آرشیف

2015-2-1

محمداکرام اندیشمند

سیاست پاکستان در افغانستان؛ دوستی در گفتار و دشمنی در کردار

دولت پاکستان روز بیست و هشتم جدی سال روان 1385 خورشیدی (هژدهم جنوری 2007میلادی) حمایت از ملا عمر رهبر طالبان را تکذیب کرد. آفتاب احمد شیرپاو وزیر داخلۀ پاکستان اظهارات داکتر حنیف سخنگوی اسیر طالبان را، بی پایه و عاری از حقیقت خواند. در اظهارات برخی از مقامات پاکستانی گفته شد که اعتراف سخنگوی طالبان مبنی بر حمایت پاکستان از طالبان و موجودیت ملاعمر رهبر طالبان در خاک پاکستان تحت شکنجه صورت گرفته است.
این اولین بار نیست که پاکستان دخالت و نقش خود را در جنگ و بی ثباتی افغانستان تکذیب میکند. حتی دولت پاکستان در زمان حکومت طالبان که عملاً در داخل افغانستان با هزاران جنگجوی پاکستانی متشکل از طالبان مدارس، گروه های افراطی، افراد نظامی و افسران آی.اس.آی جبهۀ جنگ را کشوده بود و از شمال کابل تا یکاولنگ و دایکندی و از مرغاب تا ما ورای کوکچه همراه با القاعده و جنگجویان طالب  به زمین سوزی و کشتار مردم افغانستان مصروف بود، از نقش خود در جنگ انکار میکرد و بر عکس از دوستی با افغانستان و مردمش سخن میگفت. آن زمان سیاست پاکستان و ادعای ژنرالان پاکستانی برای امریکایی ها و اروپایی ها نه تنها که قابل تعلل و تردید نبود بلکه قابل توجیه و پذیرش نیز محسوب می شد. اما اکنون وضعیت در افغانستان و منطقه بگونۀ دیگری تغیریافته است. اگر در آن دوره، جنگجویان پاکستانی در کنار طالبان و نیروهای القاعده به کشتن مردم افغانستان و نیروهای مقاومت  میپرداختند، اکنون آنها برای از پا در آوردن و کشتن نیروهای امریکایی و اروپایی می جنگند. امریکایی ها و اروپایی ها که در دوران مقاومت علیه طالبان به هیچ صدایی در مورد دخالت پاکستان گوش نمیدادند و برعکس برای پیشروی و گسترش سلطۀ طالبان در حمایت القاعده و پاکستان هورا می کشیدند و به امیران عرب  اجازه میدادند تا هزینۀ این جنگ را در دسترس اسلام آباد بگذارند،  اکنون خود صدای دخالت پاکستان را در جنگ افغانستان بلند می کنند. زیرا آنها اکنون نتیجۀ این دخالت را به خوبی احساس می نمایند. آنها می بینند که دخالت پاکستان در جنگ و بی ثباتی افغانستان چگونه به ریختاندن خون نظامیان و سربازان امریکایی و اروپایی می انجامد. از همین رو "جان نگرو پونته" رئیس ادارۀ ملی اطلاعات امریکا روزهای قبل اعلان کرد که سران شبکۀ القاعده تمام فعالیت های تخریبی خود را از افغانستان تا شرق میانه و شمال افریقا از داخل خاک پاکستان برنامه ریزی میکنند. او گفت که پاکستان منطقۀ امنی برای فعالیت القاعده و طالبان شده است. مقامات سازمان ملل متحد نیزاخیراً از پناه گرفتن و موجودیت رهبران طالبان در پاکستان سخن گفتند.
ادعای رئیس ادارۀ ملی اطلاعات امریکا در زمانی مطرح می شود که قبل از آن در پایان سال گذشۀ مسیحی یکی از افسران آی.اس.آی در شرق افغانستان اسیر نیروهای افغان شد. این افسر که در چترال پاکستان سکونت داشت، از سوی ژنرالان آی.اس.آی مؤظف گردیده بود تا در تدارک و تأمین محل امن برای رفت و آمد و سکونت رهبران القاعده خدمت نماید. افسر مذکور پس از اسارت به تشریح وظایف خود و نقش استخبارات پاکستان در محافظت سران القاعده پرداخت. فراموش نباید کرد که پس از آن ، گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی نیز از نقش و فعالیت خود در تأمین امنیت  رهبران القاعده سخن گفت. تمام این گفته ها و ابراز نظرها منتهی به نتیجۀ واحدی می گردد که در آن دخالت پاکستان در بی ثبات سازی و ویرانی افغانستان تثبیت می شود. 
