آرشیف
شناسایی تلمیحات قرآنی در شعر:
عبدالقیوم ملکزاد
نخل خشکی که حضرت مریم (علیهاالسلام) بدان پناه آورد و خرم شد
همان گونه که در مباحث پیشین متذکر شدیم، داستان پردازی در قرآن کریم، یکی از اسالیب و شیوه هایی در جهت بیان معارف، واداشتن انسانها به تفکر، گرفتن پند و عبرت ، و نیز “جلوگیری از انحراف قصه ها و بر طرف کردن اختلافات و در نهایت آگاه ساختن مردم از سنن الهی در مقابل کارهای نیک و بد” است.
نکاتی را که برجسته ساختیم، در بر گیرندۀ اهداف متعالی قرآن عظیم الشان، و جهان شمول بودن و انسان ساز بودن این کلام مقدس الهی است که انسان با تعمق به آن ها توفیق یافتن هدایت در گسترۀ زمین و زمان را، رفیق خود میسازد. با این تمهید اکنون می پردازیم به فراز دیگری از داستان زندگی طیبۀ حضرت مریم علیهاالسلام بانوی بزرگ و معظمی که از دامان پاک آن پیامبر اولوالعزمی به جهان پا گذاشت و ایشان عبارت بودند از حضرت عیسی علیه السلام. برای آغاز این بحثِ مهم، نخست به آیاتی از قرآن کریم نگاه میافگنیم و سپس به نمونه هایی از اشعاری که مرتبط به همان نخل خشکیده ای می پردازیم که حضرت مریم علیهاالسلام به آن پناه گرفته بود و حضرت عیسی علیه السلام را به دنیا آورد. نخلی که شاعران با آگاهی از داستان آن به سرودن ابیاتی پرداخته اند.
قرآن کریم میفرماید:
«فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا»
(سورۀ مریم آیۀ 23)
ترجمه: (تا درد زايمان او را به سوى تنه درخت خرمايى كشانيد گفت اى كاش پيش از اين مرده بودم و يكسر فراموش شده بودم.)
قرآن کریم در آیات بعدی سورۀ یاد شده چنین فرموده است:
«فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا» ﴿۲۴﴾
ترجمه: (از فرودست او ندا در داد كه اندوهگين مباش، پروردگارت از فرودست تو جويباري روان كرده است) (ترجمۀ فولادوند)
«وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا» ﴿۲۵﴾
ترجمه: (شاخ درخت را به سوی خود حرکت ده تا از آن بر تو رطب تازه فرو ریزد.)(ترجمۀ خرمشاهی)
در ارتباط با این آیات متبرکه لازم آید نگاشته آید:
پس از آنکه حضرت مریم بدان جا فرود آمد، « خدای تعالی از بهشت حورالعین فرستاد تا قابله باشند او را، در آن وقت؛ و آن درخت خشک را بر وی تازه گردانید؛ و رطب پدید آورد؛ جوی آب در پیش وی پدید آورد، روان و عیسی [علیهاالسلام] را با وی به سخن آورد که : « اندوه مدار. از رحم تو و در پیش تو فرزندی بزرگوار و مهتری چون چون عیسی؛ و فرا جنبان سوی تو آن تنۀ خرما را ؛ تا فرو افتد بر تو خرمای تر و تازه باز کرده. می خور از رطب و می آشام از آن آب و چشم روشن دار، به چنین فرزندی.» (قصص قرآن مجید/230-229)
همان گونه که گفته آمدیم، هدف قرآن مجید در بیان چنین داستانها و به طور مشخص داستان زندگی حضرت مریم علیهاالسلام و یا سیرۀ زندگی ایشان عفت و تقوای ایشان و معرفت و کمالات ایشان این است که بانوان دیگر از ایشان الگو بگیرند، نه تنها بانوان، بل مردان نیز همچنان! به قول استاد سعادت نیا فرق است بین این دو مطلب که اگر زن خوب شد، آیا نمونۀ زنان است یا زن نمونه؟
چه اینکه مرد اگر خوب شد، نمونۀ مردان نیست، بلکه مرد نمونه است.
قرآن کریم می فرماید: آنکه خوب است نمونۀ مردم است، نه نمونۀ مردان و زن خوب نمونۀ زنان نیست، بلکه زن نمونه است. چه اینکه زن بد، نمونۀ زنان بد نیست، بلکه نمونۀ انسان های بد است. (زن در آیینه جلال و جمال،آیت الله جوادی آملی، ص 132)
این بخش جستار در خور تامل بیشتر است بدین معنا: زمانی که سورۀ مبارکۀ تحریم را مورد تلاوت قرار می دهیم، در آن سیمای دو گونه بانوان برجسته می شود. زنانی که برخوردار از فضیلت و طهارت اند و در مقابل آنها زنانی قرار دارند که از این ویژگی ها فاصله ها دارند یعنی زشت و نامطلوب.
