آرشیف

از ریفرندم انگلستان بخاطر ماندن یا بیرون شدن از اتحادیه اروپا دو روز میگذرد حالا که 52 فیصد از باشنده گان آن کشور خروج را بر ماندن در آن اتحادیه ترجیح داده اند این عملکرد بریتانیا از اتحادیه اروپا تمام جهان را تکان داده است حتی بعضی از پیشبینی ها چنین است که  این رویداد خروج از اتحادیه اروپا در دراز مدت جهان را با هرج مرج شدیدی مواجه خواهد ساخت که در حال حاضر نمیتواند همه جانبه پیشبینی شود.
از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون بیش از ۷۰ سال که میگذرد  هیچ موضوعی به اهمیت بحث خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی و آثاری که به ‌جای خواهد گذاشت در چارچوب جغرافیای اروپا مطرح نبوده است. موقعیت و سابقه تاریخی این کشور بر اهمیت این بحث می‌افزاید. خروج انگلیس جدای از تبعات اقتصادی تجاری، توانسته در حال حاضر یک شوک سیاسی و روانی در تحولات اروپایی و جهانی را به ‌وجود آورده. همان طور که ورود انگلیس با سروصدای زیادی در یک دهه (نهایتاً در ۱۹۷۳ صورت گرفت، خروج این کشور نیز در چهار سال اخیر با سروصدای زیادی همراه بوده است. این موضوع به یکی از ‌نگرانی‌های محافل انگلیسی و اروپایی و حتی جهانی بوده است شاید این پرسش در ذهن بسیاری باشد که پیامدهای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا برای افغانستان چه اهمیتی دارد  و آیا این خروج می تواند مستقیم و غیر مستقیم بر کمک های اتحادیه اروپا در سرنوشت صلح و جنگ به افغانستان تأثیر داشته باشد؟ یا خیر به باور من خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی، در دراز مدت برای افغانستان خیلی زیان آور است خروج از اتحادیه اروپا هرگز نه امروز نه فردا یک عملکرد مناسبی برای افغانستان نخواهد بود. بخصوص کمک های اتحادیه اروپا برای تجهیز پولیس ملی زیر بنا های اقتصادی و سیاسی مبارزه با مواد مخدر تمویل پروسه انتخابات همکاری در راه رشد به نهادینه ساختن نهاد ها مدنی و ده ها کمک های دیگر که بعد از این نخواهد بود .
با خروج بریتانیا که یک یا دو سالی زمان خواهد برد، ممکن است آشفتگی اقتصادی پدیدار شود استخوان‌بندی اروپا از هم می‌پاشد و این امر یک آشفتگی اقتصادی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت که افغانستان نسبت به کشور های دیگر زیاد تر متضرر خواهد گردید. بعضی ها به این باور اند که دولت انگلیس با سرنوشت اروپا بازی کرد ولی باخته و اما اروپایی ها تا هنوز باخت همه جانبه را که باعث کوچک شدن این اتحادیه گردند قبول ندارند  از  سوی دیگر خروج بریتانیا می‌تواند نگرانی‌های زیادی را در کشور های اروپایی بخصوص جرمنی اتریش  سویدن یونان ایجاد کند. سال گذشته، این کشور ها صد‌ها هزار مهاجر را قبول کرده، اند ولی در این زمینه با چالش‌های زیادی روبه رو شده اند. از طرف دیگر دانمارک دسامبر سال گذشته، همه پرسی را برگزار کرد، البته با تأثیری بسیار محدود. مردم دانمارک با اعطای قدرت و اختیارات بیشتر به اتحادیه اروپا مخالفت کردند. در مورد یونان، ادامه بحران بدهی و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا می‌تواند در ‌‌‌نهایت به تهدیدی برای عضویت آتن در اتحادیه اروپا تبدیل شود. گیرت ویلدرس رئیس حزب راستگرای افراطی هلند از خروج بریتانیا حمایت و ابراز امیدواری کرده است که همه پرسی مشابهی نیز در این کشور برگزار شود. مجارستان و فرانسه نیز از دیگر گزینه‌های احتمالی خروج هستند. از سوی دیگر در داخل انگلستان اسکاتلند و ایرلند نیز خاموش نخواهند نشست بزودی بیرق استقلال طلبی از انگلستان را بالا خواهند کرد در مورد سیاست داخلی بریتانیا بعد از کنار رفتن از اتحادیه اروپا در حال حاضر تبصره ای ندارم اما در مورد سیاست خارجی بریتانیا، با برخورداری از توان نظامی بالا و روابط بسیار نزدیک با ایالات متحده، در کنار فرانسه از قدرت های پیشرو و عمده اتحادیه اروپا در عرصه سیاست خارجی اتحادیه اروپا است. واشنگتن پیشتر گفته است در صورت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، به دلیل کاهش نفوذ لندن، مانند گذشته روی آن به عنوان هم‌پیمان حساب نخواهد کرد.
