آرشیف

2015-2-4

محمداکرام اندیشمند

دولت های عربِ طرفدار امریکاوجنگ غزه

9جنوری2009
 
اگرحماس برای اسرائیل تنها به عنوان دشمن گنهکاری که بسوی شهرک نشین های اسرائیلی موشک پرتاب می کند مستوجب عقوبت سرکوبی ونابودی است، اما جرم حماس درنگاه دولت ها وزمام داران عربی جانبدار ایالات متحده امریکا وغرب جرم مضاعف ونابخشودنی تر است. به ویژه حماس درچشم خادم حرمین شرفین پادشاه عربستان سعودی وشهزاده های حاکم آل سعود سه بار به عنوان گنهکاراصلی نمایان می شود:
نخست به عنوان یک گروه بنیادگرای اسلامی که با سیاسی ساختن اسلام موجب ناراحتی زمام داران محافظ کار عربی به خصوص مایه درد سر وخطر برای سلطه وحاکمیت شاهان وشهزادگان آل سعود می شود.
دوم به عنوان یک گروه سرکش وگپ نشنو که گوش شنوایی برای سمع واطاعت دیدگاه ها وطرح های حاکمان عربی ندارد.
وسوم به عنوان یک گروه دارای روابط باجمهوری اسلامی ایران که حلقه های بسیاری درجامعه سنی اعراب ازشاهان وشهزادگان تارؤسای جمهوربه خصوص حاکمان آل سعود بسوی حاکمان تهران به چشم دشمن رافضی ونامسلمان می بینند. اگربرای حکام محافظ کار وسنی اعراب، حزب الله لبنان یک جنبش متحد ووابسته با دولت اسلامی تشیع ایران تلقی می شود هویت یکسان مذهبی حزب الله باحاکمان شیعه درتهران اندکی ازدرد وخشم آنها میکاهد؛ اما روابط حماس به حیث یک گروه سنی عرب فلسطینی به گمان آنها به خصوص ازدیدامیران وشاهزادگان آل سعود،باحاکمان رافضی درتهران جرم مشهود وغیرقابل عفواست. ازاین رو حاکمان وشاهان عرب بیشتر ازاسرائیل اشتیاق سرکوبی ونابودی حماس را دارند.اگر آنگونه که بسیاری از آگاهان دنیای سیاست ورسانه ها بخش عمده ای ازانگیزه وعامل جنگ اسرائیل راعلیه حزب الله لبنان درتابستان سال 2006 نتیجه ی تشویق وترغیب آنها برای سرکوبی یک گروه شیعه ی طرفدار ایران تلقی می کنند
 درست باشد، بدون تردید این ترغیب وتشویق درجهت سرکوبی حماس بیشترازآن است. هرچند درجنگ غزه خون بسیاری از مردان، زنان وکودکان معصوم فلسطینی با بمب وگلوله های اسرائیل به زمین می ریزد و هرچند صحنه های فجیع ودلخراش این کشتار قلب هرانسان با وجدان وباعاطفه را اعم از مسلمان ونامسلمان وعرب وعجم به درد می آورد، اما دل های خادم حرمین شرفین وحکام عرب دراین خون هاکه مژده ازسرکوبی ونابودی حماس دارد خشنود می شوند.       
هرچند اعضای شورای امنیت ملل متحد به استثنای ایالات متحده امریکا که ازحامیان اصلی تمام تجاوزوجنایات اسرائیل است روزگذشته(8جنوری2009) قطع نامه آتش بس فوری راصادرکردند؛ امابه نظر نمی رسد که اسرائیل بدون دسترسی به راندن کامل حماس از صحنه ی سیاسی ونظامی درغزه ودرمیان فلسطینان جنگ غزه را متوقف کند. اگر حماس همچنان درغزه هرچند ضعیف ترازقبل باقی بماند ونیروهای اسرائیلی غزه راترک کنند نه زمام داران عرب متحدامریکا به اطمینان خاطری دست می یابند ونه اسرائیل به اهداف خودمی رسد. ازسوی دیگر اسرائیلی ها جنگ غزه را که با این همه وحشت وبی رحمی براه انداختند وادامه میدهند یک فرصت خوب درجهت جبران حقارتی می شمارند که در جنگ علیه حزب الله(آگست2006) دامنگیرشان شد. حماس وفلسطینیان درغزه یک لقمه ی خوب برای بلعیدن اسرائیل است. معهذا اسرائیلی ها بدون توجه به تصویری که ازاین جنگ دراذهان عمومی دنیا نقش می بندد همچنان غزه را به خاک وخون می کشاند.
 
 زنان وکودکان فلسطینی درغزه  زنان وکودکان فلسطینی درغزه
 
زنان وکودکان فلسطینی درغزه که ازسوی نیروهای اسرائیل این چنین مظلومانه کشته شده اند.
 
اما در بیان جنگ نابرابر وخونین غزه این نکات قابل بحث وبررسی است که مسئولیت حماس دراین فاجعه چیست؟ نقش جمهوری اسلامی ایران که حماس وفلسطینی های غزه تاوان روابط با آنهارا می کشند دراین فاجعه چگونه ارزیابی می شود؟
صرف نظرازاینکه حماس به عنوان یک گروه مقاومت فلسطینی دربرابر اشغال وبیداد اسرائیل شناخته می شود، حماس به عنوان یک گروه اسلامی مانند بسیاری از احزاب وگروه های اسلامی کشورهای دیگر مسلمان نشان داد که فاقد توانایی وبرنامه سیاسی ومدیریتی درمیان مردم وجامعه خود است. حماس نتوانست درمیدان مدیریت جامعه ی فلسطینی درست وعقلانی عمل کند. حماس با این سیاست نخست موجب درگیری وجنگ با گروه های دیگر فلسطینی شد وسپس بی اعتمادی وخصومت بسیاری ازدولت ها وزمام داران عرب را دربرابرخود برانگیخت. 
واماجمهوری اسلامی ایران که ازهمه بیشتر سنگ دفاع ازاسلام وفلسطین را به سینه میزند بیشتر از همه با ریاکاری وتظاهر عمل می کند. حاکمان ایران چیزی بیشتر ازشعارهای میان خالی ودروغین دردفاع از فلسطینی های مظلوم ندارند. دولتمردان جمهوری اسلامی ایران درحالیکه سیاست حمایت ازحزب الله لبنان وحماس فلسطین رادرجهت اهداف ومنافع حاکمیت خودمورد عنایت قرارمیدهند، نحوه ی همکاری وپشتیبانی آنها با این دوگروه اسلامی شیعه وسنی ازهمسانی وصداقت برخوردارنیست. حماس وفلسطینیهای غزه به جرم روابط با جمهوری اسلامی ایران درمعرض کشتار وحشتناک اسرائیل قرارگرفته اند، اما حاکمان ایران درتهران بارجزخوانی وحرف های مفت فریادحمایت ازحماس وفلسطین سرمیدهند.
ازاین ها گذشته اگرموضوع فلسطین وفلسطینی ها به عنوان یک معضل لاینحل وزخم خونین دردنیای اسلام وعرب مورد توجه ومطالعه قرار بگیرد، تصویر عمیق وگسترده ای ازابعاد این مصیبت وتراژیدی درذهن مجسم می شود. نیروهای اسرائیلی درروزهای عاشورای حسینی زنان مظلوم وکودکان معصوم فلسطینی را درغزه به خاک وخون می کشند اما دوملیون مسلمان شیعه ی عرب وعجم درکربلا به سروصورت خودمیزنند. اسرائیلی ها باایجاد یک دولت نیرومند درفلسطین هرروز برنیرومندی حاکمیت ونظام مدیریت واداره خویش درعرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی واجتماعی می افزایند اما سازمان القاعده در دنیای عرب واسلام وسایر وگروه های افراطی درجوامع اسلامی عملیات خودمرداری را ترویج وتشویق می کنند که نتیجه آن چیزی جزگسترش فرهنگ جهالت ووحشت درجهت تشدید خصومت میان مسلمانها و افزایش فقروبدبختی درکشورها وجوامع اسلامی نیست.
اسرائیلی ها ازسالهای متمادی بدینسو مشغول سرکوبی وذبح اعراب فلسطین درخانه وزمین فلسطینی ها استند، اما امیران،شاهان وحاکمان عربی با زمام داران جامعه سرمایداری دنیای غرب وصاحبان کمپنی های این دنیا مشغول قماربازی وشراب نوشی اند. ملک عبدالله ک���� عنوان خادم حرمین شرفین را برای فریب جوامع عقب مانده وفقیر اسلامی دنیا یدک می کشد تنها 25ملیون دالر جهت مصرف رقابت خانم کلنتون برسر انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا هدیه میدهد.
آیادرچنین وضعییت مضحک ومصیبت بار حاکم برجوامع عربی واسلامی می توان به حل تراژیدی فلسطین به عنوان یک مشکل جامعه ی عربی و اسلامی دل بست؟