X

آرشیف

مبارز راستین
 

من در خانواده ی با ایدئولوژی غیرسیاسی به دنیا آمدم; لیکن با اندیشه های گسترده انسانی رشد کردم. اگرچه پدرم یک آموزگار بود و همیشه با ادبیات سر و کار داشت، بازهم با تیزهوشی و صراحت از بی عدالتی های جامعه در لابلای قصه هایش شکوه می کرد و از برخوردهای مرامی در حکومت آن زمان گلایه داشت. زندگی من در کابل به آسودگی می گذشت با داشتن لباس تمیز و مناسب، خوراک با کیفیت، نوازش و مهر کافی روانی و بیانی از والدین و دیگر بزرگان خانواده; اما از جنگ و بی سر و سامانی و قوت موحش آن و دشواری های مردم و جامعه بویژه در ولایات افغانستان خیلی باخبر بودم. اگر شب هنگام با پدرم به اخبار و چشم انداز دقیق رادیوی بی بی سی گوش می دادم و چه گاه و بیگاه از شنیدن تحلیل ساده و صاف بزرگان فامیل که به روی صفه جمع می شدند و در لابلای چای و دست پخت مادرم از محتوا و مرام جنگ و انقلاب قصه می کردند، دانه دانه معلومات می اندوختم.

به هر روی، در بحبوحه ی همه کشمکش های اجتماعی توجه ام به مردی افتاد که با فضیلت انسانی و شجاعت و مردانگی پا در حلقه مبارزه بر ضد ارتش شوروی و حزب کمونیست دراز کرد. آن مرد احمدشاه مسعود بود. با تحیر در همان نوباوگی که هنوز هوش و فکرم به اطراف پروانه ها در گردش بود، علاقه مفرطی به آقای مسعود گرفتم و از فعالیت های مبارزاتی اش که از هر طریق مساعد می شد می شنیدم و تقدیر می کردم. و در دل باور داشتم که وی یک قهرمان راستین هست- شجاع، سرکش و وطن پرست. و هم باور داشتم که مرامش آزادی وطن از زیر سلطه اجنبی است. با آنهمه اعتقاد و تحول، سال های نوباوگی ام رهسپار خط های منحنی و موازی دوران شدند و تغییرات در من و هرکه و هرکجا پدید آمد. و یک روز که فقط مادر بودم و دور از وطن- از خبر المناک درگذشت احمدشاه مسعود شنیدم که خونم را در رگ هایم خشک کرد.

دیری از آن نگذشت که کتابی از نویسنده آمریکایی Sandy Gall – سندی گال
بنام Afghanistan ,Agony Of A Nation را از کتابخانه بدست آوردم و با خواندن مکمل کتاب از احساس تمجیدآمیزم به آقای مسعود شگفت زده نه، بلکه قانع شدم.

کتاب که با مزایای صادقانه قلم خورده است- از نبردها، طرح پلان ها برای حملات، گروپ بندی جنگاوران جوان،قربانی ها بی پناه جنگ و هدف یگانه ی مسعود که رهایی خاک و میهنش از بند اسارت شوروی است پرده می درد. و همچنان کتاب حاوی تصاویر خیلی احساس برانگیز است که از حالات و وضعیت دشوار بود و باش آقای مسعود و پیروان و رزمندگان، با وضاحت بیان می نماید. و البته با مطالعه آن کتاب، بیشتر متیقن شدم که
مسعود به جاه و جلال و نام و شهرت توجه نداشت،بلکه در کل و از قلب انسانی بود با اهداف آزادیخواهانه و وطن پرستانه همراه.

و سرانجام با ارج گذاری به چنان شخصیت،امیدوارم روزی بازهم شاهد ایستادگی یک قهرمان وطن در حلقه مبارزات و عدالت های انسانی و همگانی باشیم تا میهن را با مرام پاک از سلطه ی استبداد نجات بدهیم. و ملتی را که از هم پاشیده است بار دیگر با نخ اتفاق و اتحاد، سفت و ماندگار گره بزنیم. 
با آرزومندی چنان روز- روح رفته گان و مبارزان راستین آزادی و عدالت شاد باد و نام شان ستوده و جاودان.

شهلا لطیفی

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.