در حالیکه تکذیب پاکستان در موجودیت ملاعمر و حمایت از طالبان، بازتاب سیاست دایمی آن کشور در مورد افغانستان محسوب می شود که بر دوستی در گفتار و دشمنی در کردار بنا یافته است، اما به نظر میرسد که عمر این سیاست ریاکارانه و دروغین نیز به پایان رسیده باشد. اگر دولتمداران پاکستانی اعتراف عبدالحق فرزند گل روز سخنگوی طالبان با نام مستعار داکتر حنیف حنیفی را در مورد دخالت پاکستان در جنگ و بی ثباتی افغانستان همچون وکیل مدافع یک متهم ، اعتراف در شرایط اِعمال شکنجه تلقی میدارند، اعتراف و اظهارات "جان نگرو پونته"، مقامات سازمان ملل متحد و فرمانده ناتو که از سرکوبی طالبان و القاعده در آنسوی مرز سخن گفت تحت هیچ فشار و شنکنجه ای نبود. پاکستان دیگر نمی تواند از نقش خود در جنگ و بی ثباتی افغانستان انکار کند. برای امریکایی ها و اروپایی هم شاید دیگر دل واپسی و مصلحتی  نمانده باشد که تنها گوش های خود را برای شنیدن دروغ های اسلام آباد در مورد افغانستان باز نگهبدارند.
 اما آنچی که در دگرگونی وتحول اوضاع کنونی قابل تذکر است، بهره گیری دولت افغانستان از وضعیت بوجود آمده  درمناسبات با پاکستان به سود منافع و مصالح ملی کشور است. اگر امریکایی ها که در سالهای دوران جنگ سرد  به سردار محمد دادو توصیه میکردند  تا روابط خود را با پاکستان دوستانه بسازد و بعد منتظر کمک امریکا باشد، اگر آنها تا آخر به مقاومت احمد شاه مسعود در برابر مداخلات پاکستان اعتنایی نکردند و خانم رابن رافل معاون وزیر خارجۀ ایالات متحده درتابستان 1996 موضع مسعود را درتوضیح مداخلات پاکستان به نفع طالبان و القاعده غیرقابل قبول خواند، و اگر دولتمداران امریکایی در پنج سال حکومت حامد کرزی دخالت پاکستان را در تداوم جنگ و بی ثباتی افغانستان نپذیرفتند،  اکنون آنها خود شان میگویند که پاکستان مداخله می کند. بنااً زمان آن رسیده است که دولت افغانستان از وضع کنونی در جهت منافع و مصالح افغانستان استفاده کند. البته بهره گیری از تغیردیدگاه امریکا و جهان غرب به معنی آن نیست که دولت ما از نپذیرفتن مرز دیورند سخن بگوید و کمر خود  را برای بازپسگیری خاک های آنسوی دیورند تا ساحل بحر ببندد. علی رغم پذیرش دخالت پاکستان در بی ثباتی کشورما و علی رغم حضور نظامی امریکا و پیمان ناتو در حمایت از دولت افغانستان، هیچ سرباز و نظامی امریکایی و اروپایی در کنار سربازان افغانستان برای نپذیرفتن مرز دیورند و بازپسگیری اراضی آنسوی دیورند از پاکستان نمی جنگند. نیروهای امریکایی و ناتو تا ابد در افغانستان باقی نمیمانند؛ اما افغانستان اجباراً در همسایگی پاکستان برای همیشه باقی میماند. چگونه می توان پاکستان را در تغیر سیاست "دشمنی در کردار" با افغانستان، وادار و یا قانع ساخت؟ پاسخ به این پرسش و استفاده ازوضعیت کنونی این است که افغانستان با فشار و حمایت امریکایی ها و جامعۀ جهانی، مشکل و منازعۀ خود را با پاکستان در راستای منافع علیای افغانستان یکبار و برای همیشه حل نماید.  تدویر اجلاس مشترک ولسی جرگه و مشرانو جرگه در اول دلو سال روان خورشیدی با مشارکت و سخنرانی رئیس جمهور کرزی که پس از تعطیلات زمستانی کار خود را آغاز میکند، بهترین فرصت مساعد در جستجوی یک دیدگاه و سیاست واحد ملی در مناسبات با پاکستان است.