آرشیف

مقدمه :نشست کنگرۀ مؤ سسان جریان اعتماد وثبات افغانستان با تلاش ودعوت محترم میر محمد آصف ضعیفی مؤسس وبنیان گزار جریان وتیم همراه شان بتاریخ 20 تا 22 سیپتمبر 2024 در حومه شهر هامبورگ  جرمنی با اشتراک حدود صد از شخصیت های سیاسی، اجتماعی، علمی واکا دمیک افغانستان که از کشور های مختلف دعوت شده بودند  بر گزار شد  که در نوشته زیر سیما ،معنی وبر ایند این نشست را  توأم با نشرقطعنامه واعلامیه پایانی طور فشرده به تصویر میکشیم.

• الف: سیمای نشست وچیدمان ظاهری

نشست از نظر سیما و معنی بسیار عالی بود و تجربه‌ای مثبت و سازنده برای همه شرکت‌کنندگان به ارمغان آورد وحضور شرکت کنندگان متنوع چشمگیر بود بدون مبالغه میتوان گفت فشردۀ تصویر أفغانستان بود. از نظر سیما، ظاهر و شکل کلی نشست با دقت فراوان طراحی شده بود؛ سالن مرتب و حرفه‌ای،با تجهیزات مدرن و چیدمان مناسب باعث شد که فضای نشست به خوبی سازماندهی شود و حضار احساس راحتی کنند. از طرف دیگر، از نظر معنی، محتوای سخنرانی‌ها و بحث‌ها بسیار غنی و مفید بود. سخنرانان با ارائه‌های خود پیرامون احیائی ارزش اعتماد واعاده ثبات در أفغانستان  به موضوعات مهم و اساسی پرداختند، و در طول نشست انتقادها و ملاحظات مختلفی مطرح شد که به‌صورت دقیق و محترمانه توسط رئیس مجلس پاسخ داده شد. این تعاملات سازنده و فضای بحث و گفتگوی باز، نشست را از هر دو جنبه ظاهری و محتوایی به یک رویداد ارزشمند ساخته بود.

ب:  نشست از منظر تنوع وترکیب شر کت کنندگان :

نشست از نظر ترکیب سیاسی، سمتی و قومی وجنسیتی حاضرین در مجلس اهمیت ویژه‌ای داشت، زیرا نمایانگر تنوع و گستردگی دیدگاه‌ها و منافع در جامعه بود. حضور نمایندگانی از طیف‌های مختلف سیاسی، مناطق گوناگون و قومیت‌های متعدد، نشان‌دهنده تلاش برای ایجاد یک بستر فراگیر و همه‌شمول در فرآیندهای تصمیم‌گیری بود. این ترکیب متنوع به بحث‌ها و گفتگوها عمق بیشتری می‌بخشد، زیرا هر گروه می‌تواند از زاویه منافع و مسائل خاص خود سخن بگوید. علاوه بر این، چنین ترکیبی به تقویت احساس مشارکت و نمایندگی عادلانه در میان اقشار مختلف جامعه کمک می‌کند. از نظر سیاسی، این نشست می‌تواند الگویی برای همگرایی و ایجاد تفاهم میان گروه‌های مختلف باشد و از نظر اجتماعی نیز به تقویت وحدت ملی و کاهش تنش‌های قومی و سمتی کمک کند.

ج: نشست جریان اعتماد وثبات از رهگذر مفهوم وبر آیند:

.( تمرکز بر احیائی اعتماد)نام جریان اعتماد وثبات گذاشته شده بود  یعنی مردم أفغانستان مبرمترین ارش را که اعتماد است از دست داده اند وبخاطر شکوفائی سر زمین شان به ثبات نیاز دارند اصلی ترین اجندائی نشست تمرکز بر اجیائی ارزش از دست رفته اعتماد بود.

از منظر روان‌شناختی، احیای اعتماد در افغانستان یکی از ضروری‌ترین پیش‌شرط‌های بازسازی اجتماعی و بهبود وضعیت روانی جامعه است. جنگ‌ها و بحران‌های پی‌درپی در این کشور باعث شده است که اعتماد میان مردم و نهادهای حکومتی، و حتی میان اقشار مختلف جامعه، به‌شدت تضعیف شود. اعتماد به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی سلامت روانی، حس امنیت و آرامش را در افراد ایجاد می‌کند. در جوامعی که اعتماد از بین می‌رود، ناامنی روانی، ترس و اضطراب جایگزین می‌شوند که می‌تواند منجر به افزایش تنش‌ها، خشونت و انزوای اجتماعی گردد.

در افغانستان، احیای اعتماد به ایجاد یک بستر روانی سالم برای بازگشت به زندگی عادی کمک می‌کند. مردم نیاز دارند که به دولت، نهادهای مدنی و حتی به یکدیگر اعتماد کنند تا بتوانند با احساس امنیت، در فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی مشارکت کنند. از منظر روان‌شناختی، ایجاد شفافیت، پاسخگویی و عدالت از راه‌های مؤثر برای بازسازی اعتماد است که می‌تواند احساس همبستگی، همکاری و امید به آینده را در میان مردم تقویت کند. احیای اعتماد نه تنها باعث بهبود روانی فردی، بلکه به احیای ثبات اجتماعی و کاهش اضطراب‌های جمعی نیز منجر خواهد شد.

احیای اعتماد و اعاده ثبات از مهم‌ترین ارکان بازسازی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر جامعه‌ای است. اعتماد، به‌عنوان یک پیوند نامرئی، زیربنای تمامی تعاملات انسانی است و هنگامی که آسیب ببیند، به‌تبع آن، ساختارهای اجتماعی و اقتصادی دچار تزلزل می‌شوند. احیای این اعتماد نیازمند اقداماتی منظم، شفاف و مسئولانه از سوی رهبران و نهادهای مختلف است تا دوباره حس امنیت و اطمینان در بین مردم بازگردد. اعاده ثبات نیز به معنای بازگرداندن نظم و آرامش در تمامی حوزه‌هاست که بدون اعتماد امکان‌پذیر نیست. در واقع، احیای اعتماد و اعاده ثبات همچون دو روی یک سکه، به‌هم وابسته‌اند و بهبود یکی بدون دیگری ناقص خواهد بود. از منظر علمی و تخصصی، بازسازی اعتماد و ثبات نیازمند رویکردهای چندجانبه، شامل اصلاحات نهادی، تقویت شفافیت، و ایجاد یک فرهنگ پاسخگویی است که همه این‌ها در کنار هم منجر به ایجاد یک پایه پایدار برای رشد و توسعه می‌شوند.

د: بر ایند نشست از منظر تعهد اشتراک کنندگان:

برآیند نشست تأکید ویژه‌ای بر احیای اعتماد داشت و این موضوع به عنوان یکی از محوری‌ترین اهداف و دستاوردهای نشست مورد توجه قرار گرفت. سخنرانان و شرکت‌کنندگان با تمرکز بر اهمیت بازسازی اعتماد میان مردم و نهادهای دولتی، به بررسی راهکارهایی پرداختند که می‌تواند این اعتماد را دوباره زنده کند. از جمله این راهکارها، افزایش شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها، پاسخگویی مقامات مسئول و ایجاد عدالت اجتماعی بود که به عنوان گام‌های اساسی برای اعتمادسازی مطرح شدند. همچنین، نشست با اشاره به تجربه‌های گذشته و چالش‌های کنونی، بر ضرورت همبستگی ملی و همکاری همه‌جانبه برای بازسازی کشور تأکید کرد. احیای اعتماد به عنوان پایه‌ای برای ثبات و پیشرفت افغانستان، مورد اتفاق همه گروه‌های حاضر در نشست قرار گرفت و نشان‌دهنده یک مسیر مشترک برای حرکت به سوی آینده‌ای بهتر بود.

ه:تعیین رئیس جریان اعتماد وثبات وتصویب اساسنامه وأهداف اساسی:

درین نشست که حدود صد تن از شخصیت های سیاسی، علمی واکادمیک أفغانستان از کشور های مختلف جمع شده بودند رئیس را را به اتفاق واساسنامه وهدف نامه را به اکثریت آراء تصویب کردند که .در فضای مجلس آرامش واعتماد حاکم بود وتا ئید این سه موضوع خیلی حیاتی به حساب می آمد. جون تصویب رئیس جریان و اساسنامه و هدف‌نامه آن یک گام مهم در مسیر سازمان‌دهی و مدیریت مؤثر نهادها و جریان‌های اجتماعی و سیاسی است. این تصویب نشان‌دهنده توافق و هم‌فکری میان اعضای جریان در تعیین اهداف کلان و استراتژی‌های اجرایی است.

اساسنامه به عنوان یک سند قانونی و سازمانی، چارچوب‌های فعالیت، وظایف، و حقوق اعضا را مشخص می‌کند و کمک می‌کند تا شفافیت و نظم در عملکرد جریان حفظ شود. همچنین، هدف‌نامه اهداف و آرمان‌های جریان را روشن کرده و به اعضا انگیزه و جهت‌گیری می‌دهد. این اقدام می‌تواند زمینه‌ساز تقویت اعتماد میان اعضا و افزایش همبستگی و همکاری در راستای تحقق اهداف مشترک باشد. تصویب این اسناد نه تنها به نهادینه‌سازی فعالیت‌ها کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به بهبود روند تصمیم‌گیری و تسهیل ارتباطات درون‌جریانی نیز منجر شود.

و: در بارۀ نظام سیاسی آیندۀ أفغانستان:

جریان اعتماد و ثبات بر ماهیت نظام سیاسی آینده افغانستان تأکید کرد و بر این باور است که انتخاب نوع نظام باید بر اساس نیازهای واقعی جامعه و توانایی‌های آن صورت گیرد. به‌ویژه، بحث درباره نظام شاهی مشروط، شاهی پارلمانی، نظام جمهوری ریاستی ویا  پارلمانی ویا امارتی یا حتی مدل‌های ترکیبی دیگر، همگی نشان‌دهنده این است که تعیین ماهیت نظام سیاسی آینده باید به‌گونه‌ای باشد که سرعت، سهولت و مؤثریت در فرآیندهای حکومتی و اجتماعی را تضمین کند.

در این راستا، اشاره شد که  مدل‌های فدرالی ممکن است نتواند به‌تنهایی جواب‌گوی نیازهای خاص افغانستان باشد، بلکه نیاز به یک نظام غیرمتمرکز با حفظ اقتدار حکومت مرکزی احساس می‌شود. این نوع نظام می‌تواند به تقسیم قدرت و مسئولیت‌ها میان نهادهای محلی و مرکزی کمک کند  استعداد ها در مدیریت سهم بگیرند و باعث شود که صدای مناطق مختلف به‌خوبی شنیده شود.

در این حالت، پارلمان ویا شورائی ملی  به‌عنوان نهاد کلیدی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی، می‌تواند نقش مؤثری ایفا کند و با نمایندگی از اقشار مختلف جامعه، به تقویت اعتماد و همکاری بین گروه‌ها و قومیت‌های گوناگون کمک کند. در نهایت، برقراری یک نظام سیاسی که بر مبنای اصول غیرمتمرکز و در عین حال با اقتدار مرکزی استوار باشد، می‌تواند به ایجاد یک جامعه پایدار و متعادل در افغانستان منجر شود و فضایی را برای رشد و توسعه فراهم آورد.

فیصله شد تا در اینده یک نشست وسیع زیر گفتمان ملی بخاطر طرح استراتیژی توسعه وتطبیق اعتماد ملی راه اندازی میشود.

.نوعیت نظام سیاسی آیندۀ أفغانستان را  یک مجلس ملی مانند لویه جرگه ویا شورائی ملی تعیین خواهد کرد.