آرشیف
خورشید را بگو
سید علی آقا مشفق
خورشید را بگو که بیاید به شهر ما
از دامن سیاهِ شب ما، طلوع کن
قد قامت الصلاتِ غزل را بخوان بلند
بر خانه های کهگلی ما، رکوع کن
خورشید را بگو که بیاید به شهر ما
بر چشمه سار یخزده ای ما نظر کند
دستی کَشدَ به روی چمن های منجمد
در سیر سایه/ روشن گلها، سفر کند
خورشید را بکو که بیاید به شهر ما
بیند، زبود نبودک و از قصه های شهر
افسانهً سیاموی و لیتان و نازکی
سر می کند به پیش تو این بچه های شهر
خورشید را بگو که بیاید به شهر ما
پارا به شهر ما چوتو مهمانها گذاشت
وقتی که رفت هر یکی بس خون گریسته بود
از داغ شهر دامن شان، رنگ سرخ داشت
خورشید را بگو که بیاید به شهرما
مهمان شود به پنجره های پر از غبار
شب گر نماند خیر، مزاحم نمی شویم !
لختی بمان کنار درختان این دیار
خورشید را بگو که بیاید به شهر ما
بر روی شهر لحظهً بنشین نظاره کن
فرضآ اگر دلت زغم شهر ما تپید
بشکن ! فضای شهر مرا پرستاره کن!
11/10/88
چغچران / غور
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور