آرشیف

2015-2-4

عبدالحی نزهت

شورای صلح و واکنش هــــــــــــــای انفعالی مخالفین

 

اقدامات جهت تحرک بیشتر بسوی یک سازش وقطع جنگ خانمان سوز داخلی امری نیکویی است ،که هیچ تبعهء از این کشور مخالف چنین عمل بهییخواهانه نیست ،ولی تشکیل شورای صلح از آغاز بوجود آمدن و فعالیت هایش از نظر بسیاری ازصاحب نظران با شک وتردید همراه بود, اگر این ابتکار به ظاهر صلح طلبانه با بازی های بغرنج وپیچیدۀ سیاسی ،که در منطقه در جریان است ،همنوا وهمسو باشد این یک پروژه اقتصادی وسیاسی است که مثل اینجوهای داخلی وخارجی مدارک عایداتی جستجو نموده ودر راستای پیشبرد اهداف غرض آلود از آن سود برده میشود, نخستین اقدام وتلاش ملاقات با نمایندۀ تقلبی طالبان در ارگ ریاست جمهوری مایۀ شرمساری گردید  این متقلب بعداز ادای احترام وحرمت بی پایان مبلغ یکصد هزار دالر را به یغما برده وناپدید گردید ,هیچکس وهیچ ارگان مسوولیت این امر مضحک را بدوش نگرفت،قابل تعجب است بعداز تشکیل این شورا اقدامات مخالفین دولت یعنی تروریست ها در عرصه های نظامی شدت بیشتر یافت موجودیت ضعف وعطالت در دستگاه دولت وپیشنهاد صلح ومذاکره ،در حقیقت بازگوی نوع عقب گرد وعقب نشینی ،واعطای امتیاز به دشمن است ،دشمن که از نگاه نظامی وسیاسی تعریف مشخصی در ذهنیت دولت مردان افغانستان ندارد .سوال اینجاست آیا القاعده وطالبان باهم تشریک مساعی دارند وحزب اسلامی آقای حکمتیار در پیشبرد اهداف خویش چون طالبان میاندیشد ؟در حالیکه بدنه بزرگ این حزب در دستگاه دولت از کابینه , والی ها, وریاست های عمومی حضوز علنی دارند, حتی در حادثۀ خون بار مغازۀ سیتی سنتر در شهر نو کابل یکی از اعضای ارشد دولت نقش حزب اسلامی را در این حادثۀ خونین رد نمود, در صورتیکه حزب اسلامی وهم طالبان مسوولیت این وقایع دل خراش را پذیرفتند. حمله در کابل بانک در جلال آباد مشاهدۀ تصاویر قتل عام اعضای کابل بانک ومردم بیدفاع وتمام انسان های بیگناه کاملا حیرت آور است, حملۀ انتحاری در خوست وولایت کندز فاجعه است که هیج توجیۀ ندارد, حادثۀ خون بار قندهار نیز واقعهء دلخراش  دیگر است .این وقایع تروریستی نمایانگر رد پیشنهادات صلح از جانب طالبان میباشد تعجب آوروحیرت آور است سخنگوی شورای صلح که خود را شورای بیطرف وغیر وابسته میداند تمام این اقدامات خون بارتروریستی را مورد نکوهش قرار نداده وحتی از انتقاد ظاهری هم دربارهء این مسایل خود داری منما ید ,وبرعکس مثل القاعده تقاضا مینماید تا قوای ایساف وناتوازکشور خارج شده وتمام زندانیان مخالفین از زندان ها رها گردد,باوجود که مسلم است که مخالفین در حقیقت در کنترول ای اس ای پاکستان بوده ,از تمام نواقص  پرابلم ها ودشواری ها این دستگاه عریض وطویل دولت آگاهی کامل داشته,و در حهت انهدام آن با قاطعیت عمل مینماید, شورای صلح نمیداند ونمیخواهد بداند هیچ عنصری وهیچ مخالف بدون مشوره ودستور  ای, اس, ای ,پاکستان نمیتواند  مذاکره  راآغاز نموده درراستای صلح گام بردارد, سو ال اساسی اینجاست, دولت افغانستان نمیداند ویا نمیتواند بدون این شورا در محدودیت حاکمیت خود با ابزارهای چون حکومت ,شورای ملی به مذاکرات مستقیم با پاکستان اقدام نموده معضلۀ پیچیدۀ سرحدات جنوبی خویش را با پاکستان حل وفصل نمایید ،از پیشبرد وپیشرفت ویا بن بست مذاکرات به مردم افغانستان اطمینان داده ,با شفافیت درحل قضایای ملی گام بردارد, استاد برهاالدین ربانی با تجارب که در حصۀ مداخلات پاکستان در امور  داخلی افغانستان دارد این بازی مضحک را چگونه گردانندگی منمایید ؟تغیرتکتیک تروریستها کشتار زنان مردان وحمله به مساجد وفروشگاه واماکن ملکی سیاست جدید است, منظورآن ایجاد ترس و وحشت میان مرد م ,وپیچیده تر ساختن اوضاع سیاسی ونظامی کشور, اگر منظور از ایجاد این شورا آوردن صلح در کشور باشد قضیه برعکس وخلاف آن است, بعد ازبوجود آمدن شوارای صلح دشمن با جسارت بیشتر اقدامات خونین را پلان گذاری نموده, وکشور را به حمام خون تبدیل نموده است, اکثریت این انتحار کننده گان زیاده تر لابی های القاعده اند ,ازاین سبب اقدامات شورای صلح ضایع وقت بوده, جزء دادن روحیۀ قوی به دشمن ,چیزی دیگری نمیتواند باشد ,پس چگونه میتوانیم به صلح دست یابیم ؟ضرورت است, قوای مسلح افغانستان به اقدامات متوصل گردد تا با تقویه ظرفیت نظامی خود پاکستان را متقاعد سازد , که به جزء ازسازش ومذاکره با دولت افغانستان راه دیگر موجود نیست,  ،باید بدانیم که این پاکستان است حرف اول واخر این درامۀ تراژیک را در سطح منطقوی وجهانی پیش میبرد, اگر ترس وواهیمه از پاکستان اتومی است ,که بعضی از حلقات درداخل دولت افغانستان بدین نظراند که افغانستان نمیتواند تحت هیچ شرایط با پاکستان مقابله نماید ,این مسله یک دهه قبل امتحان, و آزمایش  شده بود, در آن زمان القاعده وطالبان, عربستان سعودی ،امارت متحدۀ عرب وسایر شیوخ استبدادگر عرب, با حمایت ضمنی امریکا وانگلستان را با خود داشتند, نتوانستند مقاومت مردم افغانستان را کاملا درهم شکنند, اگر ناتو وامریکا خواسته باشند واقعا با ترویزم بین الملیی مقابله نمایند, باید نیروی های با اعتقاد وموءمن به منافع مردم افغانستان را تقویه وهمکاری دوام دار سیاسی ونظامی نمایند, محال است که این مخالفین به شیوه های تروریستی دوباره به قدرت باز گردند .اگر حزب الله لبنان به آن ظرفیت ناچیز قابلیت مقاومت ومقابله با مجهز ترین ارتش جهان را دارد,مگر مردم افغانستان با اتکا با یک سیستم دولتی مردمی نمیتوانند جلوی مداخلات پاکستانی ها را که مدافع تروریست ها اند, سدنموده , به لانه های اصلی شان به پنجاب   وصوبه سرحد باز گردانند.؟