آرشیف

2016-4-18

mazizi

در سوگ « ستایش » دختر مهاجرافغان که بدست دیو سیرتان در شهر ورامین تهران مظلومانه شهید و جسدش سوزانده شده بود

تیردشمن میرسد هر لحظه بر جان شما
همچنان  بر قلب ملک سخت ویران شما
 
ظلم بیحد باشد از همسایگان غرب وشرق
چشـــم من بیند وچشــم خلق وچشمان شما
 
ملتِ ما بین دو سنگ گــــران آسیاب
آرد میگـــــردد زدست آسیابان شمــا
 
 مردم ِ مظلوم  نمی دانید که در ایران چرا؟
کشته گردند اینچنین هریک عزیزان شما !
 
کارگران در بین ایران کشته گردند بیحساب
بین مرز تایباد و شهـــــر« کهســـــان» شمــا
 
چند ماهِ قبل ،هـــم خیلِ مهـــاجررا به زجر
 مثل گرگان کشته اند درمرز«غوریان» شما

  این چنین کشـــتار ها در مرز ایران بیشمار
 هم به «نیمروز»و«فراه» تا شهر« گلران» شما
 

دیو سیرتها« ستایش » را به آتش سوختند
  نشنود  دولت کنــون فریاد وافغـــــان شما
 
در «ورامین» نیست تنها این یکی قتل فجیع
کشته اند در هر کجا این خلق  حیران شما
 
قطع همدردی  زدولت گر بملت شد عیان
دست اغیــار است دائم در گریبـــان شما
 
ای « عزیزی» «این ستایش» نیست اول کشته ای

«اندرین ره کشته بسیار است قربان شما » ( 3)

پایان
—————

( 1)- فراه ونیمروز از جمله ولایات وغوریان – کهسان وگلران ازالسوالیهای هم مرز با ایران اند
(2) – ورامین یکی فرمانداری های استان تهران پای تخت ایران است 

  ( 3)- این بند مصرع از لسان الغیب حافظ شیرازی بعاریت گرفته شده است

محمــد -ع – (عزیزی) -ساعت 10:00
16 اپریل سال 2016 میلادی