X

آرشیف

غریزه یا عقل؟

 

غریزه انسان عبارت خواهشات وی به اساس علاقمندی فردی می باشد٬ که نتیجه را معقول و مقبول استکه٬ در نهایت یا غایت عمل٬ سایر انسان ها اذیت و یا متضرر نگردد.

اما مرحله خواست معقول فرد٬ که غایت آن خیر و نفع عمومی گردد٬ عبارت از کمال و فضیلت انسانی می باشد٬ که موجود انسان را٬ سایر حیوانات تمیز و فرق می دهد.

پس وحدت با ماهیت همدیگر پذیری روح سیاست انسانی٬ که به گفته ارسطو و غزالی فلسفه وجودی انسان حیوان سیاسی است.

 

یعنی در برابر وحدت٬ کثرت با ماهیت تعصب و پیش داروی جهل می باشد٬ که نتیجه نقض حقوق بنیادین بشری می گردد.

از آنجاییکه جوهره خلقت بنی آدم یکی بوده٬ هستی و وجود یا از حقیقت٬ واقع شدن انسانی را٬ عميق شد: هستی کُلیت می باشد که وجود انسان٬ از حقیقت در خلقت دنیا واقع می شود و مرگ حیات محض و مطلق انسانی استکه حقیقت پیدایش وی را٬ غایت است. در اصل پیدایش و غایت انسانی اساس گذاشتن زمان دنیایی٬ عقل را با توهم درگیر می کند. که حال جوهره حضور حقیقت٬ مسبب بهترین واقعیت در دنیا می گردد. حال و زمان دنیایی وحدت مبانی ندارد٬ بلکی حال متصرف یا مدبر زمان برای اهداف یا نتیجه می باشد.

 

 

نوت: در نظم بی رنگی پدیداری وجدان٬ که سنگ متعالی است٬ آورده شده است.

بی رنگی!

رنگ دنیا نرنگم، بس بیرنگی دارم

آرامیم زآنسو، سنگ مسکن وجدانم

تا بلوغ عقل رسید، اصل خود جوید

روح پژوهش در کار٬ این سیر تحقیقم

یافتم که باختم، آغا را درمیان

کز سنگ طفلان، مجنون تماشام

حاجی سرگردان، غیر دل کو درمان؟

چهار راه راهم، تا قبله ابرو کردم

حجر و  بیتش، چشم سَر سنگ دید

در صافیش دید، کفرست ایمانم

فقری گر محسنی، از طفیلش داری

تلخی جلالش، شکریزی در کامم

 

محمدآصف فقیری

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.