آرشیف

2015-2-4

محمداکرام اندیشمند

محراب خونین تالقان ؛ سکوت سنگین علمای دینی و گروه های مدنی

قتل محمدعمر والی ولایت قندز در مسجد تالقان همراه با قتل امام  نماز در محراب مسجد با جمعی از نماز گزاران دیگر (16 میزان 1389) جنایت هولناک و خیانت نابخشودنی علیه اسلام و مقدسات اسلامی است . این قتل در یک زمام واحد عملکرد مر تکبین و فتوا دهندگان آنرا در شکستاندن حرمت مسجد به عنوان خانه خدا ، در زیر پا گذاشتن حکم قرآن  و در نادیده گرفتن  عنعنات اجتماعی و انسانی مروج در جامعه ی مسلمان ما به نمایش میگذارد . 
مسجد حتی در باور های سنتی و عنعنوی مردم افغانستان پناگاه امن و آرامش محسوب می شود . حرمت مسجد که در اعتقادات و احکام اسلامی روشن است .  قتل عمدی مسلمان از منظر احکام  دینی  در هر مکانی مذموم  تلقی می شود . اما زشتی این قتل در مسجد ، مذمومیت قتل را مضاعف می کند .
هر مسلمان به خصوص علمای دینی مسلمانان در افغانستان از  طالب ابتدایی در مدرسه تا ملا و مولوی که امامت نماز و رهبری امور دینی مسلمانان را بدوش دارند این آیه 93 سوره النساء را در مورد قتل عمد مسلمان به خوبی میدانند :
من یقتل مومنا متعمدا فجزاؤ ه جهنم خالدا فیها و غضب الله علیه و لعنه و أعد له عذابا عظیما (کسی فرد مؤمنی را از روی عمد به قتل برساند ، جزای او دوزخ است که در آن جا (دوزخ) دایم و جاویدان باقی میماند و خداوند بر او غضب می کند و از رحمتش او را دور میسازد و عذاب بزرگی برای او مهیا ساخته است .)
حرام بودن قتل عمدی آدم مؤمن و مسلمان بر مبنای این آیه ی قرآن پاک یک امر بدیهی و روشن است . تمام گروه ها و طوایف مسلمانان حتی طالبان که حرمت محراب مسجد را روز جمعه در تالقان شکستاندند به عدم جواز قتل مسلمان مطابق به این آیه باور دارند .
مجازاتی که قرآن برای مرتکب قتل عمدی مسلمان تعیین می کند مجازات بسیار سنگین است . چنین مجازات در قرآن تنها برای کافران تعین می شود که بار ها از جاویدان بودن آنها در آتش جهنم سخن میرود . اما یگانه فرد و طایفه ای از مسلمانان که در قرآن به جزای مشابه جزای نامسلمانان تهدید می شود و مانند کافران از  عذاب دایمی شان در آتش دوزخ سخن میرود ، قاتلان عمدی مسلمان است . این را نیز تمام مسلمانان به خصوص ملا امامان مساجد و مولوی صاحبان که پیشوای دینی مردم مسلمان افغانستان هستند به خوبی می فهمند . این را نیز آنها می فهمند که هیچ برهان و دلیل شرعی نمیتوان برای نامسلمان بودن والی قندز و سایر نماز گزارانی که در مسجد کشته شدند ارائه کرد .
اما پرسش اصلی این جا است که چرا در قدم اول این علمای دینی کشور ما در برابر چنین صراحتی که قرآن مبارک در مورد قتل مسلمان دارد از پهلوی قتل والی قندز و مسلمانان دیگر در خانه ی خدا با نوعی از سکوت میگذرند ؟ چرا آنها و آنچی که جامعه ی مدنی خوانده می شود برای حر مت شکنی طالبان در برابر مسجد و قرآن  خاموشی اختیار می کنند ؟
آیا قتل مسلمانان افغانستان توسط سربازان خارجی امریکایی و اروپایی ناروا ، بر خلاف اسلام و قابل مذمت  است اما توسط طالبان مشروع و جایز ؟
 
 
18 میزان 1389 (10 اکتوبر2010)
 

 

 

نظرات شما

سنگ صبور 
غور

آری جناب اندیشمـنـد .بسیار مطلب علمی وخیلی منطقی نگاشته شده اسـت. راستی این ها یُیکه میخواهـند از دین مقدس اسلام وعقاید اسلامی مردم واقعا متدین ومسلمان استفاده کنند برای رسیدن به امیال شخصی شان پابند هیچنوع عقیده ودین نمیباشند آنها به دین پول و آیین غارت وبر بادی مردم ما ورضایُت باداران شان میا ندیشند نه به رضایُت خداوند متعال وملت رنجدیده ومصیبت دیدهُ ما . شنیده ام که در هنگام جهاد مقدس افغانستان یک تن از کفار ( روس ها در حین جنگ محاصره شده بود وبه مسجد پناه برده بود وقتی یک تن از قوماندانان ارشد مجاهـد در حالیکه برادرش را درین جنگ شهید داده بود وارد مسجد شد و عسکر روسی را همراه یک عسکر افغانی که احتمالا ترجمان روس ها بود در مسجـد دیدند . قوماندان مجاهـد از عسکر روسی پرسان کرد که چرا به این جا پناه آورده ای او گفت این جا خانهُ خدا هست و میگویند که مجاهدین به خانهُ خدای شان احترام دارند ازینکه من محاصره شده بودم وراهی فرار نداشـتـم پیش خود فکر کردم که به خانهُ خدای مسلمانان پناه میبرم تا باشد که من را نکشند. قوماندان مجاهـد که دستانش هنوز از خون برادر شهیدش پاک نشده بود فریاد زد و گفت خدای بزرگ ! حال من در برابر مهمان تو چه کار کنم ؟ مجاهـدین که هرکدام بسیار با خشم میخواستند برآنان یورش ببـرند و ایشانرا زودتر به جهنم روان کنند . این قوماندان در حالیکه اشک از چشمانش سرازیرمیـشد. گفـت : های مردم این هارا به حرمت مسجد مزاحمت نکنید! ایشانرا اسیر میگیریم وبر اسیران طبق احکام شریعت رفتار میکنیم نه بر اساس خواست وتقاضای شخصی ونفسی خود.این هـا که خود را بر اساس مجبوریت وترس مهمان خداوند جل وجلا له شده اند امشب مهمان من هـسـتند. ملا امام مسجـد ویک تن از بزرگان قوم باور نمیکردند که این قوماندان بر قول خود ثابت باشـد. فکر میکردند شاید ایشان را به قتل برساند زیرا هردو تن روسی بودند یکی از روسیه ودیگری از تاجکستان. و این دوتن با قوماندان مجاهد صحبت کردند واز کار قهرمانهُ اوکه رضای خداوند را از همه مهمتر میدانست تمجید کردند و اورا تشویق کردند تا ایشانرا نکشد واسیر نماید. قوماندان نیز دانست که آنها برایش خیلی اعتماد ندارند. اودر برابر ایشان قسم خورد که به ارواح برادر شهیدم وبه ارواح رسول مقبول به پیشگاه خداوند قسم یاد میکنم که از گفته ام یک قدم هم خلاف نیمکنم. شب ایشانر در اطاقی در نزدیکی مسجد نگاه داشت وبا ایشان بسیار لطف ها کرد . وقتی این روس ها از جریان خبر شدند بسیار تحت تاُ ثیر رفتند . زیرا به چشم سرخود دیدند که شهید شانرا طی مراسم خاص به خاک سپردند. آنها فکر میکردند به زودی ممکنه شاید کشته شوند…. شب به درازای که فکرش را کس کرده نمیتوانست صبح شد ونان وچای آوردند دل مهمانان به مسجد پناه برده آنهـم از مجبوریت نان نمیخواست راستی حق به جانب بودند. درین حال پیر مردی موی سفیدی وارد اطاق شد و با چشمان اشکبار مجاهدین نگهبان برایش بسیار احترام میکردند ومیگفتند حاجی ملا صاحب بفرمایید. او آمد واز مهمانان پرسید وترجمان که لبانش خشک بود ترجمه میکرد. او گفت شما قاتل فرزندم میباشید. ترجمان بلا فاصله گفت نه خیر ما قاتل فرزند شما نیستـیم…. سرانجام اوگفت اگر شما مسلمان شوید شمارا بنام خداوند پاک می بخشـم وقتی این سخن تر جمه شد هردوی ایشان گفتند. برای ما کلیمه یاد بدهید تا مسلمان شویم …. بهرحال این دوتن مسلمان شدند ومدت 6 شش سال را در آنجا سپری نمودند ودرکنار خانهُ همان حاجی ملا که با ایشان مانند فرزندانش رفتار مینمود . پس به قول حافظ بزرگ :ببین تفاوت ره از کجا تا به کجا …

Zekrullah mujadidie
London

جناب اندیشمند صاحب ! سلام ورحمت رب العالمین برشما باد محراب خونین طالقان ، واقعا تکان دهنده و یک عمل زشت وشرم اور یکبار دیگر هموطنان مسلمان وبیگناه مارا به خاک و خون کشاندند ، هموطنان مومن ما بخاطر عبادت پروردگارشان وادای فریضه جمعه با قلبهای پاک ومملو از محبت واخلاص درکنار هم دگر توسط دشمنان انسان وانسانیت به شکل بزدلانه وناجوان مردانه به شهادت می رسند ، شرم ونفرین بر عاملین چنین جنایات شرم اور .