آرشیف
خــــشـــم
رسول پویان
این چنین برما متاب،
ای آفتاب؛
غرق دریای غروب،
زیر امواج شفق،
خون چکان گشته فلق.
جلوه کمتر کن،
برو،
ای!
ماهتاب،
در فضای تیره
دلها بتاب.
زهره!
رقص دیگر و
ساز دگر؛
مشتری!
دریاب، بازار دگر.
کهکشان!
این خط سیمین را،
به پیچ؛
دفترت را بسته کن،
ای آسمان.
هیرمند!
ای
روح سبز نوبهار،
سیل و توفان دگر،
آید بکار.
ای خروشان رود آمو،
ای روان!
زندگی بخش و
امید جاودان؛
داد و فریاد دگر،
آغاز کـن،
نغمه های تازه،
آخر
ساز کن.
قله پامیر و بابا !
پایدار،
کم کمک بالاتر و
بالا ترک،
سر بسا بر قله های
این فلک.
بشکن ای
دشت پراز
بیم و هراس،
این سکوت خفته دیرینه را،
باز کن،
ای
سرزمین باستان،
باهزاران خشم وطغیانت،
دهان،
زندگی مرگست،
با دیو و دادان.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
Reconnect to YouTube to show this feed.
To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور