آرشیف

2015-1-16

غلام حسين رسولي

قـــــانون تــابـــع زور یــــا زور تـــابـــع قـــانـــــــــون؟

ولسوالی لعل وسرجنگل یکی از امن ترین و در عین حال یک ولسوالی فراموش شده ولایت غور است که در مدت یازده سال دوره حکومت از خدمات اجتماعی، بازسازی زیربنای، ساختار تشکیلاتی و حاکمیت قانون برخوردار نبوده در صورتیکه از نظر نفوس و امنیت یک ولسوال کاملاً متفاوت و به درجه اول قرار دارد.
بدبختانه رقابت های منفی، کشمکش های حزبی و بر خورد های سلیقه ای مأمورین دولتی حاکمیت قانون را درین ولسوالی در سالهای متمادی زیر پا کرده و مصلحت گرای تاهنوز حاکمیت عام وتام بر قانون دارد که تا بحال کسی با این پدیده شم مبارزه نکرده و از خود نا توانی نشان داده، اما در آخر سال 1391 تقرری ولسوال جدید امید و باورمندی را نسبت به گذشته بیشتر نمود که این بار ولسوال جدید دو ویژگی خاص نسبت به ولسوال های گذشته دارد یکی غیر منطقه بودن این ولسوال به نظر مردم خود یک نوع تغییر احساس میشود که شاید مجزا از جناح های استفاده جو و منفعت طلب حاکم بر این منطقه باشد و دوم اینکه این ولسوال یک فرد تحصیل کرده و آگاه از قانون است که از رشته قانون فارغ گردیده این دو ویژگی اصلی و اساسی مردم را نسبت سالهای قبل امیدوار ساخته، آگاهی از قانون خود نوید بر حاکمیت و تطبیق قانون است که زور مداری، جناح گرایی و برخورد های سلیقه ای را کم کم تحت شعاع قرار داده و زمینه تطبیق قانون را فراهم سازد.
سوال اینجاست که آیا ولسوال از استقلالیت بر خوردار است یا اینکه مثل ولسوال های گذشته وابستگی به یکی از جناح ها دارد؟ که دربعضی از موارد مصلحت گرایی را بر تطبیق قانون ارجعیت می بخشد.
با انتظاری که مردم از ولسوال جدید داشت تا هنوز کدام تغییری به چشم نمیخورد که علت آن هم مدت کوتاه زمانی شاید باشد ولی این ملاک بر چشم پوشه از قانون نیست. اگر بدین منوال ادامه پیدانماید ارباب مداری باز حاکم برقانون است که تعهدات روز اول ولسوال که تطبیق قانون، بهبودی معارف، مبارزه با فساد اداری و تأمین امنیت بود زیر سوال رفته و نقش بر آب است، شرط اول حاکمیت و تطبیق قانون اراده محکم، عزم راسخ و تسلط بر نفس است اگر این شرط را یک مجری قانون دارا نباشد هیچ گاه مؤفق بر تطبیق قانون نشده چون اصلاحات، تغیر و مبازره با فساد جنبه خودسازی دارد.
تنها تغیر مثبت که درین زمان به چشم میخورد همان تغییر و تبدیلی هان میز وچوکی و شعبات است که این تغییرات را به فال نیک گرفته چشم به راه تغییرات اصلی و بنیادی و همچنان تعهدات روز اول هستیم که چه وقت جامه عمل می پوشد.
مردم این ولسوالی از مصلحت اندیشی، سمت گرایی، ارباب مداری و تعاملات سیاسی خسته شده تا چه وقت قانون زیر پای زورمندان لگدمال گردد؟ اگر ولسوال های قبلی قانون را نقض میکرد یا به مصلحت اندیشی حق اولیت میدادند نشأت گرفته از نا آگاهی آنان از قانون بود، ولی به دور از انتظار است از کسی که خود از رشته قانون فارغ گردیده مصلحت اندیشی را ترجیح برقانون دهد. یگانه بیم مردم از این است که شعار های بی عمل در افغانستان خصوصاً در ولسوالی لعل وسرجنگل تقریباً عمومیت پیدانموده اما عملی شدن این شعارها را تا به امروز کسی شاهد نیست فردی که بخواهد وارد سیاست و یا در رأس یک اداره قرار گیرد با شعارهای مبارزه با فساد ، تطبیق قانون و . . . . وارد صحنه میشود متأسفانه به زود ترین فرصت این شعار ها رنگ و بوی خود را از دست داده و به باب فراموشی سپرده میشود.
مردم مظلوم از بی عدالتی و حق تلفی ها به جان رسیده دیگر تحمل تکرار دوره های قبل را ندارد، انتظار و توقع مردم در روزهای اول مبدل به یأس و نا امیدی گردیده روز به روز نا باوری بیشتری شده و تصورات مردم براین است که باز هم مثل گذشته ها زور مداری حاکم برقانون گردد.
نمونه بارز آن توزیع کمک های بنام بیوه زنان و بی بضاعت ها که از کمک های حالت اضطرار دولت است که از طرف وکیل به افراد وکیل با تأیید ولسوالی بصورت غیر عادلانه توزیع گردید و کسانیکه مستحق این کمک بودن بی بهره ماند که ولسوال کدام پاسخ قناعت بخش برای مردم مستحق نداشت و یا اینکه زیر کاسه نیم کاسه است که نخواست در زمینه موضع گیرد، امید است که در بعدی ها در مقابل خواسته های مردم خاموشی و اظهار ناتوانی از ناحیه وکیل نداشته باشد که با عزم راسخ و تعهدات که داشت وارد این ولسوالی گردید و بتواند حق را به حقدارتسلیم نماید.