X

آرشیف

«امارت‌شناسی»، تلاشی برای طالبانیزه کردن نهادهای آموزشی

عاملان انتحاری فرشته‌گان نجات توصیف شده‌اند

 

طالبان در مکتب‌ها و دانشگاه‌ها در افغانستان، روایت برساخته خود را از جنگ ۲۰ ساله و شیوه‌های جنگ و حکمرانی خود تدریس می‌کنند. یکی از منابع طالبان برای تحریف واقعیت‌های سیاسی و تاریخی به نفع این گروه، کتابی تحت عنوان «امارت‌شناسی» است که توسط فردی به‌نام عبدالستار سعید زرمتی به زبان پشتو نوشته شده و سید نور محمد محبی کورابی آن را به فارسی ترجمه کرده است. احتمال می‌رود نویسنده و مترجم هر دو نام‌های مستعار داشته باشند. در این کتاب از نظر نگارشی، نسبت به سایر کتاب‌هایی که از سوی طالبان منتشر شده، توجه بیش‌تری صورت گرفته است. طالبان در این کتاب خود را گروه بخشنده و با رفتار غیرکینه‌توز در برابر مخالفان معرفی کرده‌اند. این گروه ادعا کرده‌ که در طول جنگ ۲۰ ساله، تنها منابع مالی‌اش کمک‌های غیبی خداوند و مردم بوده و هیچ گونه کمکی از سوی هیچ کشوری دریافت نکرده است. در کتاب، طالبان ادعا می‌کنند که با دست خالی نظام سرمایه‌داری به رهبری امریکا را شکست داده‌اند. این گروه هرگونه تندروی، افراط‌گرایی و نقض حقوق بشر را رد کرده و گفته که در تطبیق شریعت از زور استفاده کرده‌ است. طالبان خشونت علیه زنان را تبلیغات غربی خوانده و تمدن غربی را «تمدن پست» توصیف کرده‌اند که به گفته آنان، در آن زنان اجازه دارند در دفاتر با مردان یک‌جا کار کنند. همچنین طالبان رژیم خود را تنها نظام اسلامی در روی کره زمین معرفی کرده‌اند. این گروه هر گونه رابطه با پاکستان و حضور خود در این کشور طی ۲۰ سال گذشته را رد کرده‌ است. طالبان مدعی شده‌اند که امریکا پس از تقبل زیان‌های اقتصادی به این نتیجه رسیده بود که دیگر قادر به حمایت از حکومت پیشین به دلیل فساد بیش از حد نیست. طالبان در این کتاب تمام ارزش‌های حقوق بشری را نفی و بر تطبیق بدون قید و شرط سیاست‌های خود تحت هر شرایطی تاکید کرده‌اند.

تبلیغ عفو عمومی طالبان

طالبان در این کتاب خود را به‌عنوان گروه بخشنده و با رفتار غیرکینه‌توز در برابر مخالفان و مردم افغانستان معرفی کرده‌اند. در این کتاب آمده است که طالبان به حامد کرزی، رییس‌ جمهور پیشین، به‌عنوان «نخستین حاکم دست‌نشانده» امریکایی‌ها فرصت حضور در کابل را داده‌اند و او را عفو کرده‌اند. همچنین در ادامه از عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه پیشین، نام برده شده که توسط این گروه مورد عفو قرار گرفته و زمینه حضور او در کابل فراهم شده است.

در متن این کتاب آمده است: «طالبان اولین حاکم افغانستان توسط امریکایی‌ها حامد کرزی، داکتر عبدالله عبدالله و بسیاری از چهره‌های سرشناس دیگر از جمله تمام مقامات عالی‌رتبه رژیم دست‌نشانده سابق، وزیران، وکیلان، جنرالان، کارمندان اردو، ادارات امنیتی و استخباراتی، همکاران اشغالگران و همه افغان‌هایی که در طول بیست سال با مجاهدین [طالبان] جنگیده بودند نه تنها آن‌ها را عفو کردند، بلکه به آن‌ها فرصت دادند تا درکابل و سایر شهرها آزادانه و باعزت زنده‌گی کنند و هیچ شهروندی را مجبور به ترک وطن نکرده‌اند.»

طالبان در این کتاب با استفاده از اصطلاح عامیانه «پادشاه گردشی» گفته‌اند که رژیم آنان در طول تاریخ افغانستان، تنها «پادشاه گردشی»‌ای بوده که بدون خون‌ریزی و انتقام‌جویی انجام شده و مال مردم محفوظ مانده است.

این گروه در حالی از عفو عمومی و عدم انتقام‌گیری سخن زده که براساس گزارش‌های سازمان ملل متحد، طالبان صدها نظامی پیشین را بازداشت و شکنجه کرده و به قتل رسانده‌اند.

منابع مالی طالبان و کمک‌های غیبی خداوند به آنان

در یکی از بخش‌های این کتاب به چگونگی تامین مالی طالبان در جنگ بیست سال گذشته پرداخته شده و نویسنده ادعا کرده است که این گروه هیچ‌گونه حمایتی از سوی هیچ کشور یا سازمانی دریافت نکرده و تنها حامی آن مردم افغانستان و خداوند است.

در این کتاب، منابع مالی طالبان و نیروهای بین‌المللی تحت حمایت امریکا در افغانستان مقایسه شده و گفته شده است که در این جنگ یک طرف، نظام سرمایه‌داری غرب به رهبری امریکا و ناتو بود، و طرف دیگر طالبان با «دست خالی» قرار داشتند. در کتاب طالبان خود را «مجاهدین غریب و بی‌کس» خوانده و ادعا کرده‌اند که این گروه جز «نصرت غیبی» هیچ کمک‌کننده‌ای نداشته است: «بار اقتصادی و مصرف این جنگ آن‌قدر سنگین بود که کمر اقتصاد دجالی امریکا را خم کرد و در نهایت مجبور به فرار از میدان شد.»

رد تندروی، افراط‌گرایی و نقض حقوق بشر

در این کتاب، طالبان نظم جهانی را به‌عنوان نظم «بشردوستانه» توصیف کرده‌اند که در تضاد با مبانی و ارزش‌های این گروه قرار دارد. نویسنده کتاب مدعی شده است که برای نظم بشردوستانه غربی، اصول دینی و ارزش‌های معنوی ارزشی نیستند و به همین دلیل اصول اسلامی را ناقض حقوق بشر می‌دانند. در کتاب آمده است که طالبان برای اجرای امر به معروف و تطبیق شریعت، از «زور» استفاده کرده‌اند، اما طرف‌داران «بشردوستی» آن را تندروی و افراط‌گرایی می‌خوانند. براساس ادعای کتاب، طالبان در نفی نظم جهانی بشردوستانه مقصر نیستند، بلکه این گمراهی و انحراف ذهنی طرف‌داران بشردوستی است که ارزش‌های اسلامی، به‌ویژه با قرائت طالبانی، را برنمی‌تابد.

انکار خشونت علیه زنان و پست خواندن تمدن غربی

در این کتاب، که مدیریت نشر و توزیع آن به دست استخبارات طالبان است، نقض گسترده حقوق زنان و خشونت علیه زنان از سوی این گروه انکار شده است و ارزش نهادن به زنان به‌عنوان یکی از مفاهیم مسلط غربی در نظام بشردوستی معرفی شده است. همچنین در کتاب، لیبرالیسم و آزادی فردی یکی دانسته شده و گفته شده است که مفکوره لیبرالیسم برای اولین بار چارچوب‌های تعیین‌شده فطری بین زن و مرد را از بین برده است.

طالبان در صفحه ۷۴ کتاب خود، حضور زنان در اجتماع و کار کردن آن‌ها را بغاوت در برابر اصول دینی و برخلاف عقل سلیم و فطرت انسانی توصیف کرده‌اند. در متن کتاب آنان آمده است: «زنان از خانه‌های خود بیرون کشیده شدند و تحت عنوان آزادی، در بانک‌ها، رسانه‌ها، اداره‌های دولتی، هتل‌ها و شرکت‌های خدماتی از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای جذب مشتری و تبلیغات استفاده شد. این جفای غربیان نسبت به کرامت زن نه تنها بغاوت در برابر اصول دینی بود، بلکه نقض آشکار خواسته‌های عقل سلیم و فطرت انسانی نیز بود.»

طالبان در این کتاب به ستیز با ارزش‌های مدرن غربی پرداخته‌اند و مدعی شده‌اند که سلطه لیبرالیسم باعث برهنه‌گی و اختلاط زن و مرد شده است، که به گفته این گروه «انسانیت و اخلاق» را از بین برده و نظام خانواده‌گی را فروپاشانده و مردم را در هوس‌رانی و تجمل‌گرایی غرق کرده است. طالبان در این کتاب، تمدن غربی را «تمدن پست» خوانده‌اند و ادعا کرده‌اند که تمدن غرب در برابر اخلاق و معنویت شکست خورده و اکنون تلاش دارند به گفته این گروه «تمدن پست» خود را بر مسلمانان تحمیل کنند.

در این کتاب، طالبان ادعا کرده‌اند که غرب تعدادی از زنان را در افغانستان از «حیا و حجاب» محروم کرده و گمراه ساخته است. این گروه با سلطه خود بر افغانستان، تلاش کرده است تا ارزش‌های مدرن را از بین ببرد و زنان را از اختلاط با مردان منع کند.

طالبان در این کتاب، ممنوعیت‌های گسترده علیه زنان و محرومیت آنان از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌شان را به‌عنوان «منع زنان از گناهکاری» توصیف کرده و مدعی شده‌اند که آنان تمام آموزه‌های اسلامی را بر زنان تطبیق کرده‌اند و به همین دلیل از سوی غرب به نقض حقوق زنان متهم شده‌اند. در این کتاب، طالبان مدعی شده‌اند که زنان در غرب هیچ ارزشی ندارند.

انکار دهشت‌افگنی، تروریسم و دشمنی با تمام جهان

طالبان در این کتاب خود را گروه «ناب اسلامی» توصیف کرده و دست داشتن در حملات هراس‌افگنانه و تروریستی و دشمنی با جهان را رد کرده‌اند و آن را ساخته غرب علیه خود دانسته‌اند. نویسنده این کتاب گفته است که یکی دیگر از اتهامات مهم علیه طالبان، دهشت‌افگنی و تروریسم بین‌المللی است، که تا پیش از این هیچ کس آن را نمی‌شناخت.

در این کتاب به مخاطبان، که اکثریت آن‌ها دانش‌آموزان هستند، گفته شده که امریکا و متحدانش پیش از این، رژیم طالبان را به‌عنوان تربیت‌کننده تروریسم و تهدیدی برای جهان معرفی کرده بودند، اما پس از سلطه این گروه بر افغانستان، تعامل عادی را با آن آغاز کردند.

رژیم طالبان به مثابه ناب‌ترین نظام اسلامی کره زمین

طالبان در این کتاب مدعی شده‌اند که رژیم این گروه ناب‌ترین نظام اسلامی در جهان است. در یکی از بخش‌های این کتاب آمده است: «امارت اسلامی [طالبان] تنها نظام بر روی کره زمین است که براساس اصول اسلامی استوار است و از نظر شکل یا چارچوب و هم از نظر محتوا کاملاً اسلامی است.»

طالبان در این کتاب خود را تنها نهضتی در جهان معرفی کرده‌اند که با تمام مسلمانان جهان همنوایی دارند و به آنان همدردی و حسن نیت نشان می‌دهند. در این کتاب گفته شده است زمانی که امریکا در افغانستان بر طالبان حمله کرد، اخوان‌المسلمین مصر هیچ ابراز همدردی نکرد، اما زمانی که علیه اخوان در مصر کودتا شد، طالبان با آنان ابراز همدردی و غم‌شریکی کردند.

