آرشیف

2015-1-16

عبدالسمیع عشرت

رابــــــــــــــط اسلام با سیاست

 

درقدم اول باید بدانیم که اسلام چیست؟ واسلام را با همه ابعاد و معنایش بشناسیم, وبعداً درباره سیاست سخن خود را آغازمیکنم, و رابط اسلام را با سیاست بطورصریح بیان می کنم. که اسلام باسیاست چه رابط دارد.متأسفانه ازدیدگاه بعضی اشخاص که ازاسلام وسیاست هیچ آگاهی ندارند.اسلام را ازسیاست جدا میدانند, حتی اشخاص وافرادیکه خود را سیاست مدار جامعه تلقی میکنند, وجلوه میدهند , میگویند اسلام را با سیاست چه کارست سیاست ازاسلام جّداست وهیچ رابط با یکدیگر ندارند. پس چنین معلوم میشود که این گونه افراد واشخاص کور دل فریب خوردن و این یک توده است, واین اندیشه دشمنان اسلام است که میخواهند, مسلمانان را فریب دهند،جامعه اسلام را زیر بار خود قراردهند.دانشمندان غیراسلامی اسلام را از سیاست جدا میدانند,میخواهند که این دوای مضررا درفکرواندیشه مسلمانان تزریق نمایند. خداونداین اندیشه کهنه را ازفکر وذهن, همه امتی اسلام بیرون نماید. پس اسلام درلغت به معنای انقیاد ,گردن نهادن است ودرحدیث جبریل علیه اسلام, به معنای اعتقاد داشتن کلمه طیبه وادا کردن مجموعه ازعبادات, عمده واساسی مانند:نماز،روزه،زکات وحج معریفی شده است. درحقیقت نام دینی است که خداوند ایزد منان, توسط منجی عالم بشریت حضرت محمد(ص)جهت راهنمای بشریت بسوی سعادت دنیا وآخرت فرستاده است.خداوند بزرگ در این رسالت عظیم, شریعتی را برای هدایت بشرتعین وبیان نموده که در همه جوانب زندگی انسانی اعم ازعقیده, عبادات, معاملات ,اخلاق وسلوک. مسایل اداره وسیاست اقتصاد و…را شامل بوده است. وهمچنان درسوره (آل عمران آیه: 19)فرموده است: ان الدین عندالله الاسلام. ترجمه:بدون کدام شک نظام شامل وجامع زندگی نزد خداوند اسلام است.وحال باید ما مسلمانان سیاست را ازدیدگاه اسلام بررسی کنیم, نه ازدیدگاه کشور های غیر اسلامی .دانشمندان غیر اسلامی سیاست را چنین معنی میکنند.سیاست یعنی فریب,نیرنگ وهدف ازسیاست را مبارزه برای بدست آوردن قدرت وصلاحیت به منافع شخصی نامیده اند.وحال ببینیم که اسلام, سیاست را چگونه معنی میکند,کلیمه سیاست که بروزن امارت میباشد یک واژه عربی بوده,از ماده سوس بدست آمده به معنا های ذیل است:حفظ ونگهداری,رعیت داری,سر پرستی,اصلاح ورهنمای مردم برای رستگاری,اداره وحکومت داری,وفن کشور داری,و همچنان امور داخلی وخارجی یک دولت میباشد,اما به مفهوم خاص این واژه تدابیراست,که حکومت ونظام های سیاسی,درباره امور کشور وفعالیت های امور داخلی وخارجی خود اتخاذ میکنند,که به این اساس دارای دو مجرای است.الف- مجرای داخلی: که در این مورد نظام های سیاسی حکومت, با اتخاذ تدابیر لازم که متناسب با شرایط مادی ومعنوی مشخص ومعین باشند.
امور کشور را اداره میکنند, تا اعضای جامعه به وظایف اجتماعی خود عمل کنند.
ب- مجرای خارجی :در این مورد نظام های سیاسی حکومت ها با کشور های دیگر, روابط ملی وبین المللی خود را قایم می کنند.
1-تعریف ومعنای سیاست شرعی:
از سیاست علما ودانشمندان اسلامی تعریفات گونا گونی ارایه کرده اند.
1-علامه ابوالحسن ماوردی سیاست را چنین تعریف کرده است."حراسة الدین وسیاسة الدنیا" سیاست وحکومت یک نوع قیادت میباشد,که برای حفاظت دین بناء یافته است.
2-امام غزالی چنین تعریف نموده است.سیاست عبارت از اصلاح بنده گان خداوند(ج)و توجیه,رهنمای آنها به راه نجات دنیا وآخرت است.
3-علامه ابن خلدون چنین گفته است:سیاست عبارت از حفظ ونگهداری مردم وکفالت نمودن منافع آنها است.از آیات قرآنکریم واحادیث رسول اکرم (ص) وسیرت خلفای راشیدین وتاریخ اسلامی چنین معلوم میشود که دین وسیاست دو چیزجدا نا پذیر است؛بخاطریکه سیاست یک بخش مهم از تعلیمات دین مقدس اسلام است.این حقیقت تاریخ اسلام است.نخستین کاری که پیامبربزرگ اسلام بعد از هجرت به مدینه منوره انجام داد,تشکیل یک حکومت اسلامی بود که بیان گر نظام سیاسی اسلام بود؛پس بیاییم قرآن عظیم الشأن را تلاوت کنیم تا از اسلام وسیاست با خبر شویم,قرآن کریم در سوره {الصف:آیه:19} رابط به این موضوع اشاره کرده است.وبدون تشکیل حکومت ممکن نیست به همین اساس اولین کار راکه پیامبر صلی الله علیه وسلم انجام داد,تأسیس وبنیاد نهادن حکومت و نظام سیاسی اسلام بود,معاهده تاریخی را با مردم مدینه به امضاء رسانید,ارتشی را تشکیل داده که مهاجرین وانصار در آن شرکت داشتند.پس سیاست ورعیت داری یکی ازوظایف مهم پیامبران بوده وخاصتآ پیامبربزرگ اسلام حضرت محمد (ص) که این مسؤلیت عظیم را بدوش داشت. کارسیاست نه تها دراسلام بلکه در تمام ادیان سماوی بخشی از دین بوده است.و چنین معلوم میشود, که رابطه اسلام با سیاست خیلی محکم است ویک رابط جدا نا شدنی است.جدا کردن حکومت وسیاست از اسلام امری غیر ممکن است, وبه منزله اینست که بخواهند اسلام را از اسلام جدا کنند! 

عبدالسمیع "عشرت غوری"

محصل صنف دوم ژورنالیزم پوهنتون بدخشان.