آرشیف

2016-11-30

امان معاشر

فدرالیزم

فدرالیزم در کشور به خون نشسته ی ما یگانه راه حل همه ی اشکالات است که از عرصه 200 سال به این سو گیربان گیر میهن بوده و همه ی ملیتها به شمول ملیت حاکم(پشتون)در فقر، ذلت ،خاری و بلیات دیگررنج می‌برند و زیر چکمه ی استثمار و سلطه ی استعمار بیچاره و زبونند.
ملیت حاکم که از دوران حاکمیت عبدالرحمن مزدور و غلام انگلیس ،نادر و ظاهر شاه (اکنون بابای ملت) تا حالا که افغانستان را به سوی فقر وعقب ماندگی و زندگی به شیوه ی قرون اسطی هدایت نموده اند و اعلی رغم پیشرفت‌های چشمگیر جهان ، کشور های همسایه و همه قاره ها که به ماه و مهر رخش ترقی و تعالی را جولان دادند، ما در قلب آسیاه به مثابه یک تکه چرک ، نابکار و در زمین ذلت افتاده ییم و سر خود را زیر بال نموده در خواب عمیق فرو رفته‌یم
همین حالا دولت وحدت ملی (افتراق ملی)در منجلاب دست و پا می زنندو رئیس جمهور قلابی حاضر نیست اقوام و ملیتهای دیگر را در حاکمیت دولتی بیبیند و به سهم دیگران گردن نهد.
حاضر نیست تذکره ی الکترونیکی را توزیع و شمار تعداد از ملیتها روشن گردد زیرا مشت های کاذب (اکثریت) باز میگردد و تشت رسوا یی شان از بام می افتد.
طبق توافق نامه ی دو جناح دولت جرگه بزرگ ملی (لویه جرگه) دایر نشد و این نیز دسیسه ی ازین قماش است و شخصیتهای بنام معاون اول و رئیس اجرائیه پشیزی نزد آن ارزش ندارد و در صلاحیت ملازم مکتب دوران فاروق وردک را ندارند و همه ی مسایل و موضوعات در چمبر رئیس جمهور قرار دارد .
دزد های متقلب کمیسیونهای انتخابات ،مشاور ریاست جمهوری عز تقرر یافتند که نهایت زبونی و بی ازرمی است.
در سراسر جهان دیگر اتنیکهای قبایل ،قوم،ملیت و طوایف ،به ملت تکامل کردند و نفاق ملی جایش را به برادری و دوستی داده است که ما هنوز در لاک قوم ، قبیله خیل ، زی ، و…. گیر مانده‌ییم.
اقوام و قبایل ، ملیتها و غیره الگوی مشهود این ادعا است.
وزارت اقوام و قبایل یکی از تشکیلات وزارت خانه است که تمام دولتها چنین یک وزارت بار دوش را ندارند و برای مردم شریف میهن این تشکیل و وزارت به این نام مایه ی ننگ است دست به گدایی به هر سو دراز و از پول گدایی معاش ارگانهای دولتی را می پردازیم و بخش اعظم آن در جیب زور مندان و مردم آلوده به فساد میریزد که چون آفتاب این دزدی ها به جهان و مردم محروم کشور آشکار و بر ملاست.
نظام فدرالی وسیله است برای تحقق حقوق ملیتهای محروم .
 درین اواخر دولت های برتری خواه بی‌عدالتی را توسعه و گسترش داده اند، در چشم مردم خاک می پاشند و بر خلاف احکام قانون خود سر و لجام گسیخته افراد دلخواه را در پست ها مقرر و یا عزل می کند. فرمان آخر رئیس جمهور راجع به تقرر دزدان کمیسیونهای انتخاباتی و تلف کننده
گان حقوق مدنی مردم نمونه ی بارز این خود کامه گی هاست
امان معاشر
نظام فدرالی رقابت‌های مشروع را بسط و توسعه می‌دهد و آبادی ودر شگوفایی کشور نقش ایفا می نماید.
در شرایط کنونی در تأمین امنیت ، برقراری صلح و خوشبختی مردم نیز با اهمیت است
نمی‌شود دیگر به شرابط قرون وسطی زندگی نمود وسلطه ی نا میمون عبدالرحمن خانی هنوز هم ادامه پیدا کند.حالت  اسفبار کشور و حق تلفی ها به حدی گسترده و برملا است که نتنها
ملیتهای تحت سیطره میدانند که همه ی کشور ها از سیستم فاشیستی حاکم آگاه اند.
حالا به این مختصراکتفا می نمی نماییم و در آینده یک تحقیق و با نمونه‌های دول فدرالیزم جهان که اسباب خوشبختی انسان‌ها را ارمغان داشته است یاد آور خواهیم شد.

امان معاشر