آرشیف

2018-5-23

محمد اسحاق ثنا

حال‌ وطن

 

به گل امروز گلبویء نمانده 
به بوستان سروی‌دلجویء نمانده

مگر ابر است عقیم از آن نبارد 
ز آب یک قطره در جویء نمانده 

صدا اندر گلو ها گشته خاموش 
به سر شور و هیاهویء نمانده 

عدالت مرده در دیوان‌ قاضی 
کند میزان ترازویء نمانده

ز حال مردم میهن چه پرسی‌
به جز یک عده بد خویء نمانده 

به صحرا از‌علف دیگر نشان نیست
چرد آنجا آهویء نمانده

ثنا از‌ هر که پرسیدم چنین گفت 
غنی (۱ ) را در وطن رویء نمانده 

۱غنی (اشرف غنی)
محمد اسحاق ثنا 
ونکوور کانادا