آرشیف

2016-7-3

نظیر ظفر

غنی در حج عمره
 

پا مانده غنی به حج عمره
در پیش عرب گرفته  نمره

احرام به جان خویش کرده
راه ای سفری به پیش کرده

چون مرده ای با کفن نمایان
در بین هزار مرده شویان

تمثیل ای ادای دین نماید
امرست که این چنین نماید

با نام خدا شعار دارد
چشمان پر اشکبار دارد

از حال وطن خبر ندارد
بر اشک تیم نظر ندارد

از بیوه زن و نوای مسکین
غافل شده این علامه ای دین

ملت به فساد و جنگ در گیر
او عاشق قدرت است و تذویر

با شیخ عرب به خنده باشد
مانند غلام وبنده باشد

تا چیزی مگر شود گدایی
اید به وطن به پاد شاهی

تا بار دگر به انتخابات
پولی بدهد کند خرابات

تا باز به چشم ع ریزد
خاکی و به زور خود ستیزد

این حج نه  برای کردگار است
نی لایق در گه غفار است

حج در وطنست خدا درینجاست
در بین قلوب پر زغوغاست

در قلب شکسته گان گریان
 در اشک یتیم های بی نان

در خون شهید بی کس و کوی
در کلبه سیل برده هر سوی

خواهی تو اگر رضای رحمان
لطـــــــفی به وطن بکن نمایان

 نوشته نذیر ظف