X

آرشیف

سنـت شکــن

دیوانه ام ،دیوانه ام ،دیوانۀ چشمان تو
ازعقل وخویش دورم نمود،لعل لب خندان تو

گربشنود نام ترا ،دل از قفس بیرون شود
عالم شده حیران دل ،لیکن دلم حیران تو

در بندحسن وجمالت،افتاده ام دست هوس
بادا که بر دارم کشند،درحلقـــۀزلفان تو

ای خالق نازوادا، ازمن چه خواهی بیش ازین
جانی که دارم در بدن،آنرا کنم قربان تو

طفلی چه داند ارزش لعل وصدف مرجان را
ترسم که بازیچه سازدت، آن طفلک نادان تو

جزءاین نخواهم از خدا،درزندگی یکبارهم
باشد بچینم میوه ئی، ازباغ توبوستان تو

با سنگ کوی جمالت،تابوی سنت بشکنم
دستم به دورگردنت،چنگم به آن لرزان تو

جانا مرا معذور دار گر بگذرم از حد خود
چون آشکارصحبت کنم، از رازتو پنهان تو

مسعود حداد
15 جولای 2013

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.