X

آرشیف

به کجا روانیم؟

 

( !اشتراک کننده های نشست اطریش نیز بخوانند)

 

به کجا قرار داریم و به کجا ر‌وانیم و همه روزه مصروف چه ایم؟ 

آیا تلاشهای ما نتایج مثبت و یا معکوس ( کنتراپرودکتیف) دارند و نجات ما در عالم أسباب  کدام است! به بخش از جوانب انتخابی میپردازم: 

در تمرکز و تأکیدات به صورت صریح و یا از جریان بحث روشن است که تحت تأثیر شدید این زهر پاشی ها که خود معذورانه در موارد، علم بردارین، دشمن قرار ګرفته و خود حتی نا خود آګاه شرارت و زهر پراګنی داریم! 

اصل قوم و زبان در دولتداری  راه حل نبود و نیست! 

حاکمیت وسیع البنیاد اساس نیست، حاکمیت مشروع و نا مشروع اساس بود و هست! 

دور نه رویم بحث های انتاګونیز طبقانی( آشتی ناپذیری طبقاتی را به جایش بګذاریم)  و به بیست سال جمهوریت کمی مکث کنیم: در جمهوریت ما را بخاطر به این نامهای زبان و قوم و مذهب و …  به جان هم انداختند و انداخته توانستند که تا وحدت و اخوت اسلامی ما خدشه دار و ما به جان هم چنان به جان هم بیافتیم، تا ضرورت احساس کنیم که به ایشان ضرورت داریم! 

ساختار های حاکمیت و تقسیمات قومی و ساختار های قومی و زبانی به پشتیبانی مالی ایشان و حتی شورای مردم سادات و … به شدت و وسعت تشکیل و عدهٔ از ماهها درین راستا به رئیس و رهبری آن مباهات داریم!ً

این هم شد شوراء ها و این هم شد ساختار ها! نمی دانم مسلمان افضل و برتر و کدام وجایت  مشترک و چیزی برای کار مشترک  در چوکات این شوراء  ها وجود دارد که مسلمان در چوکات مشترکات محله و در چوکات اسلامی کرده نمی تواند و یا بهتر، نه خواهد توانست؟  

به طور مثال و با تمام احترام به تمام اعضای ارجمند این شوراء سؤال پیدا میشود که: شورای سادات؟ بر چه و کدام مقاصد ایجاد شده این شوراء به چه کار مصروف و چه کار مشخص و متفاوت به حساب سادات بودن میکند؟

آیا در افغانستان کدام قوم مشخص و واحد توانسته کار و وجیبهٔ بززګ ملی سراسری را تنها اجراء کند؟ 

آیا عبدالرحمن خان، پسر افضل خان، برادر زادهٔ امیر شیرعلیخان، ( قرار یک  روایت به تفاهم انګلیس و روس ) بعد از ۱۱ سال تبعید با عساکر ترکمن و ازبیک ، بعد از مرګ مرموز امیر شیرعلیخان و ملاقات با نمایندهٔ انکلیس در شمالی، در حالیکه جاه نشین تخت غازی أیوب خان در میوند،  علیه انګلیس میجنګید، عبدالرحمن خان وارد کابل و اعلان پادشاهی نه کرد؟  

شورای قوم … همچنان! 

وطن و کشور و فرهنګ و تأریخ و کارنامه های مشترک یک محل و درین میان زبانهای ملی و مشترک که برای نشو و نمای آن کار کرد و ګویندګان آنرا در چوکات ملت بر مشترکات و انکشاف افتخارات هریک شان زمینه ساز شد، ولی وطن و افتخارات مشترک به همه تعلق دارند و در اصل مادر وطن ، اصل انسان و انسانیت مشترکات و دست آوردهای مشترک تمدن دیروز و امروز داریم و برای بهبود امروز و فردا باید مشترک کار کرد! 

کنسرت آواز خوانان اخیراً زیر ستیج شورای تاجیکان … لندن – نسیمی) یعنې چه؟ 

مګر حتمی است به نام و زیر ستیج افراد روانی و تقسیم ملت افغان باشد؟ 

تلاش برای تعمیق افتراق و تأکید به حل قومی و زبانی، در حالیکه اصل شهروندی، اصل مراعات قواعد مشترک ، مشروع قبول شده و اصل دیکتاتوری قوانین متداول، مشروع و خوب موجود باشند، چرا به چنین، تقسیمات منحط و مشکل ساز باقی بمانیم که راه حل عادلانه و معقول هم ندارند. 

مګر کی این و یا آن قومندان و سپهسالار و قهرمان یا مریض متعصب روانی را که از افغان و افغانیت نفرت خود را کتمان هم نمیدارد، حق داده،  به نام این  و يا آن قوم ، زبان تجارت بکند؟ 

وی را کی نمایندهٔ این و یا آن قوم ساخت و کی به نمایندګی کی در حکومت تأکید شدهٔ مبنی بر « ایجاد حاکمیت که تمام اقوام خود را درآن ببینند، حضور خواهد داشت و به کدام مشروعیت؟ » 

عدهٔ ساکت و تلاش دارند تا خود را بچ تا نه شود به این افراد فتنه ګر و متعصب مواجه نه شود! 

همین شد ادای رسالت و : 

اګر بینی که نابینا و چاه است! 

اګر خاموش بنشینی ګناه است! 

این تاجران قوم و زبان و مریضان روانی  را کی نملینده ساخته و به نمایندګی کي و در نتیجهٔ کدام انتخابات و نتبجهٔ انتخاب کی؟ 

مبارزه به اساس مدت زمانی مشترک  ( جمهوریت و یا امارت) اصل خوب مبارزه نیست! 

اصل ادای رسالت باید برنامه محور باشد! 

شما ګه را حیاء کردن میخواهید؟ ابتذال در دیمومراسی و آزادی و اعمال خلاف ارزشهای افغانی و اسلامی را؟؟؟

آنهایکه در بیست سال جمهوریت فرصت های طلایی، غیر قابل تکرار عصر را به هدر دادند، خیانت کردند و پول اندوختند و به نام قوم و زبان تجارت و ظلم کردند، به کدام صلاحیت و کدام مشروعیت خود را اجازه میدهند که حال بنشینند و همه را منحصر به خود ساخته و عوض ملت افغان، و عوض یک شهروند و یک رأی حق تصمیم را به خود منحصر ساخته و عوض ملت با با معامله به استخبارات خارجی و … خود را تصمیم ګیرنده  و 

به تجارت زبان و قوم، موجب شرارت و فتنه شوند؟ 

نه چنین مشروعیت و صلاحیت با کس از ایشان نیست و در تناسب تخلفات و جنایات بیست سال ګذشته تخلف و جنایات حکام موجود افغانستان دریک ترازو و حتی در پله های مساوی قرار خواهد داشت! هیچ یک شان ګل بر سرملت نه ګذاشتند و ملت را بیچاره را بیچاره تر، آواره و سرګردان کردند و خود زر اندوختند و به زرق و برق زندګی ، شرارت و فحاشت غرق شدند. عدهٔ درآن افراط و عدهٔ با افراط و تفریط نیم جامعه را از فعالیت و ادای رسالت محروم ساخته، کار و کسب علم که وجیبه است، بر نیم جامعه محدود و ممنوع کردند و هنوز هم مدعی و مدعیان حق أند. سیاه خود را سفید پنداشته که حق خود شان و معذور أند و درین دنیا این شرارت و انتخاب انسان فلسفهٔ وجودی انسان است، تا در روشنی هدایات آسمانی و پیامبران، انتخاب خود را داشته و از انتخاب خویش پاداش و جزا ببرند. اما هیچ کس به شمول پیامبران حق دادن هدایت را ندارند. ایشان حق تحمیل و هدایت به انتخاب بنده و در نهایت أمر به دست ألله متعال هست! 

انسانها، اقوام و قبایل در حکمت الهی و برای تعارف أند ولی مسلمان، برتری انسان به تقوی هست! 

ګرد همآیی ها و تلاشهای محلی و جهانی کتله های معین حق شان هست، این حق برای توبه و استغفار و عفوه ګناهان ګذشته، حق هر انسان است، ولی خود را سر سبد سایرین دانستن و برشرارتهای خود تأکید کردن، از ناروا های مختلف، چور و چپاول خود چشم پوشی و خود را قهرمان و پیرو قهرمان و صاحب کل اختیار افغانستان مانند بیست سال ګذشته دانستن و درهمین استقامت اکت و روش کردند، آب به آسیاب حکام مطلق العنان و تمامیت خواه موجود افغانستان ریختن است که نه مشروعیت دارند و نه قابل قبول أند! 

نفرت و انزجار قسماً موجه در برابر دیموکراسی، آزادی، حقوق بشر، جمهوریت و سایر این مبادی در مبدأ ممکن بشری در نتیجهء عمل کرد حکام بیست سال جمهوریت و عملکر های همکاران شان در شرق میانه، فلسطین و جهان است! 

 

راه حل: همه ای  افغانان با احساس( بدون تفکیک جمهوریت و امارات)  ملی و وطن خواه باید و باید برای روند ملت  سالاری، مشروعیت حاکمیت متداول وحاکمیت قوانین خوب و مشروع کار کردن مشارک و ملت سالار ، به نحوی کار را هماهنګ سازند که همه تدابیر بران آن کار کنندتا صلح و استقرار قایم شود ، زمینه و فرصت عفوی ګناهان بوجود آید. امنیت و استقرار درکشور بر اساس حاکنیت قوانین مشروع و نه بر اساس سلیقه و تقوای خوب افراد، تأمین شده بتواند! همهٔ حکام باید مجری قانون باشد که این قانو از قبل نافذ و جامعه بر آن توافق کرده ، حدود و ثغور هر چیز درآن از قبل روشن باشد. 

اصل یک شهروند و یک رأی و ساختارهای نظارت و کنترول مستقل بر همهٔ أمور مسلط ګردند. 

میدانیم این یک پروسه است و یک شبه شده نمی تواند، و میدانیم عدالت مطلق در دربار الهی هست ولی تعهد و سفارشها و تأکیدات فوق  را بشریت در حد توان خویش تجربه کرده و به صورت نسبی ممکن به دسترس أن میباشند که ازیک جای باید آغاز کرد. 

 

ما در چوکات چتر بزرګ مدافعان منافع ملی، محور ملی و مبارزان ملی این تلاش ها را یکجا به دهها سازمان، صدها و هزار ها شخصیت ملی، مستقل، متعهد و کار دان شروع کرده و برای تحقق آن کار میکنیم. 

بیایید مشترک ادای رسالت کنیم و نه ګذاریم در ګذشته و ساختار های منحط ګذشته و تخلفات بند و آیندهٔ خود را نیز بر تخلفات و خاصتاً تخلفات بیست سال جمهوریت بنا و  در غلطی ها و لغزش های صریح خود پاء فشاری کنیم! 

از دهها تخلف مستند دیګر در بیست سال جمهوریت، مګر حضور عساکر بیګانه، خدمت  و مسابقه در جاسوسی و اجرای دساتیر شان توجیه و مبرر  دارد؟

حضور طویل المدت در پاکستان و ایران و افتادن در دامهای استخباراتی شان توجیه و مبرردارد؟ 

حال باید به خود آمد و برای رهایی واقعی، بدون افراط و تفریط کار کرد و این ممکن هست! 

و من الله التوفیق

دوکتور صلاح الدین سعیدی 

۲۴/۶/۲۰۲۴ 

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.