X

آرشیف

راتبــزاد هیچگاه نمی میرد!

در آخرین صحبت تلفونیی که با جاوان یاد دکتور اناهیتا راتبزاد داشتم، مثل همیشه، با آواز رسا و گرم از سلامتی من می پرسیدند. این آواز چنان با انرژی بود که تصور شنیدن آن از زنی به چنین سن وسال بعید مینمود. آواز بلند و گرم، آمیخته با مهر و شفقت وعطوفت و عشق وصفا. 
طنین این آواز نگرانی ها و خوف را از دل میزدود و فرا تر با انوار بر تیرگی ها میتاخت و روشنایی می آفرید.
آری … همان زنی که در سرزمین تار و تاریک، اما در تارک های بلند زمانه ها، پیوسته و پیگیر فریاد برآورده بود:
ای زنان !
ای نفرین گشتگان تاریخی ی این آب و خاک،
ای نیمی از قدرت و توان پیکر این جامعه،
به پا خیزید! به پا خیزید!
از خود، از حق و حقوق حقه ی خویش، خود دفاع کنید!
از فریاد بلند و رسای زنی شجاع و نستوه و قهرمان در عمق و پهنای تاریکی های ساکت تاریخ معاصر میهنم سخن میگویم، که به ویژه در دهه های چهل و پنجاه و شصت پیوسته همچو رعد و آذرخش بود، براق و مواج؛ قلب ظلمت افغانستان و خاصتاً ظلمتکده اسارت و مظلومیت و بی حقی زنان افغان را پاره میکرد و محیط سوت و کور نا آگاهی و اغتفال را روشنی می بخشید.
او همیشه بدان امید و باور بود که مبارزان و رزم آوران پاکنهاد و پاکدل برای رهایی و آزادی بیش از نیمه ی پیکر جامعه با هوشیاری و اقتدار به پا خیزند و درد و ضجه زنان معصوم ولی اسیر و محصور و پا افتاده ی افغان را خاتمه بخشند و شائیسته ترین های دنیای معاصر را به خانه و خانواده ها ارمغان نمایند!
او خود بخاطر دفاع از حقوق انسان مظلوم جامعه، دفاع از انسان و انسانیت، نخستین زنی بود که با آرمان واهداف بلند انسانی در پس میله های زندان رژیم وقت قرار گرفت. 
راتبزاد رزم آور و رزم آفرین نه تنها تسلیم خواست های سرکوبگرانه ی رژیم بیداد گر وقت نشد، بل با اعتقاد راسخ و شجاعت افزونتر بیش از پیش به روشنگری و خرد ورزی در بین مردم وطن و به ویژه میان زنان پرداخت. سنگپایه های جنبش آزادیبخش زنان را بر جا نهاد و آن را به سوی چکاد بلند مبارزه ی نور بر ظلمت رهنمون شد.
او را جوانان و زنان بیشماری بر علاوه صفات متعدد دیگر؛ «مادر» میخواندند و مادر میدانند.
امروز خبر تلخ و جانکاه مرگ همین «مادر» هزاران فرزند آگاه و مبارز و با آرمان، فضا را سخت در هم فشرده سوز سوگ را تا درون سلول های خون و استخوان همه جاری کرده است. دریغ و درد که ناقوس ماتم و حسرت از دست دادن گرامی ترین مان به صدا در آمد که: 
دوکتور اناهیتا راتبزاد وفات کرد!
مگر واقعیت این است که راتبزاد؛ خیلی ها پیش مرز های مرگ و نیست شدن را در نوردیده بود. او جزو کاروان نمیرندگان و جاودانان تاریخ انسان گشته بود.
درستش این است که راتبزاد؛ یکسره به جاویدانگی پیوست!
اکنون دیگر از همه طعن ها و تهمت ها که در زندگی؛ دست از سر هیچ رزمنده و ترقیخواه پیشروی بر نمی بردارد؛ وارسته شد و مانند آفتاب صبح روشن در فضای پاکیزه و بی ابر و غل و غش به تلالو پرداخت.
چونکه آرمان و مبارزه و راه راتبزاد تابان است، او مشعلی جاودان برای زنان کشور ماست . داکتر راتب زاد در تنگناهای پرتلاطم و پر خم و پیچ مبارزات دادخواهانه و وطنپرستانه، پرچمدار و پیشتاز و از پیشقراولان انگشت شمار کوره راه قیام برای عدالت و برابری و ترقی بود. 
ای مادر! جایگاه و منزلتت همیشه بلند بادا!
روانت شاد بادا!
—- —– ——-
* خاطره: من به مناسبت زادروزِ هشتاد سالگی مادر مبارز بی بدیل مان، نبشته ای هم داشته ام. این نبشته را در لینک زیر، خدمت دوستداران این دخت بلند مقام و پر افتخار آریا تقدیم میدارم.

لطف نموده بالای لینک زیر کلیک فرمایید:
شاد باش هشتاد سالگی و سرشک تلخ

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.