آرشیف

امروز وقتیکه سخنان بلند و بالای آقای غلام ناصر خاضع والی جدید التقرر ولایت غور را شنیدم مرا به یاد سخنان جلالتمآب آقای عبدالله انداخت که ویدیوی دوری مبارزات انتخاباتی اش را که در ولایت غور به حضور هزاران نفر سخنرانی کرده است با خود دارم و گاه گاهی به آن گوش می دهم و وقتی حرف های آن روزش را با امروز مقایسه می کنم بجای آن من می شرمم که فاصله میان گفتار و عمل این آقا به میزان تفاوت بین زمین و آسمان است.
شاید ساحر سخنی برای فریب دیگران در حالات ویژه از سوی یک رهبرسیاسی هنر زنده گی آن باشد، اما برای عبدالله و افراد آن هنر نمایی جز افتضاح دیگر هیج پیامد ندارد. آقای عبدالله در این ویدیوی خود از اعمار سرک هرات- غور- کابل در کوتاه مدت، حرف می زند و وقتی تشویق و کف زدن ها را می بیند به اعمار سرک های عمومی اکتفا نکرده با یک شور و هیجان مست گونه تو گویی که ایشان در داغگاه سلطان محمود است واز کمر خلیفه می بخشد، در کنار اسفالت سرک شهرهای عمومی از اسفالت سرک های ولسوالی و دهکده ها نیز نام می برد، همچنان اعمار بند برق در کوتاه مدت، اعمار کلنیک های معیاری در صدر جدول کاری اش قرار داشت و تاسیس دانشگاه را به غور یکی از خواست های دیرینۀ خود عنوان می کند و آنچنان با جدیت وعده می سپارد که گویی فردا به کار آن می آغازد  و همینطور  صدها وعده یی دیگر…. اما شوربختانه امروز وقتی نوع رفتار وعملکردش را نسبت به ملت غور می بینید فکر می کنید این همان آقای دیروز نبود که سرک، بند برق و دانشگاه می ساخت…….
امروز یک بار دیگر وقتی درفشانی های از "توان بالا" نماینده عبدالله جناب خاضع را که طی محفل ویژۀ از سوی معین ارگان های محلی بحیث آستاندار غور معرفی شد بادقت شنیدم، یادم آمد که برای دست پرورده گان تیم اصلاحات وهمگرایی شعارهای غیر عملی یک اصل است زیرا نخبه گان این تیم کارشان را برمبنای شعارهای غیر عملی اساس گذاشته اند و برای خاضع هم عیب نیست که آغاز کلامش را با شعارهای از زور بالا با حضور غوریان شروع کند که قسمت از وعده های روز اول این عالی جناب این بود:

1.    مبارزه جدی با فساد اداری
2.     زمینه های اشتغال یابی  برای نسل جوان تحصیل یافته
3.     اعمار زود هنگام بند پوزه لیج
4.      تامین برق سه ولسوالی( شهرک، تولک و ساغر) از طریق بند سلما هرات
5.      تامین امنیت سرتاسری

و همینطور ده ها وعده ی دیگر، مگر ما ملت غور هیج به یاد نداریم که هر والی تازه استخدام در غور چنین حرف های دل خوش کن را نگفته باشد.
تبصره من در باب وعده های آقای خاضع این است که جناب ایشان گزینه های لیست شده را بعنوان خواسته های رویایی مردم غور از جای دیگر کاپی کرده و یا هم از داخل اداره ی محلی غور کسی برای قرب به حضرت سلطان چنین یک بیانیۀ  را برای بقای حکومت اش تهیه دیده است، زیرا از گزینه های که آقای خاضع جهت امیدوار ساختن مردم غور نام گرفته برای تحقق آن خواسته ها هیچ نوع برنامه عملی نه در مر کز و نه هم در ولایات و جود دارد، تامین امنیت سرتاسری، مبارزه با فساد و فراهم سازی زمینه های اشتغال یابی موارد است که بادارهای خاضع همچنان در شعارهای خویش به تکرار از آن نام گرفته بودند و می گیرند و تا امروز هیج کدام میکانیزم عملی که بیانگر تحقق این شعارها بوده باشد در حکومت وحدت ملی وجود ندارد، وقتی حکومت مرکزی برای عملی کردن آن نا توان باشد پس غلام ناصر خاضع چگونه می تواند به جوانان بیکار کار بدهد و یا با فساد مبارزه جدی نماید، اینها  تنها موارد است که برای یک بیانیه از روی کاغذ به کار برده می شود نه برای یک برنامه عملی.
همچنان در خصوص اعمار زود هنگام بند پوزلیج که از سوی عالی جناب وعده داد شد سوالات زیادی را در ذهن شنونده تداعی می کند، جناب خاضع  بدون بازدید از بند پوزه لیج چگونه کلمه "زودهنگام" را به کار برد پس معلوم می شود که بیانیه آنرا کسی دیگری ترتیب داده است تا ادبیات روز اول خود را خوبتر ارایه دهد  و همینطور مستفید ساختن سه ولسوالی از بند سلما یک خیالی دیگریست که از سوی خان هرات(اسماعیل)  بحق مردم غور قطعاً ممکن نیست….
به هرحال آنچه که گفتار ما را راست و دروغ می سازد گذشت زمان است، چشم در راه هستیم به بینیم که این آقا چی خواهد کرد.

2/10/94