با ترک اتحادیه اروپا، لندن می تواند موضعی متفاوت و مستقل از آن اتحادیه در برابر روسیه به ویژه در زمینه تحریم های اعمال شده علیه مسکو داشته باشد. در مسایل اقتصادی بریتانیا با خروج از اتحادیه اروپا، دیگر مقید به رعایت قوانین بودجه ای آن اتحادیه نخواهد بود. قوانینی که کسری بودجه دولت تا سقف ۳ درصد تولید ناخالص ملی، و بدهی های عمومی را نیز تا ۶۰ درصد تولید ناخالص ملی کشور محدود می کند.
همچنین نیازی نخواهد بود که فعالیت اقتصادی دولت بریتانیا تحت نظارت کمیسیون مربوطه در اتحادیه اروپا باشد و توصیه های آن نهاد اروپایی را به اجرا بگذارد. اما در امور مالی فعالیت های شرکت های ارائه دهنده خدمات مالی در بریتانیا، از بانک ها گرفته تا موسسات پولی و اعتباری، دیگر در سطه ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا و با هزینه های پائین و قوانین واحد، ارائه نخواهد شد. قوانین موجود اتحادیه اروپا، لندن را به مهم ترین قطب مالی جهان بدل کرده است.
برخی بانک های آمریکایی، جاپانی و غیراروپایی دیگر در جهان، که دفاتر مرکزی خود در اروپا را در لندن مستقر کرده‌اند، پیشتر گفته‌اند که در صورت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، انتقال بخشی از فعالیت‌های خود به کشور دیگری در داخل اتحادیه را بررسی خواهند کرد. در مورد تجارت سایر اعضای اتحادیه اروپا حدود ۱۰۰ میلیارد یورو (۱۱۰ میلیارد دلار) تراز تجاری مثبت با بریتانیا دارند؛ در حالی که که بریتانیا حدود ۲۰ میلیارد یورو صادرات خدمات به آن کشورها دارد و بخش عمده آن هم مربوط به ارائه خدمات مالی است.
مدافعان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا می‌گویند که به نفع آن اتحادیه خواهد بود که بر سر تجارت آزاد با بریتانیا به توافق برسند؛ حتی اگر بریتانیا این بلوک قدرتمند سیاسی-اقتصادی را برای همیش ترک کرده باشد. که در باره رقابت های تجارتی شرکت های بریتانیایی برای برخورداری از رتبه یکسان با رقبای خود در دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، هم باید تائیدیه شورای رقابت بریتانیا را کسب کنند و هم باید از سوی کمیسیون اروپایی تایید شوند؛ این یعنی بالا رفتن هزینه‌های قانونی برای شرکت های بریتانایی.هر چند لندن می تواند بدون هراس از اقدامات اتحادیه اروپا از شرکت های بریتانیایی فعال در حوزه تجارت و صنعت حمایت کند، اما در عین حال هم نمی تواند با سوبسیدها و سایر حمایت های کشورهای دیگر عضو اتحادیه از شرکت ها خود، مقابله کند. در مورد انرژی خروج از اتحادیه اروپا، هزینه های سرمایه گذاری را در حوزه های زیربنایی بریتانیا در بخش انرژی افزایش می‌دهد و طرح های جدید در این زمینه را به تاخیر خواهد انداخت؛ آن هم در زمانی که آن کشور نیازمند تامین کسری منابع برق خود است.
دو غول نفتی بریتیش پترولیوم و رویال داچ شل، از جمله شرکت هایی بودند که در مورد بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری در بریتانیا در حوزه انرژی و در نتیجه آغاز یک روند نزولی در این زمینه هشدار داده اند. حالا باید انتظار کشید که این اتحادیه بزودی فرو پاشیدنش فراگیر خواهد شد یا تا مدتی نیم بند استوار خواهند ماند .