آرشیف
امرالله صالح در شوکهی نوستالژی خودش میمیرد.
عثمان نجیب
از تجزیه نگذرید، بی تجزیه راهی به آرامش و رهایی از سیطرهیپشتونِ تمامیتخواه ممکن نیست
عجیب نیست که جهان اندر کف شخص نادانی چو بایدن است؟
پسا شنیدن خبر اعتراضاتِ پناهجویان در امارات متحدهی عرب امشب نهخوابیده و همه در افغانستانِ عزیزم با خیالات پرسه زده وحشتِ ماجرای فرودگاهِ کابل یادم آمد. آن محشری که شاید محشرِ اصلی هم نشاید مانندهاش باشد.
جهان مدرن امروز با اوج اقتدار تکنولوژی مدیریتی عصر مدرنیته محکوم به شکست در مدیریت بحران یک فرودگاه کوچکی به نام فرودگاه کابل شدند. هرگاه اینان با بحران های بزرگ بشری در کشور های خودِ شان مواجه شوند که مسبب آنها سیاسیون شان اند آنگاه چه خواهند کرد…؟ کشوری را در آشوب و اضطراب و دلهره غرق کردند و بیان میکردند که برنامه و عملیات نجات دارند…، عجب مضحکهسرایی است این جهان سرمایه و آمپریالیسم. رو بناهای اضطراری ایجاد میکنند تا از ویرانگری شان در زیربنا های ما کسی آگاه نه شود.
آخوندهای تروریست ایران را تحریم کردید اما هرگز نظارت دقیق بر او اعمال نهکردید یا نه توانستید، ایران در شرایط تحریم ها چنان تروریست پرور شد که پاکستان بالای دست آخوندهای ایران آب شاگردی میریزند و هر دو با هم علیه کشور ما متحد اند. تحریمهای بدون بستن حقیقی منفذ های تروریستی و کسب سرمایه منطقی نه دارد. آب هر قدر مانع فوران داشته باشد در تلاش است تا با کَند و کاو کم اما سودمند مجرا های عبور پیدا کند. آیا سیاسیونِ جهان نه میدانند که چیگونه آمریکا و انگلیس را به چالش بکشند و راه های عبور از بن بست را بگشایند؟
حالا ممکن است که غرب در عین جغرافیا یک نظام را تحریم کند و همسایه اش را در پرورش تروریسم نه تنها آزاد بگذارد که همراهی اش هم کند… من اینجا در پی دفاع از آخوند های ایرانی نیستم و هرگز نیستم، اما می بینیم که ایران هنوز هم یک چالش بسیار بزرگ با ادعای رهبری ژاندارمری منطقه چنان پرورشگاه بزرگ طالبانی از نوع تروریسم ایرانی شده که طالب ساخت پاکستان تروریست پرور را سبق ویرانگری میدهد. اینجاست که ضرورت بازنگری در برخورد با سیاسیون داخلی ما علیالرغم همه جنایات شان محسوس است. چون انسان از لحاظ ساختار وجودی روحی وجدان فطری و وجدان کسبی دارد. باری گفته بودم من به شخصه دیگر در مورد امرالله، دانش و ارکان از قدرت افتاده چیزی نه مینویسم. چون همهی شان با هر دو وجدان در جدل اند. اما در خلای قدرت و آمادهگی برای یک دفاع مقدس و انسجام قانونی مراودات برون مرزی مقاومت چیزی مهم است، ما مکلف استیم تا بدانیم بحران را چهگونه مهار و به فرصت تبدیل و جنایتکار را در چهره بدل کردن به نکوییها مکلف و مجبور بسازیم کما اینکه بدانیم او اگر تل خاک سیاه باشد و او را به جوخهی اعدام بسپاریم، همه دو ساعتی را نیاز ندارد و اگر از او استفادهی بهینهی منفعتی کنیم عیبی نیست . اما حالا میبینم که امرالله صالح مانند چلیهای مسجد پسخواندههای خود را تکرار میکند. هر روز به نقدِ این و آن میپردازد. وقتی رسانههای بیخبر و جوانِ خرد و بزرگ از چیزی خبر ندارند، گپی را که از امرالله میشنوند فکر میکنند سخنی از دهنِ کسی شنیده اند که از عرش آمده باشد. اما آقای امرالله کهنهکاری کرده روان است. مثلاً از شهادتِ جنرال رازق قهرمان چندسال گذشت و پس از آن وطن ویران شد، شیرازهها از هم پاشیدند، ملت در مرگ و گدایی و شکنجه و ظلمت بیداد طالب پشتون تبار از جنوب و شرق و از پاکستان و خیبر پشتنونخواه به سر میبرند، آقای صالح سفسطهسرایی دارند. مگر کسی از ایشان نپرسید که این سخنانِ تاریخ گذشته را چرا در زمانی نهگفتی که خونِ عبدالرزاق شهید هنوز گرم بود. چرا حادثهی تخار را لاپوشی کردی، چرا جنایتهای پیهم و مکرر غنی را حمایت کردی، چرا از صلاحیتهای خودت برای اغراض شخصی ات استفاده کردی؟ و صدها چرای دیگر؟ مگر حمیدخراسانی را به دست خودت در موقعیتی قرار ندادی که حالا طالب شد؟ او اگر حتا جاسوس تو. هم باشد دیگر فرصتی نیست.
پسا فرار غنی آن دزد شبگَرد تحولات سقوط چنان سریع و دراماتیک اتفاق افتاد که نشانهها از یک قیامت صغرا در افغانستان خبر میدهند. کشورم که هرگز آرامی نه دید و هر پهلویش هزارها زخم دارد چنان غرق در منجلاب نهدانم کاری های فرزندان خود گیر افتاده که هرکونه تقلایی برای نجات خود را حد اقل در کوتاه مدت سراغ نه دارد.
همه می دانیم که در بیست سال پسین ۹۵ در صد مقرری ها در دولت های افغانستان از رأس تا قاعده نه به معیار خرد و عقلانیت که بر بنای سهمیه و قلدری صورت گرفته است. امرالله صالح و اسماعیل بی دانش دو تن از ناکام ترین چهره های غلام شده در دربارهای کرزی غنی بودند که از سوی سازمان های استخباراتی پرتاب گردیدند. نتیجهی ضرباتِ اشتباه هریک شان حتا پسا سقوط به خودشان هم جزء سر افکندهای بار نیاورد. ملتی که در اوج غرور و شکوه و جلال پامال چهار تا تروریست و تروریست پرور عربی از امارات تا عربستان و غربی از آمریکا تا اروپا و از روس تا هند و ایران و چین و پاکستان شدند امروز در هر گوشهیی از جهان به حالتهای رقتباری زندهگی نارامی دارند. دیگر برای امرالله ها و عبدالله ها و خلیلی ها و دانش ها و محقق ها قانونی ها اعتباری و باوری نیست که مردم به آنان دل ببندند. اما از یاد نبریم که اگر مقاومت و جبههی مقاومت ظرفیت رهبری و توانایی مدیریتی و فتوحات ولو بسیار کوچک از خود به نمایش نگذارند و با دپلماسی فعال خارجی سیاست جهانی را به خود متمایل نه سازند و مانع نهشوند، غرب دیر یا زود همان کهنه کارانِ معامله گر را دوباره بالای ملت تحمیل میکنند و پشتون اقتدارگرا در رأس قدرت و اینان مثل سابق سبقهای غلامی خود را تکرار خواهند کرد ما همچنان در بند قبیله خواهیم بود.
پس برخیزیم از قلم تا قدم با هر چه داریم برخیزیم، زمان دفاع مقدس میهنی است نام خود را در سیاهی تاریخ ثبت نه کنیم. آنانی که وضع کنونی کشور را تصادف و غیر قابل پیشبینی میدانند در اشتباه اند. هزار ها تحلیل و تفسیر وجود دارند که به مغزهای متعفن و گندیدهی غنی کرزی هوشدار داده بودند. سقوط افعانستان به دست گروه طالبان برنامهی کرزی غنی عبدالله به دستور باداران شان است. مقاومت کنیم در تجزیه همآهنگ باشیم بدون تجزیه هیچ راهی نداریم. شعار های میان تهی را سه صد سال شنیدیم. حکومت همه شمول یعنی پشتون حاکم و دیگران نادم و خادم.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور