X

آرشیف

امروز گریه کرده‌ام؛ آدم که سنگ نیست !
الماس، آب می‌شود, ای شعر، سنگ چیست !
 
اصلاً هوا دب و گذر و خانه یک رقم
منگ و غریب‌وار و «ترورست» و منزوی‌ست
 
کامپیوتر شکسته به من چشم دوخته 
حس کرده که مقابله، تقدیر آدمی‌است
 
رفتم کنار در که شما را صدا کنم
پاسخ کجاست، جایی که کهسار، آهنی‌ست
 
عکسی به دستم آمد و پرسیدم از خدا
طراح این شمایل هفتاد رنگ کیست؟
 
شاید دل گرامیِ او هم گرفت که
یک چشمه ابر آمد و بر آسمان گریست
 
البوم را ورق زدم و سیل، حمله کرد
البوم تکه های جهانی که منتفی‌است
 
دیدم به روی هومر و بودا و بوعلی
بار دگر گریستم؛ آدم که سنگ نیست !

 
 

                             تابستان 1396

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.