آرشیف
سکــــوت شب
رسول پویان
این شعر در سال 1361 خورشيدی سروده شده است؛ اما هنوز که هنوز است، شب را پایانی نیست و قایق دل در چنگ امواج توفانهای وحشی گرفتار است. بیجا نخواهد بود اگر احساس آن زمان را بار دیگر لمس نماییم.
پرندگان لطیف افکار،
در پرنیان چین چین مغز،
بسان کبوتران سرگردان،
پرواز می کنند.
و از زیر خیمه سیاه شب،
سکوت را می نگرند .
نسیم ملایم،
آرام آرام،
بر سیمای امواج خاطره ها،
بوسه می زند.
ستارگان زیبا،
بی آزار و پر تمکین،
چونان ماهیان سپید،
در اقیانوس بی پایان شب،
غوطه ورند .
بید مجنون مرموز و سحر انگیز،
طبیعت زیبا را نظاره می کند-
وزلف سبزینه را،
چون:
لیلا بردوش ریخته است.
بلبلان آبی،
در جوبیار مجاور خانه ما،
مستانه می خوانند-
و با زندگی، عشق می ورزند.
آه!
قطره های اشک حسرت،
در دریای دیدگانم،
بسان مرغابیان بسمل،
در خویش می غلطند-
و گاهگاهی با چکش خود،
سکوت را می شکنند.
شاید!
تنها منم،
که با جوشش افکار،
در پاسخ زندگی،
قطره اشکی می ریزم-
و با قایق دل،
در موجخیز رویا ها،
منتظر توفانم.
7/2/1361
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور