آرشیف

2017-3-29

احمد سعیدی

افغانستان قربانی رقابت ها

ظاهراً مأموریت نظامی ناتو در افغانستان، پایان یافته است؛ اما به گفته جنرال جان نیکلسون که طالب حضور قوت های بیشتر خارجی در افغانستان است به یقین  حضور نظامی آمریکا و ناتو در این کشور هرگز پایان نمی‌یابد و فقط تغییر شکل می‌دهد. و جنگ ادامه خواهد یافت همه میدانند تداوم حضور 113 هزار و 500 نظامی آمریکایی ها در پنج پایگاه نظامی بزرگ که اضافه تر از 13 سال حضور داشتند چه گلی را به آب دادند که حالا جنرال نیکلسون میخواهد با حضور 8 الی 10 هزار عساکر تازه نفس به جنگ خانمان سوز افغانستان خاتمه دهد نه تنها 113 هزار نظامی امریکایی بلکه بشمول نظامیان امریکایی اضافه تر از 130 هزار قوت های خارجی طی 13 سال در افغانستان حضور فزیکی داشتند متاسفانه بر علاوه اینکه جنگ خاتمه نیافت بلکه تشدید شد و تروریزم بر علاوه اینکه نابود نشد تقویه نیز گردید به باور من از حضور 13 ساله ای قوت های خارجی در افغانستان ملاحظات و باور های وجود دارد که باید به آن پرداخته شود بدون پرداختن به انگیزه های جنگ در افغانستان ما نمی توانیم راه صلح را دریابیم
 الف) چالش ایدئولوژیک و قومی قدرت در افغانستان در حالت تشدید شده‌ای  در ابعاد مختلف باقی مانده است: 
۱. چالش قدرت بین دولت مرکزی و مخالفان مسلح حول محور داعش طالبان؛ و گروه های دیگری تروریستی  
۲. چالش قدرت در درون حاکمیت بین دو نگاه تمرکزگرا و توزیع قومی قدرت. 
ب) رقابت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای کسب نفوذ در چند سطح تشدید شده و تا کنون باقی مانده است: 
۱. رقابت‌های سیاسی بین هندوستان و پاکستان بخاطر سرزمین های جمو و کشمیر  
۲. رقابت‌های ایران ـ عربستان سعودی به اضافه ترکیه؛  
۳. رقابت‌های کسب نفوذ آمریکا، چین روسیه با اشکال گوناگون. 
در چنین فضای رقابت‌آمیز داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، پرسش اصلی اکنون این است که پایان جنگ و  مأموریت نظامی ناتو در افغانستان با چه پیامدهای احتمالی در سال 1396  روبه‌رو خواهد شد با در نظرداشت مخالفت های درونی رهبران افغانستان آینده صلح و ثبات و ساختار قدرت در این کشور در چه مسیری قرار خواهد گرفت. بحث در این خصوص زیاد است، ولی از سه زاویه می‌توان به آینده تحولات افغانستان در سطح کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت نگاه کرد. در کوتاه‌مدت تشدید رقابت در داخل در سطح نظامی بین طالبان و گروه داعش از یک سو، و اردو، دولت و نیروهای امنیتی افغانستان از سوی دیگر محتمل‌ترین امکان پیشِ روست؛ اما در عین حال باید توجه داشت که تشدید جنگ بین طالبان داعش و دولت مرکزی با هدف امتیازگیری بیشتر خواهد شد نه امید به کسب پیروزی مطلق یکی از چند گروه و نه  شکست دادن قطعی طرف مقابل. بنابراین، دست‌کم در فصل بهار 1396  و اوایل تابستان همین سال که شرایط جغرافیایی در افغانستان برای تشدید جنگ چریکی مساعد می‌شود، انتظار تشدید جنگ در قالب عملیات انفجاری ـ انتحاری و تهاجم طالبان داعش به مواضع اردو و نیروهای امنیتی افغانستان محتمل‌ترین امکان را دارد. 
در سطح حکومتی، به‌رغم آنکه با دخالت آمریکا حکومتی بنام وحدت ملی شکل گرفته، ولی رقابت‌های قومی زبانی و ایدئولوژیکی چالش ها پایان نیافته و انتظار پایان یافتن آن در کوتاه در شرایط موجود وجود ندارد؛ زیرا بستر داخلی تداوم آنها وجود دارد ـ رقابت‌ها در درون حاکمیت بین چندین تفکر و چندین نگاه به قدرت است. نگاه سنت‌گرای قومی با ذهنیت تسلط و حق قانونی قومی قدرت در قومیت رئیس جمهورآقای اشرف غنی آن را نمایندگی می‌کند نگاه نیمه ‌مدرن ولی با عذر و زاری با شعار دادن های بدون عمل دکتر عبدالله که خواهان توزیع قومی قدرت در قالب نوع پارلمانی و ساختار نامتمرکز قدرت با احیای مقام صدر اعظم یعنی  تبدیل نظام ریاستی به نظام پارلمانی  که مشروعیت خود را از صندوق‌های رأی طلب می‌کند و مجلس شورای ملی در محور منابع مشروعیت‌دهنده قدرت قرار می‌گیرد. این دو نگاه دولت ترکیبی وحدت ملی کنونی را با مشکل روبه‌رو کرده و فقط در شرایط دخالت مؤثر آمریکا با پشتوانه رهبری امریکا امکان آن وجود دارد که می‌تواند حالت شکننده‌ای حکومت وحدت ملی  حفظ شود. 
در سطح منطقه‌ای، جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی و ترکیه، مدعیان اصلی الگوی قدرت اسلامی قدرت در افغانستان، به حضور رقابت‌آمیز خود ادامه خواهند داد. حتی ممکن است دامن اینگونه رقابت‌های ایدئولوژیک را گسترش دهند. توافق افغانستان و عربستان سعودی برای احداث یک مرکز اسلامی که هزینه ادامه آن یکصد میلیون ریال برآورد شده و تا ده هزار محصل و دانشجو به‌صورت شبانه‌روزی برای آن پیش‌بینی شده است، مؤید تشدید رقابت‌ها بین مکاتب فکری و دو گفتمان انقلاب اسلامی ایران و مکتب سلفی عربستان سعودی به ‌نظر می‌رسد. وضعیت کم‌وبیش مشابهی برای تشدید رقابت‌های سیاسی ـ سرزمینی هندوستان و پاکستان در افغانستان قابل تصور است. ادامه این رقابت ها میتواند تقابل بین هندوستان و پاکستان را در افغانستان به نمایش بگذارد. 
در سطح بین‌المللی، به احتمال زیاد موجب تشدید رقابت‌ها به سر نفوذ سیاسی، اقتصادی و دسترسی به ذخایر و معادن فنی افغانستان و بهره‌گیری از موقعیت ژئواستراتژیک ـ ژئواکونومیک این کشور بین چین، روسیه و آمریکا می‌شود و تا خط امنیتی چین و روسیه در آسیای مرکزی قابلیت گسترش دارد. در چنین نگاهی، می‌توان گفت که «بازی بزرگ» گذشته که از نیمه قرن نوزدهم در افغانستان و آسیای مرکزی بین منابع جهانی قدرت شکل گرفته و تداوم یافته است، در قالب‌های نوینی متناسب با شرایط جدید جهانی امکان تداوم خواهد یافت. در نگاهی کلی‌تر، قابل تصور است که چین از طریق نفوذ در افغانستان و پاکستان می‌تواند خود را به خاورمیانه و حوزه انرژی خلیج فارس برساند و از همین طریق به آسیای مرکزی و حوزه انرژی دریای خزر دسترسی یابد. روسیه نیز از طریق افغانستان می‌تواند نگاه سنتی‌اش به آب‌های گرم اقیانوس هند را حفظ کند و هدف استراتژیک آمریکا به‌طور طبیعی جلوگیری از نفوذ چین و روسیه در افغانستان و دور نگاه داشتن آنها از حوزه امنیتی‌شان در آسیای مرکزی خواهد بود. بنابراین، در حال حاضر هیچ کس نمی تواند جلو این رقابت ها و این زور آزمایی ها را در سرزمین افغانستان سد شود. با توجه به اینگونه واقعیت‌ها، اکنون پرسش اصلی این است که آینده افغانستان در چه مسیری می‌تواند قرار گیرد و در آینده‌ای قابل پیش‌بینی با چه نوع از تحولات احتمالی روبه‌رو خواهد بود. محور اصلی در چنین نگاهی، چالش قدرت و نفوذ می‌باشد که به‌لحاظ نظری چند احتمال قابل طرح است: 
۱. ادامه وضع موجود، حفظ دولت شکننده وحدت ملی در درون حاکمیت؛ 
۲. پیشبرد روند مصالحه ملی با طالبان، پس از یک دوره موقت تشدید جنگ و شریک‌ سازی آنها در قدرت واگذاری مناطق که ساحه نفوذ شان است به طالبان و اختصاص سهمی از قدرت در کابل به آن گروه؛ از طرف دیگر به باور من
در نهایت صلح و ثبات در افغانستان، توسعه پایدار این کشور در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیازمند کاهش رقابت در هر سه سطح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی و قرار گرفتن افغانستان بر مدار دولت‌سازی ـ ملت‌سازی و سازگار کردن سنت و مدرنیته در این کشور و ترکیب مؤثر نهادهای مشروعیت‌ دهنده قدرت، نظم لویه جرگه تصمیم گیری و مجلس ملی خواهد بود. بازسازی موقعیت افغانستان بی‌طرف، پایان دخالت خارجی و پذیرش این وضعیت برای افغانستان از سوی رقبای منطقه‌ای و بین‌المللی، یگانه راه‌حل در بلندمدت‌تر است؛ امری که به‌نظر نمی‌رسد به‌سادگی قابل حصول باشد. متاسفانه جنگ ادامه خواهد یافت و مردمان زیادی قربانی جنگهای رقابتی ابر قدرت ها نه تنها در افغانستان بلکه در جهان خواهد شد. یک پارچه گی تمام نیرو های ملی و مردمی در افغانستان میتواند حد اقل گوشه ای از این مشکلات را حل نماید در غیر آن نمیتوان انتظار فردای بهتری را کشید .