آرشیف
طالبان هنوز از غار سخن میگویند
امین کاوه
طالبان در افغانستان بعد از ده ماه هنوز هم از عرضه خدمات عاجزند. به رغم هیاهو در عرصه تحکیم نظام و تامین امنیت، تاکنون کوچکترین گامی در عرصه تقویت نهادسازی برنداشتهاند. با وجود حذف زنان از حوزه عمومی، همچنان در پی وضع محدودیتهای گستردهتر علیه آنان هستند. سیاست گرفتار کردن و کشتار نیروهای پیشین امنیتی بهشدت ادامه دارد. فقر و گرسنهگی از مردم همهروزه قربانی میگیرد. مردم تحقیر و توهین شدهاند/میشوند و عزت و کرامتشان لگدمال شده است. در پنجشیر، بغلان و تخار این گروه مرتکب نسلکشی و جنایت جنگی نیز شدهاند. غیرنظامیان را بهگونه اجباری کوچ داده و بازداشت و تیرباران کردهاند. نوارهای تصویری زیادی در رسانههای اجتماعی دستبهدست میشود که نشان میدهد طالبان حتا افرادی که از لحاظ شرعی مستحق مجازات نیستند را تیرباران کردهاند و هم اکنون روزانه دهها گزارش به نشر میرسد که این گروه غیرنظامیان را میکشد و مانع هر نوع فعالیت سیاسی و مدنی میشود. کنشگران اجتماعی و سیاسی را مجال نفس کشیدن و میدان برای فعالیت کردن نمیدهند و هر کسی که کوچکترین سخنی در مورد نظام «عجیبوغریب» آنان بزند، حکم قتل برایش صادر میکنند. مردم بررسی عقیدتی میشوند. علاوه بر بررسی ظاهری افراد، نیتخوانی ذهنی نیز علیه آنان صورت میگیرد. شهروندان کشور به قول مشهور امروز در زندان سرباز به سر میبرند. این گروه علاوه بر مشکلات روزمرهای که به افغانستان وارد کرده، سختترین صدمه و ضربه را بر نهادهای کشور نیز زده است. نهادهایی که حاصل بیست سال قربانی و مصارف میلیاردها دالر است، اکنون در مرحله فروپاشی و نابودی کامل قرار دارند. طالبان که در نهادهای تخصصی و مسلکی گماشته میشوند، فاقد ظرفیت و تخصص در بخشهای مربوطهاند. تقرریهای ده ماهه طالبان تاکنون نشان داده است که آنان هیچ تعهدی به تخصص، مسلک و تجربه ندارند. طالبان ملاهایی را در نهادهای دولتی به جای پزشکان، مهندسان و متخصصان امور میگمارند که ابتداییترین آشنایی با اصول مدیریتی و دانش مدرن ندارند. چنین افرادی، نهادها را تهی از ظرفیت و دانش میسازند که برای آنها سرمایهگذاری شده بود. این گروه به نهادهای دولتی بهعنوان مراجع عرضه خدمات نمیبینند، بلکه بهحیث منابع درامد مینگرند و تنشهای زیادی در این مورد نیز دارند. یکی از عوامل تنشهای میانگروهی آنان، تقسیم مناصب دولتی است که شماری از فرماندهان طالبان ظاهراً از چنین توزیع و تقسیم ناراضیاند و احتمال میرود جذب گروههای تروریستی دیگر شوند. اما آنچه در این تنش و منازعه ویران و نابود میشود، نهادهایی است که با خون و عرقریزی هزاران انسان این سرزمین به دست آمده است؛ ولی امروز در نتیجه بیتفاوتی و جهل طالبانی در حال نابودی و فلج شدن است.
از طرف دیگر یک آدم نامریی در پستوی تاریک برای صدور فرمانهای طالبانی نشسته است که سواد و دانش امروزی ندارد. تجربه حکومتداری ندارد، تخصص ندارد و حتا با دانش مدرن سر دشمنی دارد. بزرگترین میزان تحصیل او ممکن در حد کتاب چگونه نماز بخوانیم یا وضو بگیریم باشد که ابتداییترین درسها برای هر مسلمان است. همه مسلمانان آداب و فرایض مسایل دینی را میدانند. اما این رهبر نامریی حتا با صدور فرمانهای خود، بنیاد فقه و قانون را برانداخته است. تمام صلاحیتها و تعیین بایدها و نبایدها در دستان او است. او تصمیم میگیرد که زنان و دختران چه بپوشند و چه نپوشند، مردان ریش بگذارند، لنگی به سر کنند و نکتایی نبندند و سخن نزنند. او دستور میدهد که در عرصه پزشکی، از فلان دانش عصر پارینهسنگ استفاده صورت گیرد. در چنین وضعیتی حتا قصه ملا و مولوی طالبان نیز مفت است. این آدم نامریی فرمان میراند که در فلان نهاد چه کار صورت بگیرد، چه برای کشور خوب است چه خوب نیست. کاری که خلاف طبعیت جامعه و آزادیهای اجتماعی است.
