X

آرشیف

مخمس: احمد محمود امپراطور بر غزل: محترم مسعود خلیلی

مخمس: احمد محمود امپراطور بر غزل: محترم مسعود خلیلی

ملال خویش ببینم، ولی ملال تو نی 
به غیر عشق من، عشقِ دگر حلال تو نی 
چو من کسان دگر، کشته‌ی وصال تو نی 
شکسته باد پرَی من، ولیک بال ِ تو نی 
سیاه باد رخ ِ من، ولی جمال ِ تو نی
—————————–
به گوشه گوشه‌ی رنگین بهار رفتم و دیدم 
به کهکشان بلندای یار رفتم و دیدم 
به هر حدیقه و هر مرغزار رفتم و دیدم
به فصل ِ گل به چمنزار رفتم  و دیدم 
گلاب و‌ نرگس و سوسن، ولی مثال ِ تو نی
—————————–
به هر کجا ز تو گویند و گشته‌ی مشهور 
چو آفتاب شدی و به دیده کردی ظهور  
به جان من شده ای فرقت و غمی منصور 
همانکه  سر به فلک میزدی به ناز و غرور
بداشت هیبت  و شوکت، ولی جلال ِ تو نی
——————————
تو هست و بود من هستی، تو هستی شایق عشق
تو در اسارت و درد من هستی، رایق عشق 
تو افتخار منی هستی، تو هستی، فایق عشق
همیشه آرزوی من بودی ز خالق عشق
زوال خویش ببینم ، ولی زوال  ِتو نی 
 ——————————-
به پیش بارگه ات من خدا خدا کردم 
سرم به مقدم سبزی تو من فدا کردم 
غزل سرودم و محمود را ثنا کردم
بدیدمت که چو سروی بدل دعا کردم
خمیده باد قد من، ولی نهال تو نی
——————————–
دوشنبه ۲۴ اسد ۱۴۰۱خورشیدی 
که برابر میشود به 15  آگست 2022 ترسایی 
سرودم
#احمد_محمود_امپراطور
X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.