آرشیف

2018-4-9

احمد سعیدی

سناریوی داعش در افغانستان

به نظر مي‌رسد حاميان ديروز و دشمنان امروز داعش آهسته آهسته گليم داعش را از عراق و سوريه جمع کرده ميروند اما اين هيولاي کشتن ها و بستن‌ها، دهن به سوي افغانستان باز کرده است. روزانه به طور آشکار و پنهان صد ها جنگجوي خارجي اين گروه از خاور ميانه به افغانستان انتقال مي‌شوند.
از سوي ديگر، ابر قدرت هاي نظامي و اقتصادي به خصوص روس‌ها و امريکايي‌ها در اوکراين، سوريه، عراق و بعضي از نقاط ديگر دنيا با در نظر داشت رقابت‌هايي که داشته و دارند، با هم در تقابل و شاخ به شاخ هستند. اما در مورد نوع خشونتي که گروه داعش به کار مي‌گيرد کمتر حرفي به زبان مي‌آورند. متأسفانه گروه داعش طوري‌که ديده مي‌شود آهسته آهسته به خصوص در ولايت هاي شمال افغانستان سرزمين‌هاي وسيعي را در سلطة خود گرفته و نظم جهاني که روسيه و امريکا بر سر نفوذ در آن با هم رقابت مي‌کنند را نيز بر هم زده است. در حال حاضر امريکا، روسيه را به حمايت از طالبان و روسيه، امريکا را به حمايت از داعش در افغانستان متهم مي‌نمايند. با ضعف و ناتواني‌هايي که در حاکميت موجود افغانستان وجود دارد همه طرف‌هاي درگير در کشور ما به شمول امريکا، روسيه، پاکستان، هندوستان، ايران و سعودي، تمايل دارند که خودسري کنند، منافع را در سرزمين ما از دست ديگري بربايند  و در نهايت، به خاطر مبارزه عليه تروريزم، همکاري صادقانه نه نمايند.
سرا زير شدن گروه تروريستي داعش به حمايت بعضي از کشور ها بر مي‌گردد به سال 2015. در همان سال داعش  اعلام کرد که براي تشکيل ولايت خراسان خود به افغانستان و پاکستان نيرو مي‌فرستد و از آن زمان حمله‌هاي متعددي در اين مناطق به خصوص در شهر هاي مختلف افغانستان انجام داده که کشته‌هاي زيادي بر جاي گذاشته است.
در اين راستا در سال 2017 نيز اين نيروها با بمبگذاري‌هاي انتحاري در مساجد، مکاتب به خصوص در مساجد و امکان شيعيان در کابل و هرات، حملات خونين و مرگباري را انجام داده اند، متأسفانه مسؤولين دولت افغانستان  با حضور داعش در کشور اطلاعات دقيق يا ندارند، يا در اختيار مردم اين اطلاعات را نمي‌گذارند حتا بعضي از مسؤولين حضور نيروهاي داعش را در افغانستان بعضي اوقات انکار مي‌کنند.
از سوي ديگر، به باور من داعش در افغانستان  با داعش در خاورميانه متفاوت است. به اين معنا که آن‌ها عمدتاً گروه‌هاي بومي (يعني کساني که از گروه طالبان يا از شبکه حقاني يا حزب اسلامي حکمتيار ناراضي بودند و يا نسبت به سياست‌هاي زمامداران افغانستان مخالفت داشته اند از گروه هاي خويش جدا و تغيير لباس و بيرق داده، حالا به داعش پيوسته‌اند. اطلاعاتي وجود دارد که تقريباً از 52 کشور، اشخاص و افراد مختلف عضويت گروه داعش را دارند.
در حال حاضر گروه داعش در قدم اول در شمال افغانستان به خصوص در جوزجان، سرپل و فارياب و بعداً در مناطقي از ولايت ننگرهار، کنر، بدخشان و نورستان خيلي فعال شده اند.

