آرشیف

2015-2-6

روح الله فیروزکوهی

جامعه در کــــــــــــــام ِ سنت های بی بنیاد

سلام بر دوستان ، یاران ، جوانان و کافه مردم عزیز غور!
گذارش ها و خبر های اخیر که آمیخته ای از تحولات و تعغیرات می باشد، بنده را برآن داشت تا چند سطری را با شما همنفسان نجوا کنم.
چنانچه می دانیم، ما و شما کسانی که در شهری عقب مانده که (نمی دانم در کدام طبقه اجتماعی قرار می گیرد) زندگی می کنیم و به عنوان یک شهروند غور، الالخصوص به غوری بودن خود افتخار می ورزیم، بدون شک زندگی ما و شما پیوسته با سنت های نیک و بدیست که از گذشته گان به میراث مانده است و چنانچه ثابت شده است الی رغم تمام مشکلاتی که همین سنت های بد برای جامعه و زندگی ما به بار می آورد، باز هم نه تنها گریبانش را رها نکرده بلکه به سوق دادن پدیده های منفی در زندگی مان پافشاری نیز می کنیم.
البته نکته ای را نیز نباید نا دیده گرفت که هستند سنت های نیکی که نه تنها به جامعه و زندگی فردی ضرر ندارد، بلکه عملی کردن شان راه سعادت و ترقی را در زندگی مان هموار می سازد.( سنت های اسلامی). ولی موضوع بحث ما در سر مضر بودن سنتهایی ست که  باعث به وجود آمدن چالش های فراوان معضله ای بسا دشوار و بزرگ اجتماعی در زندگی مان شده است. و چگونه راه بیرون رفت و شکستن این گونه موارد منفی را از جامعه دریابیم.
 با در نظر داشت مفاهیم فوق می پردازیم به اصل مطلب.
خداوند در دو آیه قرآن درباره یاری و رزق، به ویژه برای مسئله ازدواج وعده داده است:
فَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدوُنَ نِکاحا حَتّی یغنیهم الله من فضله.
آنها که ازدواج را نمی یابند، (و نه این که خود نمی خواهند) عفت پیش گیرند تا خدا آنان را از فضل خود بی نیاز کند. (نور: 33)
بنا بر نظر مفسران، مراد از تحقق نیافتن نکاح در آیه آمده، نداشتن تمکن و توان مالی برای تهیه جهیزیه و نفقه است که خداوند به زیبایی، مؤمنان را وعده فرموده است از فقر نترسند که خدا ایشان را بی نیاز می کند و وسعت و رزق می دهد و سپس وعده خود را با جمله «والله واسع علیم» تأکید می کند.
در آیه دیگر می فرماید: «وانکحوا الایمی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقراء یغنیهم اللّه من فضله و الله واسع علیم. (نور: 32)
در تفسیر این آیه نوشته اند: در این آیات، به یکی دیگر از مهم ترین راه های مبارزه با فحشا که ازدواجِ ساده و آسان، و بی ریا و بی تکلف است، اشاره شده … و از آنجا که یک عذر تقریبا عمومی و بهانه همگانی برای فرار از ازدواج و تشکیل خانواده؛ مسئله فقر و نداشتن امکانات مالی است، قرآن به پاسخ آن می پردازد و می فرماید: از فقر و تنگ دستی آنها نگران نباشید و در ازدواجشان بکوشید؛ چرا که اگر فقیر و تنگ دست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می سازد. و خداوند بر چنین کاری قادر است، چرا که واسع و علیم است.
اما در جامعه ای که قوانین  و اوامر الهی زیر پا گذاشته می شود و به سنت ها ی بی بنیادی که ریشه و پایۀ جامعه را به گودال نسیان می کشاند اهمیت قائل شده و تکیه بر این دیوار سیاه را ترجیح می دهند چه باید کرد؟
چنانچه خداوند خود می فرماید « از فقر و تنگ دستی آنها نگران نباشید و در ازدواجشان بکوشید؛ چرا که اگر فقیر و تنگ دست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می سازد. و خداوند بر چنین کاری قادر است، چرا که واسع و علیم است.» وقتی در جامعه رشته های طبقاتی و سنت های نا پیدار حکم فرما باشد نه تنها به اوامر الهی اعتنایی نمی شود بلکه امکان این، چنانچه تجربه به اثبات می رساند موجود است که در سدد نفی و باطل بر شمردن کلام الهی شوند، چگونه یک جوان امروزی که شانه هایش توانایی حمل کردن این بار گرانی را که از دامنۀ سنت های بی بنیاد به او به میراث مانده است ، به سایه گناه پناه نجوید؟ مگر راه دیگری هم هست؟
وقتی اشراف و سرمایه داران و یا حتی هر انسان نا آگاه دیگری انسان فروشی یا بهتر بگویم دختر فروشی را در جامعه مروج می سازند و دختران خود را به امید این به بلوغ می رساند که روزی 30000 هزار دالر و 1500000 افغانی را برایشان به ارمغان بیاورند، جوان امروز چگونه می تواند ازدواج کند و این طبیعی است که نا خواسته به گناه آغشته می شود. آیا این است کلام خداواند؟ آیا این است گفتار پیامبر اکرم (ص)؟ اگر قرار باشد که انسان فروشی در جامعه گسترش پیدا کند و طبقات سرمایه دار ، انسان های نا گاه یا انسان های تازه  به دوران رسیده با کمال میل به رونق هرچه بیشتر این پدیدۀ زشت، نا آگاهانه اقدام می کنند و دنیا را در حیطۀ ثروت دست یافته ای که از گلوی مظلومین جسته است می بیند، اینکه یک جوان فقیر نمی تواند ازدواج کند به راستی که به او ربطی ندارد…!
در ضمن، هنگامی که یک وکیل که با رأی عده کثیری از مردم که بدون شک 90 در صد رأی ایشان را همان طبقه مظلوم و ستمدیده ای که از گذشته تا امروز در کشاکش سنت های بی بنیاد رنج برده و سوخته اند تشکیل می دهد، چگونه می تواند با فروختن خود به مبلغ گزافی ضربه عظیم دیگری به اساس جامعه و طبقه کارگر بزند، از مردم دیگر نباید هیچ توقعی داشت. در حالیکه توقع مردم از اشخاصی امثال ایشان پیاده کردن قانون انسانیت و شکستن سنت های ناپیدار و حذف کردن اینگونه سنت های کمر شکن است، ایشان نه تنها اعتنای به فریاد مردم مظلوم نکرده بلکه به خود افتخار می کنند که من در بدل 1500000 افغانی به فروش رسیده ام.
با در نظر داشت مواردی  که در بالا ذکر کردیم. این به ما و شما میرسد که سنت های زشتی را که همیشه باعث از بین بردن و گسستن پایه های اسلامی و انسانی شده است را از افکار خود دور کرده و اوامر خداوند و سنت پیامر اکرم (ص) گوش فرا داده و دست از این انسان فروشی برداریم.
 
با احترام.
روح الله فیروزکوهی