آرشیف

2015-1-22

محمود شاهد زاده

سيـــــاســــت

سياست‌ چيست‌؟

«سياست‌» واژه‌اي‌ عربي‌ است‌ كه‌ ريشه آن‌، «سوس‌» به‌ معناي‌ رياست‌ يا به‌معناي‌ خُلق‌وخو مي‌باشد. بنا بر تعريف‌ اهل‌ لغت‌، «سياست‌، انجام‌ دادن‌ كاري‌بر طبق‌ مصلحت‌ آن‌ است‌.» اگر به‌ حاكم‌ و زمامدار، «سياستمدار» گفته‌مي‌شود، از آن‌رو است‌ كه‌ در امور اجتماعي‌ و عمومي‌ توده مردم‌ به‌مصلحت‌انديشي‌، تدبير و اقدام‌ مي‌پردازد. عبارت‌ «ساسه العباد» نيز كه‌ دروصف‌ امامان‌ معصوم‌: آمده‌ است‌، اين‌ معنا را در بردارد كه‌ تأمين‌ مصالح‌و تدبير امور اجتماعي‌ جامعه‌ بر عهده آنان‌ است‌.
واژه سياست‌، در اصطلاح‌ علم‌ سياست‌، به‌ معاني‌ گوناگوني‌ تعريف‌ شده‌است‌. برخي‌ از اين‌ تعاريف‌، عبارت‌ است‌ از: «فن‌ كشورداري‌ و كسب‌ قدرت‌اجتماعي‌»؛ «قدرت‌ و فن‌كسب‌، توزيع‌ و حفظ‌ آن‌»؛ «علم‌ حكومت‌ بركشورها» و «فن‌ و عمل‌ حكومت‌ بر جوامع‌ انساني‌.»
مهم‌ترين‌ و كلي‌ترين‌ موضوعات‌ علم‌ سياست‌، دولت‌، حكومت‌ و قدرت‌است‌؛ ولي‌ درباره تعريف‌ و مفهوم‌ علمي‌ و دقيق‌ سياست‌، ديدگاه‌ مشتركي‌وجود ندارد؛ البته‌ تلاش‌ فيلسوفان‌ از عصر افلاطون‌ و ارسطو تا امروز براي‌كشف‌ و ارائه تعريفي‌ دقيق‌ از سياست‌، استمرار داشته‌ است‌. اختلاف‌ نظر درتعريف‌ دقيق‌ سياست‌ از عوامل‌ متعددي‌ سرچشمه‌ مي‌گيرد كه‌ مهم‌ترين‌ آن‌،اختلاف‌ در نوع‌ نگرش‌ فلاسفه‌ و دانشمندان‌ علم‌ سياست‌ به‌ مجموعه هستي‌است‌. نوع‌ تلقي‌ و بينش‌ فيلسوف‌ يا عالم‌ سياست‌ به‌ انسان‌ و عالم‌ و نگاه‌ وي‌ به‌مجموعه نظام‌ هستي‌ و مبدأ و غايت‌ آن‌، قطعاً در نگرش‌ وي‌ به‌ سياست‌ وتعريف‌ آن‌، دخالت‌ دارد. افزون‌ بر اين‌، تعريف‌ سياست‌ را، گاه‌ بر مبناي‌ «آن‌گونه‌ كه‌ هست‌» و گاه‌ بر مبناي‌ «آن‌ گونه‌ كه‌ بايد باشد»، ارائه‌ كرده‌اند و همين‌اختلاف‌ در مبنا، منشأ اختلاف‌ در تعريف‌ گشته‌ است‌.
آن‌چه‌ اكنون‌ در پي‌ِآنيم‌، تعريف‌ سياست‌ از ديدگاه‌ امام‌ علي‌(ع) است‌؛چرا كه‌ بدون‌ تأمل‌ در آن‌ و تعيين‌ عناصرش‌ نمي‌توان‌ درباره مباني‌، اصول‌ واحكام‌ سياست‌ از منظر آن‌ حضرت‌، به‌ چارچوب‌ روشن‌ و مشخصي‌ دست‌يافت‌. واژه سياست‌ در خطبه‌ها و كلمات‌ حضرت‌ امير(ع) چندان‌ به‌ كار نرفته‌و در معدود كلماتي‌ نيز كه‌ به‌ كار رفته‌ است‌، بيش‌تر در يكي‌ از دو معناي‌ لغوي‌سياست‌، يعني‌ خلق‌وخو يا تأديب‌ و تمرين‌، استفاده‌ شده‌ است‌ و تنها درموارد انگشت‌شماري‌ در معناي‌ مصطلح‌ِ امروزي‌ِ آن‌، يعني‌ حكومت‌، قدرت‌و دولت‌ به‌ كار رفته‌ است‌. ولي‌ خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات‌ فراواني‌ از آن‌حضرت‌ وجود دارد كه‌ موضوع‌ اصلي‌ يا فرعي‌ آن‌ مقوله سياست‌ است‌.بنابراين‌، هرچند ارائه تعريفي‌ جامع‌ و مانع‌ از سياست‌ كه‌ مستند به‌ كلام‌حضرت‌ باشد، خالي‌ از اشكال‌، دشواري‌ و مناقشه‌ نيست‌؛ ولي‌ با ملاحظهمجموع‌ رهنمودها و آموزه‌هاي‌ مولا مي‌توان‌ به‌ استنباط‌ تعريف‌ سياست‌ ازديدگاه‌ ايشان‌ پرداخت‌.