در حال حاضر وضعيت داعش در افغانستان چگونه است؟
به بارو من، داعش بعد از 2015 به طور مرموز در افغانستان حضور داشته اما از سال هاي 2016  –  2017 – 2018 به اين سو  بعد از شکست در عراق و سوريه، نيروهايش در افغانستان فعال‌تر گرديده اند.
به عقيدة من، واقعيت ديگري را نيز بايد در نظر داشت که داعش ظرفيت‌هايي دارد. در واقع جنگ در افغانستان جنگ نيابتي است و همة گروه‌هاي امنيتي و استخباراتي کشورهاي مختلف مي‌توانند منافع خود را از طريق اين گروه‌ ها به خصوص داعش و طالب  پيگيري کنند، در اين ميان، در اين نوع گروه‌ها ظرفيت‌هايي وجود دارد که با دستگاه‌هاي استخباراتي به راحتي مي‌توانند کنار بيايند و منافع خود را از طريق اين گروه‌ها دنبال کنند.

عوامل حضور و نفوذ داعش در افغانستان چيست؟
داعش در حال حاضر در خاورميانه  شکست خورده است. از آنجا به کمک بعضي از کشورها، نيروهايش را خارج و به افغانستان در حالت آوردن است. چون  بخشي از اين نيروها در خاورميانه  مانند ازبيک‌ يا تاجيک‌ يا وابسته به قوميت اويغور، حضور داشته اند. در اين ميان، نهضت ترکستان شرقي، حزب التحرير، حرکت اسلامي ازبيکستان، گروه‌هاي تاجيکي و ارتش آزادي‌بخش چيچن در خاورميانه و همراه با داعش‌ جنگيده‌ و اکنون که آن منطقه را از دست داده اند به مناطق خود برمي‌گردند. در اين شرايط بهترين جا براي نفوذ آنها افغانستان  است تا از افغانستان به سمت شمال به خصوص در ازبيکستان به دره‌ي فرغانه بروند و بعد در حوزه امنيتي روسيه يا چين عمليات کنند.
در هر حال، اين بحث وجود دارد که با توجه به شکست  درخاور ميانه  اين گروه بعد از اين مرکز عمليات شان افغانستان خواهد بود. به علاوه اين که اينان گروه‌هاي کارکشته جنگي‌اند و تجربيات جنگي در خاور ميانه به دست آورده‌اند و وقتي در کنار گروه‌هاي ديگري که از طالبان و حکمتيار يا از شبکه‌ي حقاني يا از القاعده جدا شده اند و به داعش پيوسته‌اند قرار گيرند، ترکيب اين نيروها از قدرت عملياتي بيشتري نيز برخوردار مي‌شوند.
 
پلان آيندة داعش در افغانستان:
در ظاهر امرافغانستان هدف اصلي داعش است اما به نظرم اين سناريو خيلي با واقعيت مطابقت ندارد، اما اين که افغانستان سکوي پرتابي براي داعش در کشور هاي آسياي مرکزي و ايالت سين‌کيانگ چين است، متأسفانه اين يک حقيقت انکار نا پذير است.
به باور من، داعش افغانستان را به عنوان پايگاه آينده خود در نظر گرفته تا از اين پايگاه عملياتش را در مناطقي انجام دهد که شايد رقابت بين‌المللي بين امريکا  و چين و روسيه مورد استفاده‌ قرار گيرد) و از کمک‌هاي امريکا استفاده کند. يعني اگر مناسبات امريکا  و روسيه و چين بدتر شود، داعش اين ظرفيت را دارد که با امريکايي ‌ها همه جانبه کنار آمده و بگويد که ما در خاور ميانه با شما در جنگ بوديم ولي ديگر در جنگ نيستيم و سعي کند که به نوعي از کمک‌هاي غرب استفاده کند. در واقع امکان پذيري اين سناريو از همه چيز قوي‌تر و محتمل تر است اما روسيه نيز دست بالاي دست نخواهد نشست، تلاش خواهد کرد تا با همکاري گروه طالبان براي نيرو هاي امريکايي و غربي که در افغانستان حضور دارند، مشکلات زيادي را ايجاد نمايد.
ادامه رقابت امريکا و روسيه جنگ در افغانستان را طولاني و امريکا را زمينگير خواهد کرد.