رد تسلیم کردن اسامه بن لادن به ایالات متحده امریکا

طالبان در این کتاب، از اسامه بن لادن، رهبر پیشین شبکه القاعده و از طراحان اصلی حملات یازدهم سپتامبر، به‌عنوان رهبر «ممتاز مجاهدین عرب» در افغانستان در زمان حضور اتحاد شوروی سابق یاد کرده‌اند. در این کتاب آمده است که اسامه بن لادن در اواخر «دوران برهان‌الدین ربانی» به دعوت یکی از قوماندان‌های جهادی ننگرهار و با موافقت دولت ربانی به ننگرهار آمده بود. با این حال، در زمان دولت مجاهدین به رهبری برهان‌الدین ربانی، به این موضوع اشاره‌ای نمی‌شد. اما پس از تسلط طالبان در شماری از ولایت‌ها، امریکا خواستار تسلیم بدون قیدوشرط او شد.

 

«امارت‌شناسی»، تلاشی برای طالبانیزه کردن نهادهای آموزشی

 

در متن کتاب، درباره چگونه‌گی عدم تسلیم اسامه بن لادن به امریکا آمده است: «امریکا بر اسب غرور خویش سوار بود و خواستار تسلیم بدون قیدوشرط شیخ اسامه بود؛ درخواستی که نه از لحاظ دینی و نه از نظر قوانین جهانی موجه و قابل قبول بود.»

رد اتهام ارتباط با پاکستان

طالبان در این کتاب هر نوع رابطه با پاکستان و حضور در این کشور در ۲۰ سال گذشته را رد کرده‌اند. این گروه مدعی است که رژیم طالبان یک «نهضت اسلامی و افغانی» است که رهبران و بنیان‌گذاران آن در خارج تحصیل نکرده‌اند. در این کتاب خطاب به رهبران حکومت‌های پیشین آمده است که طالبان مانند «کمونیستان و سکولاران غرب‌زده» مفکوره‌های وارداتی ندارند و خود را صاحب جایگاه مردمی می‌دانند.

در متن این کتاب آمده است که اگر ادعای وابسته‌گی این گروه به پاکستان درست بود و این کشور از گروه‌های اسلامی حمایت می‌کرد، ابتدا باید شریعت و نظام اسلامی را در کشور خود تطبیق می‌کرد. این اظهارات طالبان در افغانستان ادعای تحریک طالبان پاکستان در مورد تلاش برای برقراری نظام  اسلامی در پاکستان را تقویت می‌کند و به‌گونه تلویحی از تی‌تی‌پی حمایت صورت گرفته است.

دوران عملیات‌های چریکی و فعالیت‌های مخفیانه

طالبان در این کتاب به برخی از فعالیت‌های مخفیانه و عملیاتی خود که پیش‌تر از طریق رسانه‌ها نیز بیان کرده‌اند، اشاره کرده و گفته‌اند که از سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ به‌صورت مخفیانه به دعوت و نشر شب‌نامه‌ها علیه حکومت پیشین و نیروهای بین‌المللی می‌پرداختند. آنان همچنین به‌وسیله این فعالیت‌های مخفیانه به حامیان امریکا در کشور هشدار می‌دادند و برخی از عملیات‌های شورشی علیه نیروهای خارجی را انجام می‌دادند. در کتاب «امارت‌شناسی» آمده است که پس از پخش پیام صوتی ملا عمر، رهبر پیشین این گروه، در سال ۱۳۸۵، طالبان «شورای رهبری و کمیسیون نظامی» را تشکیل داده و عملیات‌های خود را از طریق بمب‌گذاری، پرتاب راکت و حملات انتحاری آغاز کردند.

فعالیت رسانه‌ها و جبهه‌های تبلیغاتی و فرهنگی طالبان

طالبان در این کتاب گفته‌اند که شماری از اعضای این گروه با نام‌های مستعار در رسانه‌های اجتماعی فعالیت کرده و در شکستن روحیه مردم و نیروهای امنیتی پیشین نقش کلیدی ایفا می‌کردند. افزون بر این، بخش عمده‌ای از جنگ خود را به تبلیغات و جنگ روانی نسبت داده و مدعی شده‌اند که از طریق پخش ترانه‌ها و اشعار، «احساسات خوابیده» مردم را بیدار می‌کردند. همچنین با انتشار شب‌نامه‌ها، پوسترها و اعلامیه‌های تبلیغاتی سعی داشتند صدای خود را به گوش مردم برسانند. این گروه از نشر مجلاتی چون «عزم»، «توکل»، «حرکت»، «توره بوره» و «المصود» به‌عنوان فعالیت فرهنگی خود یاد کرده است.

طالبان در این کتاب گفته‌اند که علاوه بر فعالیت در رسانه‌های اجتماعی با نام‌های مستعار، ۱۱ وب‌سایت داشته‌اند که از جمله از «الاماره»، «منبع الجهاد» و «الهجره» نام برده‌اند. از رییسان کمیسیون فرهنگی طالبان که جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای را پیش می‌برده‌اند، به ترتیب از قدرت‌الله جمال، محمد یاسر، امیرخان متقی و ذبیح‌الله مجاهد نام برده شده است.

فاسد خواندن حکومت پیشین و ادعای شکست امریکا در برابر بشکه زرد

در این کتاب ادعا شده است که امریکا با وضعیت فاسد حکومت پیشین سرانجام ناامید شد و به این نتیجه رسید که «این اداره قابل اصلاح نیست و بنابراین راه فرار را در پیش گرفت.» همچنین در بخش دیگری ادعا شده که تانک ده میلیون دالری امریکا با یک بمب دست‌ساز که قیمت آن ۲۰۰ افغانی بود، نابود می‌شد و لذا آن کشور راهی جز ترک افغانستان نداشت.

امضای توافق‌نامه دوحه و شکست روحی دولت پیشین

طالبان در این کتاب گفته‌اند که توافق‌نامه دوحه را با ایالات متحده در ۱۰ می ۲۰۱۸ امضا کرده‌اند و امریکا با امضای این توافق‌نامه رسماً شکست خود را پذیرفت. در کتاب آمده است: «همان روز امضای توافق‌نامه دوحه، ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو، و مکار آسپیر، وزیر دفاع امریکا، به کابل آمدند و در ارگ با اشرف غنی ملاقات کرده و در مقابل دوربین رسانه‌ها با او قرارداد ادامه همکاری امضا کردند؛ اما همه می‌دانستند که این حرکت نمادین فقط به‌خاطر این است که اداره کابل به‌خاطر توافق‌نامه قطر دل‌ نیندازد و پیش از موعد سقوط نکند.»

در صفحه ۱۵۴ این کتاب گفته شده است که طالبان مانند رژیم‌های استبدادی مهر سکوت بر زبان مردم نمی‌زنند و به آنان اجازه می‌دهند که انتقاد سازنده و خیرخواهانه داشته باشند. این در حالی است که وزارت عدلیه این گروه رسماً اعلام کرده است که انتقاد از طالبان جایز نیست و نام بردن از احزاب سیاسی جرم محسوب می‌شود.

طالبان در این کتاب، خود را عاری از هر نوع فساد، ظلم و ستم‌گری دانسته و تمام ادعاهای نقض گسترده حقوق بشر، محرومیت کامل زنان از تمام عرصه‌های زنده‌گی، بازداشت، شکنجه و قتل شهروندان افغانستان، برپایی دادگاه‌های صحرایی و تیرباران‌ مردم در ایست‌های بازرسی را رد کرده و خود را برای خواننده‌گان این کتاب و نسل‌های آینده «فرشته‌گان نجات افغانستان» معرفی کرده‌اند.

این ادعاها در حالی مطرح شده است که در تازه‌ترین مورد، جنگ‌جویان طالبان در ولایت بدخشان یک مرد را در برابر چشمان کودک پنج‌ساله‌اش در یک ایست بازرسی در شهر فیض‌آباد، مرکز این ولایت، تیرباران کرده‌اند. این مرد که سردار محمد نام داشت، نان‌آور ۹ عضو خانواده‌اش بود.

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.