استاد محمدتقي‌ جعفري‌، با استنباط‌ از مجموعه ديدگاه‌ها و رهنمودهاي‌حضرت‌ علي‌(ع) و نيز با توجه‌ به‌ سلوك‌ سياسي‌ آن‌ حضرت‌، سياست‌ را چنين‌تعريف‌ كرده‌ است‌: «مديريت‌ و توجيه‌ و تنظيم‌ زندگي‌ اجتماعي‌ انسان‌ها درمسير حيات‌ معقول‌». ايشان‌ به‌درستي‌ بر اين‌ نكته‌ تأكيد مي‌كند كه‌ بر مبناي‌اين‌ تعريف‌، سياست‌ يكي‌ از واجب‌ترين‌ عبادات‌ و وظايف‌ انسان‌هايي‌ است‌كه‌ شرايط‌ آن‌ را دارند. البته‌ اين‌ تعريف‌ سياست‌ است‌، آن‌ گونه‌ كه‌ بايد باشد؛اما آيا همه رهنمودها و نكات‌ سياسي‌ حضرت‌ علي‌(ع)، ناظر به‌ اين‌ تعريف‌ ازسياست‌ است‌؟ در يكي‌ از بخش‌هاي‌ همين‌ نوشتار خواهيم‌ ديد كه‌ گاهي‌ آن‌حضرت‌ با نظر به‌ سياست‌، «آن‌ گونه‌ كه‌ هست‌»، درباره موضوع‌ قدرت‌ وحكومت‌، رهنمودها و دستورهايي‌ مطرح‌ مي‌كند. بنابراين‌، نمي‌توان‌ گفت‌ كه‌در همه رهنمودهاي‌ حضرت‌ اين‌ تعريف‌ از سياست‌ مد نظر بوده‌ است‌.
صرف‌نظر از اين‌ مناقشه‌، امام‌ علي‌(ع) در بحث‌ از سياست‌، چارچوب‌ ومباني‌ سياست‌ مطلوب‌ را در نظر دارد. و با توجه‌ به‌ اين‌كه‌ در كلام‌ آن‌ حضرت‌،سياست‌، مترادف‌ با ولايت‌ به‌ كار رفته‌، و امامان‌ معصوم‌:، «ساسه العباد»شمرده‌ شده‌اند، مي‌توان‌ چنين‌ استنباط‌ كرد كه‌ سياست‌، مفهومي‌ اعم‌ ازدولت‌، حكومت‌ و قدرت‌ دارد؛ مفهومي‌ كه‌ طبق‌ آن‌، «ساسه العباد» بر امامان‌معصوم‌:، در هر حال‌ و حتي‌ در صورت‌ انزواي‌ از قدرت‌ و حكومت‌صدق مي‌كند.
با عنايت‌ به‌ آموزه‌هاي‌ اسلام‌ درباره انسان‌ و هدف‌ خلقت‌ او و غايات‌بعثت‌ انبياي‌ الاهي‌، و نيز با مروري‌ بر سيره‌ و سلوك‌ پيشوايان‌ ديني‌ كه‌ احرازقدرت‌ را ابزاري‌ براي‌ تحقق‌ آرمان‌هاي‌ بلند الاهي‌ مي‌ديده‌اند، تعريف‌ ذيل‌براي‌ سياست‌ بالمعني‌الاعم‌ پذيرفتني‌ است‌: «سياست‌، تجلّي‌ ولايت‌ و رهبري‌خلق‌، براي‌ حركت‌ به‌ سوي‌ خالق‌، و زمينه‌سازي‌ براي‌ تحقق‌ هدف‌ اعلاي‌خلقت‌ انسان‌، در عرصه حيات‌ اجتماعي‌ است‌.» با توجه‌ به‌ اين‌ تعريف‌،سياست‌ بالمعني‌الاخص‌، كه‌ نزديك‌ به‌ معناي‌ مصطلح‌ سياست‌ است‌، اين‌ گونه‌تعريف‌ مي‌شود: «تدبير و اداره امور جامعه‌ در مسير تحقّق‌ ولايت‌ الاهي‌.»
در سرتاسر اين‌ نوشتار، سياست‌ِ بالمعني‌الاخص‌، موضوع‌ اصلي‌ بحث‌است‌، ولي‌ اهميت‌ سياست‌ بالمعني‌الاعم‌ را نبايد فراموش‌ كرد؛ زيرا رهبري‌ وولايت‌ خلق‌ در عرصه‌هاي‌ تربيتي‌، علمي‌، اخلاقي‌، فرهنگي‌ و… براي‌دست‌يابي‌ به‌ هدف‌ آرماني‌ خلقت‌ انسان‌، نقشي‌ كم‌تر از عرصه سياست‌، به‌معناي‌ قدرت‌ و حكومت‌ ندارد. خط‌مشي‌ كلي‌ رهبران‌ حق‌ بر همين‌ اساس‌تعيين‌ مي‌شود، تا جايي‌ كه‌ در برهه‌هايي‌ از زمان‌ به‌ اقتضاي‌ موقعيت‌هاي‌اجتماعي‌ و تاريخي‌، كناره‌گيري‌ از عرصه قدرت‌ سياسي‌، به‌ سياستي‌ صحيح‌ ونقش‌آفرين‌، تبديل‌ مي‌گردد.

