آرشیف
شعرهای واهی
رفعت حسینی
یک.
مذهبی سرایان درشیوه های حمدونعت ومنقبت وگریه وضجه وزاری درشعر،برای بزرگ ساخته شدگان دینی ویا پندارهای آغشته به وَهْم وخیال درنی نامه هادرسایهء استبداد شرقی ونابرابری های شرقی،اززمان جلال الدین بلخی تا اواخرقاجارها.
دو.
ستایش سرایان برای بیدادگران ومستبدان از قماش محمود غزنوی.در قالبهای قصیده ، ترکیب وترجیع بندوغزل.
سه.
سرودگران وصفی برای تمجید وبزرگداشت از:
الف.ایدیالوژی <سرخ> کارگری ،کمونیستی ولینن ومسکووکشورلینن وحزب خلق.
ب. مدینه ومکه وکربلا.
به پنداشت نگارنده ،همهء این ها «شعرهای واهی» اند.
هیچ دردی از انواع ناتوانی ها وکاستیهای شیوه های نادرستِ اندیشیدنِ فردی واجتماعی
با شعرهای دینی وستایشی ومدحی مداوا وتیمارنگردیده است.
نمونه ها ازشعرمذهبی وستایشی پارسی:
بیدل میسراید
لبِ بت گر به تصدیقِ کمالش یا علی گوید به نوری آشنا گردد که آرد کعبه ایمانش
حیا منسوبِ آدابش، وفا پیمانِ انسابش بهشت اطوارِ اصحابش ،جحیم آثار دورانش
..
بیدل به هرکجا رگِ ابری نشان دهند
درماتمِ حسین وحسن گریه می کند
..
این رافضیان که امتِ شیطانند
سخت بی دین اند وپُربی ایمانند
//
انوری ابیوردی (سده ششم هجری)قصیده یی دارد برای خاقان سمرقند (بادشاه بزرگ)که بیتهایی ازان اینهاست
به سمرقند اگر بگذری ای باد سحر
نامهء اهل خراسان به بر خاقان بر نامهای مطلع آن رنج تن و آفت جان
نامهای مقطع آن درد دل و سوز جگر نامهای بر رقمش آه عزیزان پیدا
نامهای در شکنش خون شهیدان مضمر نقش تحریرش از سینهی مظلومان خشک
سطر عنوانش از دیدهی محرومان تر ریش گردد ممر صوت ازو گاه سماع
خون شود مردمک دیده ازو وقت نظر تاکنون حال خراسان و رعایا بودست
بر خداوند جهان خاقان پوشیده مگر نی نبودست که پوشیده نباشد بر وی
ذرهای نیک و بد نه فلک و هفت اختر کارها بسته بود بیشک در وقت و کنون
وقت آنست که راند سوی ایران لشکر خسرو عادل خاقان معظم کز جد
پادشاهست و جهاندار به هفتاد پدر دایمش فخر به آنست که در پیش ملوک
پسرش خواندی سلطان سلاطین سنجر باز خواهد ز غزان کینه که واجد باشد
خواستن کین پدر بر پسر خوب سیر چون شد از عدلش سرتاسر توران آباد
کی روا دارد ایران را ویران یکسر ای کیومرثبقا پادشه کسری عدل
وی منوچهرلقا خسرو افریدون فر قصهی اهل خراسان بشنو از سر لطف
چون شنیدی ز سر رحم به ایشان بنگر این دل افکار جگر سوختگان میگویند
کای دل و دولت و دین را به تو شادی و ظفر خبرت هست که از هرچه درو چیزی بود
در همه ایران امروز نماندست اثر خبرت هست کزین زیر و زبر شوم غزان
نیست یک پی ز خراسان که نشد زیر و زبر بر بزرگان زمانه شده خردان سالار
بر کریمان جهان گشته لیمان مهتر بر در دونان احرار حزین و حیران
در کف رندان ابرار اسیر و مضطر شاد الا بدر مرگ نبینی مردم
بکر جز در شکم مام نیابی دختر
..
ویک پرچمی برای حزب بیدادگر خلق سرودی <تولید> نموده بود که چنین آغازمی شد
توحزب ما
توحزب قهرمان ما
امید ما
امیدبیکران ما
وجلیل مسحور جمال ، باخواندن آن،چندین سال، دل مردم افغانستان را از رادیووتلویزیون متنفرساخته بود.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور