آرشیف
ز برای توست اینکه ساختم
آی سان مرامی
خانه ای ساختم اش از جنس شن کنار آب
آرزو کردم ببیند آن را
نیمی از ساعت صبور گشتم و پس دو و سه نیم دیگر
خورشید شروع کرد به غروب
دیدم که نزدیک آمد
فریاد زدم که: «های! اینجا را ببین»
برگشت به روی من پرسید: «چرا؟»
گفتم : «ز برای توست این خانه و بان مفتخرم»
با بلندای صدا گفت ولی
وقت ندارد و برفت
ایستاده به رفتن اش نگاه می کردم
قلبم به دو نیم آمد و گریه بایدِ حالم شد
دختری کودک به هنگام عبور از آن میان
ناگهان چشم به قلعه ی شنی ام انداخت
گفت« بَه به که چه جای نیکی ست
«از برای بازی و سرگرمی ام
اندکی اندیشه کردم
اندکی بیش حتی
مهمان لبم که شد تبسم گفتم:
«ز برای توست این که ساختم»
شور و شوق صورتش شد دیدنی
آنچه در درون من آمد پدید
زان به بعد هر قلعه ای که ساختم
شد رهای «هیچکس» و « شاید کسی»*
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
Reconnect to YouTube to show this feed.
To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور