X

آرشیف

این جهان باشد چو صحرای سپنج

این جهان باشد چو صحرای سپنج
تازه میگردد به هرجــا درد و رنج

بی خبــــر از بود و نابودیـــم مـــا 
خفته ایم چون مـــار در بالای گنج

زنده گی استــــــاد معنی های جود
مرگ باشد لعبـــت خمیــــازه سنج

پیره زال ســر خوشِ بی بند و بار 
خورده عالــــم را به انــواع تغنج

هــــر نفس فریـــادی ملکِ نیستی 
ما هنــــوزم در غم این چار و پنج

تا زبان غنچه مان بشگفتـــه است
میشویم شیـــــرینی لب هـــای منج

بی شمار اینجـــــا رود از ما حیات
عمــــر را کی باشــــدی حد و بلنج

چرخ گردون است عقاب تیز چنگ
صیــــد هستی را کنـد ماننـــد ونج

یک نفس را امتیــــــــاز زندگیست 
بگــــذر از این بــاده ای ناب کلنج

عاقبــــت محمود از این اجتمــــاع
عزم طیــــران میکند در کوی دنج 

———————-
بامداد دوشنبه 24 حمل 1394 هجری خورشیدی
که برابر میشود به 13 اپریل 2015 میلادی
ســــــــــــــرودم 
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.