آرشیف

2018-7-22

نظیر ظفر

زمان ستیز

کشور عزیز ما از قدیم الایام زاد گاه دانشمندان ؛ شاعران ؛ نویسنده گان  و هنر مندانی چیره دست بوده که سر مایه معنوی کشور مان بحساب میرود و دریغ و درد که اکثر از قلم بدستان و هنر مندان ما نظر به مشکلات اقتصادی و اجتماعی نتوانسته اند اثار شانرا به نسلهای بعد انتقال دهند و خوشبختانه امروز با امکانات گسترده تکنا لوژی میتوان از هر هنر مند و نویسنده اثری را بخوانش گرفت . 

مو جودیت فیسبوک امکان وسیع را در معرفت هنر مندان و اهل بینش میسر ساخته است و من با سپاس بیکران از مدیریت فیسبوک ؛ توانسته با عده یی کثیری از جوانان و اهل قلم معرفت حاصل کنم و از مطالب و نبشه هایشان مستفید شوم . 

زمان ستیز یکی از شاعران جوان جوانیست که چند سال می شود با مو صوف ارتباط کتبی دارم وی که بیشتر دوبیتی سراست و دوبیتی های  وادار ساخت تا مصاحبه با وی انجام دهم و اما در قسمت معرفت و سوانح وی بهتر میبینم که نوشته خودش را بدون تصرف در اختیار شما خواننده گان گران ارج قرار دهم : 

زمان ستیز استم در سال ۱۳۴۲ خورشیدی در ولسوالی جاغوریمنطقه ای لومان دیده به جهان گشودم و دوره اموزش ابتدایی را در مکتب ذکور لومان ادامه دادم در حا لیکه تحصیلاتم هنوز به پایان نرسیده بود به دلیل اغاز جنگ در سال ۱۳۵۷ تحصیل ام را ترک نموده بکشور همسایه ایران مهاجر شدم و در سال ۱۳۶۰در شهر اصفهان ایران ادبیات فارسی را در نزد ( امیر اسماعیل آذر ) ادامه دادم و تا سال ۱۳۶۵ تحصیلاتم را به پا یان رساندمو فعلن در اروپا نفس میکشم . 

پرسش ها : 

ظفر- در بین قالب های شعر فارسی دری چرا به سرایش دو بیتی پر داختید؟ایا در قالب های دیگر شعر اشعاری سروده اید؟ 

ستیز- بنده ای حقیر به سرودن دو بیتی علاقه ای خاص پیدا کرده ام و بیشتر دوست دارم دو بیتی بسرایم. 

ظفر- چی مدت زمانی بسرایش شعر آغاز نمودیدو عا مل آن چی بوده ؟ و از نظر شخص خودت ( بدون تعاریف کلیشه ای ) شعر چیست؟ 

ستیز-مدت سی سال است که به سرودن شعر رو آورده ام عا شقانه ادامه میدهم و دلیل ان احساس و علاقه مندی من بوده و به دختری نیز عاشق بوده ام . 

ظفر- شعر خوب چقدر بر روشنگری اذهان مردم موثر است؟ 

ستیز- شعر زیبا و موزون علاقه مندان زیاد میتواند داشته باشد و خوتننده را بخود زود تر جذب کند و این خود تاثیر مثبت با لای خواننده دارد . 

ظفر- تا کنون به چی تعداد دو بیتی نوشته اید ؟ 

ستیز- از ابتدا تا حال شاید پنجاه هزار دو بیتی نوشته باشم. 

ظفر- از شاعران معاصر ؛ اشعار کدام شان شما را به وجد می اورد و باعث بروز الهام شما میگردد؟ 

ستیز-اشعار خیام ؛ فرخزاد ؛ مولانا و دو بیتی های بابا طاهر . 

ظفر-از زنده گی شخصی تان چیزی نگفتید که متاهل استید یا مجر و یا عاشق؟ 

ستیز- من ازدواج کردم و چهار اولاد دارم . 

ممنون تانم جناب زمان جان ستیز و مو فقیت های بیکران تانرا ارزو مندم و به امید اینکه دو بیتی های آبدار تان اقبال چاپ را حاصل کند و از خوانش ان همه بهره مند شوند.  

نمونه ای از دو بیتی های زمان ستیز : 

به زیبایی رقابت با پری کن 
بهار عشق را جادو گری کن  
میان پرده ای طو فان عشقت 
مرا در گوشه ای دل بستری کن  

***‌‌‌‌‌         ****     **** 

به چشم ابری ات باران بیاور
گلستان کن همه دنیای خاور
 
من از داغ عزیزان قد خمیدم
مکن ما را دگر با خون شناور
 

****      ****      *****

من و تنهایی و دنیای عشقت  
جهنم خفته در رویای عشقت 
میان موج سر گردان هستی 
تلاطم میکند دریای عشقت 

 

*****    ****    **** 

بهار لاله رنگم کی میایی 
گل شهر فرنگم کی میایی 
به دام انتظار تو اسیرم 
انیس و نام و ننگم کی میایی 

 

****     ****    **** 

بهاران غرق شبنم در طراوت 
جهانی عشق را دارد سخاوت 
اگر عذرا به وامی کوک گردد 
یقین باشد خدا کرده قضاوت 

****     ****   ***** 

به زیبایی چه شیرین و ملیحی  
به گاه گفتگو صاف و صریحی  
چه فرقی میکند با این همه لطف 
مسلمان زاده باشی یا مسیحی 

***     ****      **** 

جه میشد حضرت آدم نمیبود 
و حوایی درین عالم نمیبود 
پس از خلقت خداوند جهان هم 
همیشه شاهد ماتم نمیبود 

*****    ****    **** 

شمــــــــیم گیس.یت عطر بهاری  
صدایت خوشتر از صوت قناری 
به یغما میبرد آخر دلم را 
دو چشم مست جادوی خماری  

اینهم نمونه از غزلیاتش : 

به گرستان بدل کردی وطن را 
همان افشار و گلهای چمن را 
در آن بازار سر گرم جهالت 
بخون آغشته کردی ما و من را  
سپاه روس و سر بازش که رفت و  
چرا اتش زدی دشت و دمن را 
عجب با عشق و ایمانت مجاهد 
بخون آلوده کردی مرد و زن را 
به حکم شیخ و تاجر های قران  
جدا کردی به تیغ از بدن را 
به یغما برده ای هر چه که دیدی  
کشیدی از تن مرده کفن را  
فقط با فرقه بازی ها سر انجام 
به چا لش برده ای رسم کهن را  
چکونه میتوان نا دیده پنداشت 
صدای ناله های مرد و زن را 
تمام خسروان از روی احساس  
بتاریخ طن ماندن لجن را 
چراغ عشق را دزدید وبردند 
به خا موشی سپردند انجمن را 
 

( زمان ستیز ) 

نوشته نذیر ظفر