 

اهميت‌ و جايگاه‌ سياست

نگاه‌ اميرالمؤمنين‌(ع) به‌ سياست‌، نگاهي‌ توحيدي‌ و الاهي‌ است‌؛ نگاهي‌ كه‌با نگرش‌ دنيامدارانه‌ و قدرت‌محورانه‌ به‌ سياست‌، تفاوت‌ جوهري‌ و ماهوي‌دارد. پيش‌ از اين‌ اشاره‌ شد كه‌ منشأ اختلاف‌ در تعريف‌ سياست‌، تفاوت‌جهان‌بيني‌ها و تلقي‌هاي‌ متفاوت‌ متفكران‌ و فلاسفه سياست‌ است‌. اكنون‌ براين‌ نكته‌ تأكيد مي‌ورزيم‌ كه‌ بين‌ دو عرصه حكمت‌ نظري‌ و حكمت‌ عملي‌،پيوند محكمي‌ برقرار است‌. اين‌ حقيقت‌ از چشم‌ پايه‌گذاران‌ حكمت‌ و فلسفه‌در تاريخ‌ انديشه بشري‌، پنهان‌ نمانده‌ و تقسيم‌ حكمت‌ به‌ نظري‌ و عملي‌، درفلسفه يونان‌ باستان‌، و تلقي‌ «سياست‌ مدُن‌» در جايگاه‌ِ سومين‌ بخش‌ حكمت‌عملي‌، نشان‌دهنده باوري‌ عميق‌ به‌ پيوند شاخه‌هاي‌ گوناگون‌ حكمت‌ است‌.اين‌ امر نشان‌ مي‌دهد كه‌ حكيمان‌ به‌ نظام‌ انديشه‌اي‌ و عملي‌ واحد وبه‌هم‌پيوسته‌اي‌ معتقد بوده‌اند و رفتار فردي‌، خانوادگي‌ و جمعي‌ انسان‌ راجداي‌ از انديشه‌ و بينش‌ او درباره عالم‌ و آدم‌ نمي‌دانسته‌اند.
امام‌ علي‌بن‌ ابي‌طالب‌(ع) جهان‌ را آفريده حضرت‌ حق‌، و خدا را مالك‌ وحاكم‌ِ مطلق‌ هستي‌ مي‌داند. بنابراين‌، انسان‌ را مخلوق الاهي‌ و سرنوشت‌ حقيقي‌و تكويني‌ او را در دست‌ خداوند حكيم‌ و رحيم‌ و قادر مي‌بيند؛ خداوندي‌ كه‌خلق‌ را به‌ حال‌ خود رها نساخته‌ است‌، بلكه‌ براي‌ فراهم‌ ساختن‌ زمينه هدايت‌ وراهيابي‌ او به‌ كمال‌ حقيقي‌ و تعالي‌ وجودي‌، پيامبران‌ را مبعوث‌ كرده‌ و آيات‌هدايت‌ را فرو فرستاده‌ است‌. پيامبران‌، عهده‌دار ابلاغ‌ وحي‌ الاهي‌ و نجات‌انسان‌ از سرگشتگي‌ و گمراهي‌ بوده‌اند؛ عهده‌دارِ رسالتي‌ جامع‌ و همه‌جانبه‌ كه‌همه ابعاد وجودي‌ انسان‌ را در برمي‌گيرد. از اين‌ ديدگاه‌، اطاعت‌ خدا وپذيرش‌ هدايت‌ او، حقّي‌ است‌ كه‌ از خالقيت‌، قدرت‌ و عدالت‌ الاهي‌ سرچشمه‌مي‌گيرد. امام‌(ع) مي‌فرمايد:
وليكن‌ خداوند حق‌ خود را بر بندگان‌، اطاعت‌ خويش‌ قرارداده‌ و ازروي‌ تفضل‌ و بخشندگي‌، پاداش‌ آن‌ را دو چندان‌ كرده‌ است‌، ….
