آرشیف

2015-1-14

دین محمد شکیب

در پیوند به نگرانی‌های اجتماعی و قــومـــی در افغانستان‎

 

دوستان گرامی و ورجامندم این نامه را در پیوند به نگرانی‌های اجتماعی و قومی در افغانستان نوشته شده است، اگر فکر می‌کنید با باورهای شما دمساز نیست، از اضافه نمودن ‌تان درین پیام پوزش می‌طلبم. 
مدتی‌ست تلویزیون ژوندون افسارگسیخته اقوام غیرپشتون را توهین نموده و تقریباً همواره با خاموشی استقبال گردیده است. ادامهِ یافتن این روند، دامن حرف‌های توهین‌آمیز را به راهکارهای عملی خواهد کشانید و این برای سلامتی اجتماعی پیامدهای زیانباری را به بار خواهد آورد. خاموشیِ نشان دادن درین‌گونه حالت‌ها، حرف‌های توهین‌آمیز این‌ گونه رسانه‌ها آن را غیر مستقیم قوت می‌بخشد و توجیه می‌کند. تازه‌ ترین موارد آن "حرامی" و "ناخلف" خطاب نمودن غیرپشتون‌ها در یک میز گرد بود که تنفر پنهان در آن، نگران‌کننده است. با گذشت هر روز و در نبود عکس‌العمل، تبعیض و توهینِ این رسانه به پیش پا می‌گذارد و کسی نمی‌داند که فردایش چی خواهد شد. خاموشی یعنی تشجیع نمودن این‌گونه افراد. تکرار این رویه نمی‌تواند تلویزیون ژوندون را با این دلیل که سخنان اشتراک ‌کننده‌ها مربوط به خود آن‌هاست، از زیر بار مسؤلیت خلاص نماید. درین روزها مشکل نیست جنون و دیوانگی فاشیزم در سخنان و حرکات اسماعیل یون و همکاران او را مشاهده نمود. اگر جلو این جنون گرفته نشود، او به کارهایی دست خواهد زد که همه را غافل‌ گیر خواهد نمود.

نخست این‌ که، یک عده انسان‌های که هیچ خطایی ننموده اند چرا باید همواره به خاطر وابستگی قومی‌ و گروهی‌شان توهین شوند. به ‌خصوص که یک بار و دو بار اغماض نمودن، سگ ولگرد فاشیسم را به حیا نیاورده و زبان آن‌ را تیزتر و بُران‌تر ساخته است. امروز به آسانی تمامیِ یک ملت با الفاظ ناپسند مورد خطاب قرار می‌گیرد. فردا شاید حرف به عمل تبدیل شود و کسی نمی‌داند دامن تبعیض با نشان دادن سُستی و بی پروایی از جانب مقابل، به کجا خواهد کشید. 

بحث و سخن گفتن با این‌گونه اشخاص هم میدانی‌ست نابرابر. چنانچه گفته اند، با انسان نادان جدال و مشاجره نمودن تو را وادار می‌سازد تا در سطح او و در میدان او پایین بیایی و آن وقت است که در میدان نبرد، با زبدگی ترا شکست خواهد داد. جدال و مشاجره با با این‌گونه آدم‌‌ها اغلباً کارساز نبوده. همگی در افغانستان کم‌-و-بیش تجربهِ آنرا داشته‌ایم. انسان اگر نخواهد حقایق را ببیند، صدبار اگر بخواهی دلیل و برهان بیاوری، بی فایده است. مثل این‌ست که مرکبی را از مزایای توت و شفتالو باخبر بسازی تا دگربار علف نخورد!

زور و خشونت هم راه حال نیست.
بیایید دادخواستی راه بیندازیم و از راه‌های قانونی دهن این جانوران ناپاک را ببندیم. در فصل دو، ماده بیست و دوم قانون اساسی آمده است که تبعیض میان شهروندان کشور ممنوع‌ست. اگرچه دامان این قانون تا حال چندین بار و با میل هر مقامی آلوده شده است اما، در کمال خوش‌باوری به اصل قانون‌مداری در کشور، شاید یگانه راه رسیدگی به این موضوع استفاده از راهکارهای قانونی باشد. شاید خاموشی و نادیده گرفتن آن یک راه حل می‌بود، اما بیشتر این‌هایی که به توهین میپردازند، خاموشی را ضعف تعبیر می‌کنند.

پس برای اعاده حیثیت مان قدمی به پیش بگذاریم تا باشد که بار دیگر کسی با خاطر راحت تمامیِ یک ملت را "حرامی" و "ناخلف" خطاب‌ نکند. نه تنها این، بلکه برای ارتقای زمینه بحث و گفتمان در کشور از اخلاقیات کوچه‌بازاری، به واکنش در برابر بی ادبی و حرکات زشت ضرورت است. اگر ما خاموش بمانیم، فردا با زشتی‌ و بدنهادی این‌گونه افراد نباید تعجب کنیم، چون بخشی از تقصیر بر گردن خود ما خواهد بود. 

نهادهای محترم جامعه مدنی، رسانهای عزیز وکمیسون محترم مستقل حقوق بشر!
این دادخواست را با این شرح آغاز می‌داریم که آزادی بیان از حقوق اساسی افراد یک جامعه است و دست‌ درازی به این حیطه، همه مظاهر آزادیِ فرد، چه آزادی بدنی و چه هم آزادی روحی و روانی او را آسیب‌پذیر می‌سازد. پایبندی و تعهد ما به این اصل خدشه ناپذیر و باورمندیِ ما به تطبیق آن در کشور، انعطاف ناپذیر است. مردم‌ سالاری بدون آزادی بیان بی معنی‌ست. 

اما، همانگونه که تعدی بر حیطه آزادی دیگران و بازداشتن آن‌ها از ابراز عقیده‌ شان ناپسند است، کاربرد آزادی بیان برای محدود ساختن آزادی بدنی و روحی یک عده‌ی دیگر نیز به همان اندازه تبهکارانه و زشت است. ایجاد رعب و وحشت، پخش نمودن باورهای ناپسند، جعل نمودن تاریخ کشور بدون آوردن سند و برهان، سخنانی در تداوم تبعیض رسمی و غیر رسمی در کشور، نشر مواد ناسالم از نگاه سلامتی و اعتماد اجتماعی در رسانه‌ها و به همین‌گونه، دعوت آشکار به خشونت با استفاده از آزادی بیان، نه تنها "بیان" نیست که عمل خشونت‌آمیز نیز است (شواهدی وجود دارند که در قسمت بعض رسانه ها، ادعاهای بالا را به اثبات می رسانند.

مدتی‌ست تلویزیون ژوندون و برنامه‌های آن به گونه مستقیم به توهین اقوام غیرپشتون می‌پردازد و هیچ واکنشی در برابر آن از جانب کمیسیون عالی حقوق بشر یا وزارت محترم فرهنگ صورت نگرفته است. در حال‌ که یکی از نمایندگان مردم در بدل گفتن حقایق تاریخی (که به مزاق برادران پشتون خوش نخورد)، نزدیک بود راهی زندان شود، کسان دیگری به تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبیک‌ها هر روز به دشنام و بیراهه گفتن می‌پردازند اما مجازات نمی‌شوند. یکی از سنگرهای این دشنام و دروغ‌ پراگنی تلویزیون ژوندون است. در تازه ‌ترین مورد درین تلویزیون، اقوام غیرپشتون از جانب یکی از مهمانان در یک میز گرد، با الفاظ ناشایستی مورد خطاب قرار گرفتند (حرامی و ناخلف )

شاید ذات این حرف‌ها شایستگی آن‌ را نداشته باشند تا مورد توجه قرار بگیرند. انسان‌های که از اخلاق بهره نبرده اند، راه‌ شان به هرگونه عادت‌ پلیدی باز است و دهن‌شان با هرگونه شط حیاتی آلوده. اما، ترس و واهمهِ ما این است که ادامه این رویه، به تشجیع این گونه افراد منجر شود و حاصل بی توجهی، زیاده ‌خواهی خشونت‌آمیز این دسته آدم‌ها را به بار بیاورد. فاشیزم در آلمان که این‌ها نیز جداً از آن الهام می‌گیرند، از سخنان تند و تیز هتلر به خشونت گرایید. نبود واکنش در برابر این گونه اظهارات، فضای اجتماعی را رفته-رفته به طرف صحنه برخورد مداوم خواهد کشاند. 

لفاظی‌‌های این‌گونه آدم‌ها به این باور غلط در نزد عوام خواهد انجامید که گویا اقوام دیگر توانایی پاسداری از حیثیت خویش را ندارند. یا بدتر از آن، مردم شاید به این حرف‌ها باور پیدا بکنند و در یک روند زمانی، برچسپ‌های غیراخلاقی به اقوام کشور تعلق بپذیرد. بنا بر این، پایان دادن به این‌گونه حرکات بایسته است و هرچه عاجل صورت بگیرد، از عواقب ناگوار آن به درستی پیش‌گیری صورت خواهد گرفت. 

در پایان، بیان می‌داریم که سلامت اجتماعی نگرانی اصلی ما است. ایجاد اعتماد میان اقوام کشور و همزیستی برادرانه و مساوی میان آن‌ها، از اصولی‌ست که جامعه افغانستان به آن شدیداً نیازمند است و ما نیز برای رسیدن به این هدف، با جدیت تلاش می‌ورزیم. تفرقه‌افگنی آشکار تلویزیون ژوندون و اذهان بیمار مثل آن، نه تنها به رشد اعتماد اجتماعی نمی‌انجامد که به تفاوت‌ها به گونهِ خطرناکی ادامه می‌دهد. 
در اخیر از همه نهاد های جامعه مدنی ، کمیسون مستقل حقوق بشر ،شخصیت های فرهنگی و نخبه گان این مرزبوم صمیمانه رجامندم تا درین مورد واقع بینانه ابراز نظر نموده تا باشد سلامتی اجتماعی دیگر اقوام افغانستان باد دیگر با چرندیات نشریافته از این رسانه آسیب نبیند.

با احترام
دین محمد" شکیب"
عضو نهاد اجتماعی وانکشاف ملی جوانان افغانستان