آرشیف

2015-2-1

محمداکرام اندیشمند

جمعیت اسلامی افغانستان؛ نوسازی وتشّکل جدید، نه بازسازی

انتخاب محمد یونس قانونی بریاست ولسی جرگه پس از آن میسر شد که پروفیسور برهان الدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی با انصراف کاندیدی خویش درریاست ولسی جرگه، از محمد یونس قانونی حمایت بعمل آورد. درتوافقی که برسر این امرصورت گرفت از  ادغام  سه حزب جمعیت اسلامی افغانستان ، نهضت ملی افغانستان برهبری احمد ولی مسعود وحزب افغانستان نوین برهبری محمد یونس قانونی  سخن رفت. مسلماً هدف از چنین اد غام، نوسازی وشکل گیری یک تشّکل جدید وحزب فراگیر سیاسی با برنامه واهداف نو در همآهنگی وانطباق با شرایط جدید سیاسی بود. کاری که میباید نه امروز بلکه مدت ها قبل صورت میگرفت؛ اما بنا برعوامل متعددی که تذکر وبررسی آن دراین نوشته نمی گنجد این حزب به عنوان حزب سیاسی وارث جهاد ومقاومت شکل نگرفت. درحالیکه تشکیل یک حزب فراگیر ومقتدر سیاسی از نیروها وعناصر دوران جهاد ومقاومت نه تنها یک گام منطقی ومعقول در شرایط جدید مبارزات سیاسی پس از فروپاشی حاکمیت طالبان وسلطۀ تروریزم محسوب می شد بلکه ایجاد چنین حزب سیاسی یک نیاز مبرم وتاریخی برای تأمین وتحقق خواستهای برحق وعادلانۀ ملهم از ارزش ها واهداف جهاد ومقاومت بود. تشکیل چنین حزب سیاسی پس از سقوط حاکمیت طالبان والقاعده درافغانستان می توانست درایجاد توازن وتعادل در قدرت وحاکمیت سیاسی نقش مهم وتعین کننده ایفا کند. ایجاد وتشکیل چنین حزب سیاسی می توانست از انحراف ولغزش حاکمیت و نظام سیاسی کشور در بسترتمامیت خواهی وانحصار گرایی جلوگیری نماید وبه عنوان یک نیروی بزرگ سیاسی مورد  پذیرش وحمایت جامعه در دفاع از استقلال، حاکمیت ملی، منافع کشور و ارزش های دینی واعتقادی مردم قراربگیرد. وچنین حزب سیاسی می توانست ومی تواند که به محور ومرکز تمام نیروها وگروه های ملی، عدالت خواه، وطندوست وحامی استقلال وسربلندی افغانستان تبدیل شود.
با وجودیکه سه وچهارسال گذشته به عنوان یک فرصت طلایی در ایجاد تشّکل وحزب سیاسی مورد نظر ازدست رفت وبه خصوص جمعیت اسلامی افغانستان به عنوان یک گروه و تنظیم محوری دوران جهاد ومقاومت نتوانست این ابتکار را بدست گیرد اکنون یکبار دیگر پس از توافقی که برسر ادغام احزاب یادشده در آغاز تذکرداده شد چنین زمینه وفرصتی مجدداً مساعد گردیده است. آنچی را که جمعیت اسلامی، رهبری واعضای جمعیت و تمام عناصر وفعالان احزاب نهضت ملی ، افغانستان نوین وهمه نیروهای عدالت خواه، ملی، وطندوست و خواهان تشکیل یک حزب فراگیر، افغانستان شمول  ومقتدر سیاسی  می توانند انجام دهند، استفاده ازاین فرصت وزمینۀ نو در ایجاد وتشکیل چنین حزب سیاسی میباشد. شاید آنها بهتر وبیشتر از همه به این حقیقت واقف باشند که فرصت وزمینۀ جدید در تشکیل حزب سیاسی مورد نظر آخرین زمینه ها وفرصت های باقی مانده محسوب می شود. هرنوع اِهمال وغفلت در استفاده ازاین فرصت به هر دلیل وبهانه ای چیزی جز یک فرایند تلخ وجبران ناپذیر نخواهد داشت. کمترین آثار وپیامد این غفلت این خواهد بود که آنها به جای قرارداشتن وقرار گرفتن در میان مردم و اثر گذاری بر تحولات وانکشافات سیاسی کشور در عقب تحولات، در انزوا ودوری ازمردم قرار بگیرند و در قهقرای فروپاشی وزوال سقوط کنند. وبیشترین پیامد غفلت،  پاسخ آنها به گناهان کرده وناکرده خواهد بود.
اینکه رهبران احزاب مذکور وتمام افراد وعناصر نزدیک واثر گذار بروی تصامیم وعملکرد آنها چگونه خواهند توانست ازاین آخرین فرصت استفادۀ درست نمایند در آینده روشن خواهد شد، اما ظاهراً برای ایجاد پروسۀ ادغام احزاب وتشکیل یک حزب فراگیر ومؤثر سیاسی کمیسیون برگزاری کنگره ومجمع عمومی از دوماه به این طرف کار خود را آغاز کرد.
عمده ترین وظایف کمیسیون برگزاری کنگره ومجمع عمومی احزاب یادشده که بریاست احمد ولی مسعود در کابل جلسات متعددی را انجام داد، توحید اساسنامه ومرامنامه برای یک حزب واحد سیاسی بود. کنگرۀ عمومی که در نظر است تشکیل شود تنها کنگرۀ بازسازی جمعیت اسلامی افغانستان نیست. این کنگره برای نوسازی وایجاد یک تشّکل و حزب سیاسی فراگیر برگزار می شود که در آن صدها نفر از فعالان احزاب مذکور از سراسر کشور وبیرون از کشور مشارکت می کنند. کمسیون برگزاری کنگره آخرین وظایف خود را  در توحید مسودۀ اساسنامه و مرامنامه، لست گیری اعضای کنگره و تهیۀ یک متن فراخوان برای دعوت در کنگره با تذکر آجندای اصلی کنگره و وظایف اعضا به پایان رسانید. عمده ترین وظایف وکارهایی را که کمسیون برگزاری کنگره برای اعضای کنگره مورد تصویب وتوافق قرار داد عبارتنداز:
1- انتخاب نام حزب
2- انتخاب رهبر حزب
3-  تصویب اساسنامه ومرامنامۀ حزب
4 –  انتخاب تشکیلات مرکزی حزب
آنچی را کمسیون برگزاری کنگره به عنوان نقطۀ عطفی در شکل گیری حزب سیاسی مورد نظر انجام داد تهیۀ اساسنامه ومرامنامه برمبنای معیارها وضوابط یک حزب سیاسی امروزین در همسویی وهمآهنگی با قانون اساسی کشور و واقعیت های عینی جامعۀ افغانستان وجامعۀ بین المللی میباشد.  اساسنامه ومرامنامۀ تهیه شده قبل از برگزاری کنگره در اختیار اعضای کنگره قرار داده می شود تا آنها وقت کافی برای مطالعه و آمادگی دربحث بر سر تصویب وتائید آن داشته باشند. حزب سیاسی برخواسته از عناصر ونیروهای جهاد ومقاومت که بعد از یک دورۀ طولانی جنگ وبی ثباتی در مرحلۀ جدید مبارزات سیاسی افغانستان شکل می گیرد باید با قانونمندی وشفافیت، نخستین گام ها را بردارد. این امر درکمسیون برگزاری کنگره به دقت مورد بحث وتأکید قرار گرفت.
احزاب وتنظیم های دوران جهاد ومقاومت از جمله جمعیت اسلامی افغانستان منحیث بزرگترین تنظیم اسلامی وجهادی این دوره فاقد ویژگیها ومعیار های یک حزب سیاسی بودند. درمیان آنها  اصولیت وسیستم حزبی وجود نداشت، نهاد ها وتشکیلات تنظیمی انتخابی نبودند، رهبری تنظیم ها در برابر کدام ارگان وشورایی مسئولیت وپاسخدهی نداشتند واین عدم شفافیت و نبود سیستم پاسخگویی درتمام نهاد ها وبخش های تنظیم ها به چشم می خورد. شاید در پهلوی هر دلیل وعامل قابل توجیه به این گذشتۀ تنظیم های جهادی بتوان دوران جنگ و بی ثباتی را به عنوان عامل اصلی برجسته کرد. صرف نظر ازاینکه عوامل اصلی،  ضعف تشکیلاتی ونبود معیارها و ویژگیهای یک حزب سیاسی درتنظیم های جهادی و به خصوص درجمعیت اسلامی افغانستان  ریشه در چی  داشت، اکنون در مرحلۀ جدید مبارزات سیاسی ایجاد وساختار حزب سیاسی با همان ویژگی دوران جنگ وبی ثباتی، نا کار آمد وغیر قابل پذیرش است. در مرحلۀ فعلی که جمعیت اسلامی  وهر گروه ونیروی دوران جهاد ومقاومت خواستار ورود به حوزۀ حضور وفعالیت سیاسی هستند قبل از همه باید آمادگی تبدیل شدن به یک حزب وتشکل سیاسی را داشته باشند. ویژگی نخست یک حزب وتشّکل سیاسی قبل از همه، قانونیت و سیستم شفاف وقانونمند در روابط وفعالیت های حزبی خواهد بود.  این امر برای  حزب فراگیر وسرتاسری سیاسی که از ادغام احزاب جمعیت اسلامی، نهضت ملی وافغانستان نوین به عنوان گروه ها ونیروهای دوران جهاد ومقاومت، تشکیل می شود از اهمیت مضاعف برخورداراست.  آنهائیکه به عنوان بازماندگان و وارثان جهاد ومقاومت اسلامی وملی کشور با برگزاری اولین کنگرۀ حزبی اولین گام را در تشکیل حزب سیاسی بر میدارند مسئولیت اصلی را در درست گذاشتن این گام بدوش دارند. درستی و صداقت آنها در شکل گیری وسازماندهی حزب جدید سیاسی نه تنها برای ادامۀ حیات سیاسی آنها و تأثیر بر روند وتحولات سیاسی امروز کشور بسیار پر اهمیت وسرنوشت ساز است بلکه برای نسل های بعدی وارث این حزب واین خط سیاسی نیز اهمیت مشابه وحتی بیشتر از آن را دارد. نسل پسینی که وارث این حزب می شود وبار مسئولیت استمرار آرمان واهداف آنرا بدوش می کشد باید از پنیانگذاران امروزین آن، یک حزب سیاسی قانونمند وقابل پذیرش را به ارث بگیرد.