هدايت‌ حقيقي‌ انسان‌ و شرف‌يابي‌ او به‌ عبوديت‌ و خلافت‌ الاهي‌ ايجاب‌مي‌كند كه‌ لوازم‌ و شرايط‌ ضروري‌ آن‌ فراهم‌ باشد. از بزرگ‌ترين‌ لوازم‌ِ تحقق‌اين‌ هدف‌ در سطحي‌ گسترده‌، وجود محيط‌ و شرايط‌ مساعد اجتماعي‌ براي‌رشد و تعالي‌ است‌؛ محيطي‌ كه‌ شكل‌گيري‌ آن‌ بدون‌ ولايت‌ و حاكميت‌ِصلاحيتداران‌، فراهم‌ نخواهد شد. امام‌ علي‌(ع) مي‌فرمايد:
(خداوند) امامت‌ را براي‌ سامان‌ يافتن‌ امور امت‌، و فرمانبرداري‌ ازامام‌ را براي‌ بزرگداشت‌ مقام‌ رهبري‌، واجب‌ كرد.
از نگاه‌ حضرت‌ علي‌(ع) سياست‌ و ساختار حكومت‌، نه‌ صرفاً به‌ دليل‌ نقش‌آن‌ در مديريت‌ امور اقتصادي‌ و اجتماعي‌، و تأمين‌ امنيت‌ و آباداني‌ و رفاه‌مردم‌، بلكه‌ مهم‌تر از اين‌ به‌ دليل‌ نقش‌ اساسي‌ سياست‌ در شكل‌گيري‌ رفتار واخلاق جامعه‌، و سرشت‌ و سرنوشت‌ معنوي‌ مردم‌، جايگاه‌ برجسته‌ و مهمي‌پيدا مي‌كند؛ چرا كه‌ مي‌فرمايد:
شباهت‌ مردم‌ به‌ زمامدارانشان‌ از پدرانشان‌ بيش‌تر است‌.
از ديدگاه‌ حضرت‌ نفس‌ حكومت‌ و نظام‌ سياسي‌ براي‌ جامعه‌، يك‌ضرورت‌ قطعي‌ است‌؛ تا جايي‌ كه‌ حاكميت‌ غيرعادلانه‌ و زمامداري‌ غير حق‌،از هرج‌ومرج‌ و فقدان‌ حكومت‌، برتر است‌. با اين‌ حال‌ نوع‌ حاكميت‌ آن‌اندازه‌ مهم‌ و اساسي‌ است‌ كه‌ مي‌فرمايد:
دگرگوني‌ زمامدار حكومت‌، موجب‌ تغيير اوضاع‌ كلي‌ زمان‌ مي‌شود.
جايگاه‌ سياست‌ از نظر امام‌ علي‌(ع) بسيار فراتر و برتر از يك‌ قرارداداجتماعي‌ بين‌ مردم‌ و حكومت‌ است‌. مبناي‌ اساسي‌ نظام‌ سياسي‌ از ديدگاه‌ آن‌بزرگوار، تلاش‌ و مجاهدت‌ مشترك‌ امام‌ و امت‌ براي‌ اعلاي‌ كلمه حق‌ واعتلاي‌ همه‌جانبه امت‌ است‌؛ مجاهدتي‌ كه‌ برخاسته‌ از بينش‌ الاهي‌ و نظام‌ارزشي‌ واحدي‌ است‌ و امام‌ و امت‌، آن‌ را با جان‌ و دل‌ پذيرفته‌اند و ضرورت‌آن‌ را باور دارند.
 

 

Edited by ; Mahmood Shahedzada

Studying political science at the university of pune in India.

Mahmoodshahedzada4u@yahoo.com

Shahedzada.ghori@gmail.com

Contacte No;00919049648091.