آیۀ مبارکۀ دهم سورۀ التحریم بیانگر موضوع یاد شده فوق الذکر است -که موضوعی است بسیار مهم- میفرماید:
(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ)
به ترجمه ای از استاد قمشه ای توجه کنید:
« خدا برای کافران زن نوح و زن لوط را مثال آورد که تحت ( فرمان ) دو بنده صالح ما بودند و به آنها ( نفاق و ) خیانت کردند و آن دو شخص ( با وجود مقام نبوت ) نتوانستند آنها را از ( قهر ) خدا برهانند و به آنها حکم شد که با دوزخیان در آتش درآیید.»
از این می توان چنین استنباط کرد که هدف از نزول قرآن عظیم الشان، فراهم شدن زمینه تعلیم و تزکیۀ جان و روح انسان است، “روح موجودی مجرد است که مذکر و مونث در آن راه ندارد. (سعادت نیا)
“زمانی که قرآن کریم این کلام مقدس الهی به بیان داستان یا قصص انبیای الهی نظیر حضرت ابراهیم علیه السلام، حضرت یوسف علیه السلام ، حضرت موسی علیه السلام، حضرت سلیمان علیه السلام و حضرت زکریا علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام و… می پردازد، میگوید: تنها برای مردان نیست و هنگامی که از مریم علیه السلام می گوید، این طور نیست که تنها الگو برای زنان باشد، بلکه برگزیدگان خداوند – چه مرد و چه زن- اسوه و الگو برای جنس بشر اند و قرآن کریم خود غرض از نزول وحی را هدایت وانمود کرده. (سیمای قرآن حضرت مریم، ص 53) که آیۀ مبارکۀ 185 سورۀ بقره دال بر همین موضوع میباشد.
اکنون، این بخش جستار را با بیتی از چامۀ ترسائیه خاقانی قصیده سرای قرن ششم شروان آغاز میکنیم:
زبان بسته به مدح محمد آرد نطق
که نخل خشک پی مریم آورد خرما
(خاقانی/ قصیدۀ 4- بیت 48)
بیتی که آورده شد تلمیح است به داستان حضرت مریم هنگام پناه آوردن به پای نخلی که گفته شده، خشک بود، اما به قدرت خداوند، و به یمن ولادت حضرت عیسی علیه السلام، به طراوت گرایید و به برگ و بار نشست.
به موجب شرح استاد دکتر میر جلال الدین کزازی ، “در این بیت، پاره دوم برهانی است شاعرانه و گونۀ داستانزنی هنری در استوار داشت اندیشۀ بازنموده در پارۀ نخستین: زبان بسته در ستایش پیامبر گشاده و سخنگوی میگردد، به همان سان که خرمابن خشک، برای مریم [علیهاالسلام]، میشکفد و بار میآورد. خاقانی بارها از این رویداد شگفت یاد آورده است:
خاصگان مریم از نخل کهن خرمای نو
خورده اند و بر جهودان استخوان افشانده اند.
(همان، قصیدۀ 66، بیت: 31)
یعنی: آنانی که از شخصیت برتر و عالی برخوردار هستند، از درخت کهن خرمای تازه تناول میکنند، اما نصیبۀ یهودیان – که گروهی زشتکار و دشمنان انسانیت اند- چیز دیگری جز استخوان نیست[ همان گونه که در پیش سگان استخوان میافگنند].
استاد سخن خاقانی در بیت دیگری گوید:
من نخلم و تو مریم، من عازرم، تو عیسی
نخل از تو گشت تازه، جان از تو یافت عازر.
(همان، قصیدۀ 102، بیت: 5)
عازر کسی بوده پس از آنکه چشم از جهان پوشید، به اثر دم حضرت عیسی علیه السلام زنده شد.
یا:
زآن نخل خشک تازه شود، کز نسیم قدس
چون مریم است حامله تن دختر سخاش
(همان، قصیدۀ شماره 116، بیت: 45)
و نیز:
هردم مرا به عيسى تازه است حامله
ز آن هر دمى چو مريم عذرا برآورم
(خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۸ – در شکایت از روزگار و مدح پیغمبر بزرگوار و یاد از کعبهٔ معظمه)
شرح بیت: (هر لحظه در من مسیحا نفسی جدید به وجود میآید، وقتی که مانند دوشیزه حضرت مریم(سلام الله علیها) آه میکشم.) (استاد محمد طاهری)
زين روى چون کرامت مريم به باغ عمر
از نخل خشک خوشه خرما برآورم
(شمارهٔ ۱۴۸ – در شکایت از روزگار و مدح پیغمبر بزرگوار و یاد از کعبهٔ معظمه، بیتهای :11و12)
استاد طاهری در شرح این بیت نوشته است: ( به همین خاطر مانند کرامتی که از حضرت مریم(سلام الله علیها) آشکار شد حیاتی نو بیابم و از نخل خشک خوشۀ خرما بیرون آورم.)
– مریم دور رفت از مردمان خویش به جای خلوت و ستری کرد خود را تا کس او را نبیند که سر و تن بشوید . چون تن خود بشست و جامه در پوشید، ناگاه جوانی را دید خوب روی به نزدیک او درآمد، بی حشمت . مریم بترسید . (قصص الانبیاء نیشابوری، ص 362)
جبرئیل گفت : «مترس که من رسول خداوند توام و اندر تو پدید آرم از باد پاک، فرزندی .»
جبرئیل به آستین مریم اندر دَمید و مریم بار برداشت.
(تفسیر طبری، ج 4، ص 680)
مثال دیگری از خاقانی شروانی :
چون آستین مریمی و جیب عیسوی
از خلف تو زمانه معتبر نیکوتر است
(خاقانی شروانی، قصیده 29)
شواهدی دیگر راجع به این موضوع از سایر سخنسازان بزرگ:
خرم آن باغی که بر مریمان
میوه های نو، زمستان میرسد
(مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۹)
اشاره است به این که: قرآن در باره غذای حضرت مریم می فرماید، (ترجمه:) “…. هر زمان زکریا وارد محراب او مى شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى دید. از او پرسید: «اى مریم! این را از کجا آورده اى؟!» گفت: «این از سوى خدا است. خداوند به هر کس بخواهد، بى حساب روزى میدهد» ( آل عمران / 35)
سوسن به سان عیسی یک روزه گشته ناطق
غنچه به سان مریم، دوشیزه گشته حامل
(قصیده 122)
و این هم بیتی از دیوان شمس تبریزی :
همه مریمان کامل، همه بکر و گشته حامل
بنموده عارفان دل به جناب کبریایی
-مریم به خانه خالت خویش (ایشیاء زن ذکریا) آمد، وی در آن وقت نیز بار داشت به یحیی . چون مریم از در سرای اندر آمد، یحیی در شکم وی سجود کرد، عیسی را در شکم مریم .
ایشیا گفت : عجب کاری افتاد، این که در شکم من است، آن را که در شکم توست، سجود کرد و من به جای آوردم ! (تفسیر سورآبادی ، ص 229)
یکی از داستان های دفتر دوم مثنوی معنوی (بخش 105) اختصاص دارد به بحث « سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح علیه السلام را»
هنگامی که مادر یحیی (علیه السلام) او را باردار بود . با حضرت مریم (علیهاالسلام) که حضرت مسیح (علیه السلام) را حامله بود صحبت می کرد و به او گفت : ای مریم ، در رِحَمِ تو کسی را می بینم که قطعاََ از پیامبران بزرگ خواهد شد . زیرا وقتی که روبری تو نشستم ، جَنینِ من به جَنینِ تو سجده کرد .
مأخذِ آن روایتی است که در قصص الانبیاء ثعلبی ، ص 317 و 324 و تفسیر طبری ، ج 3 ، ص 157 آمده است . ( مأخذ قصص و تمثیلات مثنوی ، ص 82 ) . « یحیی نخستین ایمان آورنده به عیسی بود و این وقتی بود که مادرش وی را حامله بود . مادر یحیی با مریم روبرو شد و به او گفت : آیا حامله ای ؟ از چه رو چنین سخنی می گویی ؟ گفت : از آنرو که جنین ام به جنینِ تو سجده می کند:
مادر یحیی به مریم در نهفت
پیشتر از وضع حمل خویش گفت
که: یقین دیدم درون تو شهی است
که اولوالعزم و رسول آگهی است
چون برابر اوفتادم با تو من
کرد سجده حمل من اندر زمن
این جنین مر آن جنین را سجده کرد
کز سجودش در تنم افتاد درد
گفت مریم : من درون خویش هم
سجده ای دیدم از این طفل شکم. (دفتر دوم، مثنوی مولوی(= بخش ۱۰۵ – سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح را علیه السلام)
این مطلب در انجیل لوقا ، باب 1 ، آیه 39 تا 44 نیز آمده است .
مولانا میگوید صورتِ حکایت چندان اهمیت ندارد . بلکه این سِرّ حکایت است که آدمی را بیدار میکند . البته به شرطِ آنکه نویسنده ، مقاصد و استنتاج های سازنده و روشنگری از حکایت به دست دهد . چنانکه حکایت مذکور در بیان این مطلب است که هر گاه در ضمیرِ کسی گرایش به حقیقت باشد . خود به خود به اهلِ حق می گرود و نیازی به رویتِ معجزه پیدا نمیکند . بدینسان یحیی (علیه السلام) ، نخستین گرونده به عیسی (علیه السلام) بود . (دیدار جان)
نزدیک مریم بی سبب، هنگام آن درد و تعب
از شاخ خشک بی رطب، هر لحظه خرما میکشی.
(دیوان شمس تبریزی، ترجیعات 28)
این بیت نیز چشمزد است به این که: حضرت مریم را آن درد حمل بگرفت که زنان را گیرد، به وقت زادن . از دور یکی درخت بدید، درخت خرما بود، خشک شده و برگ از او ریخته و شاخ شکسته . مریم بر آن درخت برسید، بیش از آن نتوانست رفتن، هم بر آن درخت بنشست … آن درخت بجنبانید، هم اندر ساعت خرما بیرون آورد و رطب گشت و بیفتاد و مریم از آن خرما بخورد و قوّت باز تن او آمد .
(تاریخ بلعمی، ج2 ، صفحات 752 و 753 ).
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور