2014-11-24
استاد پارینه
ای غم
ای غم! ای اندوه!
ای به روی قلب همچون شیشه ام افتاده چنان کوه
ای غم! ای افسون!
ای سرشک ای خون!
ایکه عمرم باتوآغوشته است
درسرآغازکتاب سرنوشتم نام تاریک توبنوشته است
خواستم ترکت کنم اما
حسرتا افسوس!
چون برایت زاده بودندم
هرطرف بگریختم دیدم که خودرابازدرکام توافگندم
پیکرهستی من را سایه ای غم
پیکربی سایه ایا هم به گیتی هست؟
شعر از استاد: پارینه
انتخاب: احمد جاوید از ولایت سمنگان
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
ای غم