طالبان خواهند رفت، اما یک کشور فرورفته در فقر و گرسنهگی تحویل خواهند داد که میراث آن یک نسل آواره، کشور ویران، ارتش ویران، نهادهای از بین رفته و مصیبتهای اجتماعی جبرانناپذیر و قحطی عاطفههایی است که تا چندین نسل دیگر از طریقههای مختلف از مردم افغانستان قربانی خواهد گرفت. بنابراین اگر طالبان برای حکومت کردن آمدهاند و اگر میخواهند ذرهای از جنایتها و کارکردهای ناشایستشان زنگار بگیرد و غبار بزند، باید فرمانهای نامریی را کنار بگذارند و به مردم رجوع کنند، واقعیتهای مردم را بپذیرند، به مشروعیت مردمی ارج بگذارند و مدرن شوند. از تفکری که جز وحشت، خونریزی و عقبگرد کشور چیز دیگری ندارد، گریز کنند. انتقاداتی را که بر آنها وارد است، بشنوند؛ چون کارشان سرشار از عیبهای فراوان است که اگر نوشته شود، حدیث هفتاد من کاغذ میشود. آنان با انجام این کارشان آبروی از بین رفته را میخرند، نام نیک و ثواب میطلبند و به جای ضدیت پروای حقیقت و مصلحت میکنند. در عوض شربت شیرین مداحان، داروی تلخ نقادان را در کام میچشند تا رضایت، مشروعیت و اقتدار مردمی را به دست آورند؛ اما چنین انتظار و امیدی از این گروه با توجه به کردار و پندارشان بیهوده و از ناممکن به نظر میرسد؛ چون هرگز آنان سر به گریبان فرو نمیبرند که برای این رعیت، فرشته فطرت و رحمت آورند که در چنگال دیو استبداد آنها اسیرند؛ کسانی که نه لبخند بر لب دارند، نه ایمان منور در دل، نه نان در سفره، نه دانش در دفتر، نه نشاط عیشی در بساط زندهگانی، نه درمان دلی برای خوشدلیها. سرخورده و ژولیده، حیران و سرگردان در عالم بیکسی پرسه میزنند، شب و روز سر در بالش غم و اندوه خوابیدهاند، راه فرار میجویند و در همه خوشیها و شادمانیهایشان بسته شده است.
محتسبان این گروه زندهگی را به کام شهروندان تلخ کردهاند/میکنند. مجال نفس کشیدن را از آنان میگیرند و بر اندوههای بیشمارشان میافزایند. واعظان طالبان ایمان مردم را نشانه گرفتهاند. مسوولان آنان نیم نان خشک خلق را بریده و دفتر معرفتشان را دریدهاند. این گروه سراسر نه رنگ دادگری را میبیند و نه چهره آزادی را. از همه ارزشهای دنیای امروزی تهی است و تعامل با اعضای آن جز یأس و دلخوردهگی ندارد. آنان جامعه را به عفونت دروغ و ریا آغشتهاند. درس غلامی به مردم میآموزند و رشته بندهگی را برای آنان میبافند. در حالی که براساس همه نظریههای حکومتداری، کمترین حرمت به حقوق رعیت آن است که سخنش شنیده و سنجیده شود. اگر این باب گشاده نگاه داشته نشود، هیچ گشایشی در کار طالبان هم رونما نخواهد شد و هر روز ساحه قلمرو حاکمیتشان تنگتر خواهد شد.
طالبان در طول این ده ماه نشان دادهاند که نهتنها تغییر نکردهاند، بلکه افراطیتر و متعصبتر نیز شدهاند. سخن منتقد را برنمیتابند، حدیث ناصحان را نهتنها آویزه گوش نمیکنند، بلکه بر قامت آنان جامه تنگ جاسوسی میدوزند، نامه ننگ ناموسی مینویسند، خویشاوندان آنان را میآزارند، عزیزانشان را به سیاهچالها میبرند و در سردخانههای خوفناک مینشانند و هر روز بیشتر از روز دیگر دست تجاوز و تطاول بر شرافت مردم دراز میکنند. گویی آنان هنوز از غار سخن میزنند، بدون اینکه مطالبات یک کشور درگیر منازعه را در نظر بگیرند.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور