آرشیف

2018-1-4

رسول پویان

دریای خروشان

برمردم ما جور و جفا تاکی و تا چند
قهروستم و خشم ووغا تاکی و تا چند

خلقی شـده بیچاره و آواره و محروم
آتـش زدن لانـه و جـا تاکی و تا چند

دانم که نداری هنری دارو و درمان
افزایش این درد و بلا تاکی و تا چند

با داعـش جانی شـده یی یار و برادر
خصمانه نظر بررخ ما تاکی وتا چند

تجهـیز کنی قاتـل و اوبـاش و ارازل
تهدید وخطر رسم خطا تاکی وتا چند

در قـوم پرسـتی شـده یی شـهرۀ آفاق
یک بام؛ ولی با دوهوا تاکی و تا چند

برهم زده یی طرح وتُون قالی وحدت
اقوام زهـم پرت و جدا تاکی و تا چند

در سـینۀ دولـت نـتـپــد قلـب صداقـت
روبه صفتان مکرودغا تاکی و تا چند

دشمن زده برسینه وخودی زندازپشت
خنجر زدن از پشت وقفا تاکی وتا چند

چشمان سیاسـت شده در کشورما کور
این مسخرگی کوروعصاتاکی وتا چند

افــراط چــرا شـــادی دل‏هــا بـربـایــد
در خانۀ ما جنگ وعزا تاکی و تا چند

بـرخیز وطـندار بـه احقـاق حقـوق ات
سـر خـم بـه دم تـیغ فـنا تاکی و تا چند

سـرلـوحۀ جنبش که بود وحـدت اقوام
ترس ازدوسه مزدورسیا تاکی وتا چند

مردم که بشورند چو دریای خروشـان
ای ارگ بخون غرق شنا تاکی وتاچند

22/12/2017
رسول پویان