آرشیف

2015-1-13

لطیف فضل غوری

جـــوانــــان نیروی بالنده و سرنوشت ســاز هر جـــامـعـه

 

جوانان درهرجامعه میتوانند سرنوشت شانرا رقم بزنند وبا تلاش و پشت کار همه جانبه افتخارملت خویش باشند .جوانان باید سعی وتلاش نمایند تا تلاش,توان وعزم خود را بکار انداخته و جهت بها دادن به خود وبه بهبودی وضعیت خود تلاش ورزیده و درین راستا منتظر هیچکس و هیچ نهاد نباشند. ما جوانان به این معتقدیم که از استعدادها و توانمندی های مان بگونه که لازم است استفاده نشده است.که درین راستا باید مسئولین محترم توجه داشته باشند.
 جامعه ما امروز درعرصه های گوناگون با مشکلات زیاد روبرو میباشد.و راه  بیرون رفت ازآن همانا استفاده از توانمندی ها,مشارکت و خلاقیت جوانان  نیرومند و برومند میباشد .وما به ای باور هستیم که هیچ جامعه نمیتواند جوانان یعنی اینده سازان کشور وحضورپررنگ و موثرآنهارا نادیده بگیرند. وبتوانند بدون مشارکت قشرجوان جامعه مرفع ,شگوفا وزیبا داشته باشند. هرگاه حضورجوانان دریک جامعه و استفاده ازنیروی این قشر سطحی پنداشته شود. میتواند به تهدید و بحران جدی مبدل گردد. امروز در روند کاری جوانان مشکلات زیاد وجود دارد که از رشد استعدادهای آنها کاسته است. مثلا بیکاری,بی سوادی وکم سوادی-نبود امکانات آموزشی مناسب,کمبود معلمین واساتید.همه اینها دست بدست هم داده نخست جلو رشد استعداد ها را گرفته ودرقدم بعدی جامعه را به عقب مانی سوق داده است.در دیگر ولایات کشورمان جوانان به فکر کسب تخصص و آموزش و تکنالوژی مدرن اند. اما در غور به نسبت مشکلات فوق ما نمیتوانیم حتی سطح علم و دانش و آگاهی خویش را بلند ببریم. فقر و گرسنگی وبدست آوردن لقمه نان فیصدی از جوانان ما را در صنوف پائین مکاتب مجبور به ترک تحصیل نموده و باعث گردیده که جامعه کم سواد داشته باشیم.مشکل دیگری که جوانان مارا رنج میدهد همانا عدم اعتماد وباور به توانائی ها,استعدادها وظرفیت های جوانان است. مشکل بزرگ و اساسی دیگری که در غور وجود دارد.اختلافات قومی وسمتی بوده که قوم را با قوم,قریه رابا قریه ,ولسوالی را با ولسوالی و افراد را علیه یکدیگر شان تحریک و تخریب مینمایند. که این مسلما بدترین پدیده بوده و خواه نخواه جامعه را بسوی تباهی میکشاند.درین راستا جوانان بایدخیلی محتاط بوده و از تخریب همدیگر بپرهیزند. وبلاعوض درتوسعه و ابادی جامعه تلاش نمایند. هرگاه جوانان عزیز ما به جای تخریب یکدیگر و بی اتفاقیها,نیروی پرتوان شان را جهت بهبود وضعیت مردم و جامعه شان مصرف نمایند. یقینا که حاصل آن مثمر و قابل ستایش خواهدبود.ازنظر من دعوی بین هم یک افت بزرگ و فاجعه جبران ناپذیربوده که جوانان میتوانند جلو انرا بگیرند. ما وقتیکه این موضوعات را پیشکش میداریم واقعیت ها و حقیقیت های واضح و مبرهن است که بیان میکنیم .جوانان درمجموع باخواندن اینگونه مسایل ممکن  باخود حرف بزنند وبگویند که واقعیت است اما باگفتن و قبول کردن بجای نمیرسیم. وقتی میتوانیم حرف های مان را عملی کنیم. که عزم ما,پیمان ما,عهد ما,زبان ما و عمل ما همه برضد تخریب و تخریب کاران باشد.اگر لازم باشد باید جلوانها را بگیریم واگرچه این فرهنگ تا اکنون در بین جوانان رایج نشده ولی میتوان انرا به اسانی جامه عمل پوشاند.هرگاه جوانان بسیار با راحتی ازکنار وظایف شان بگذرند و احساس مسولیت را فراموش کنند. وجدان کاری را زیر پانمایند,انگاه انجام کار و پابندی دروظایف هیچ معنی نخواهد داشت.بهر حال جوانان امروز به ارزشهای زندگی پی برده وبرای داشتن  زندگی بهتر ومرفع همیشه در تلاش بوده وسعی مینمایند با قلم , گفتگو, وارائه نظریات شان به مسائل, مشکلات و خواسته های شان فکرنموده و را حل به ان جستجونمایند. واین یگانه را رسیدن به اهداف شان که خوشبختی مردم و شگوفائی جامعه است میباشد.