X

آرشیف

افغانستان سرزمینی درخون خویش و در کام طاعون

براي زندگي دموكراتيك، تاريخ بشري وارث تجارب بسيار تلخ و عبرت آموز است، تاريخ كشورگشايي‌ها و فتح سرزمين‌ها، و تاريخ تجاوز به حقوق ديگر ملت‌ها و اقوام – و هزاران جنگي كه تنها منطق آن بي‌منطقي و وحشي‌گري و برون رفت از خوي انساني حاكمان جبّار و طماع بوده است، و اينك نيز در قرن بيست و یک كه در اغلب جوامع و ملت‌ها دموكراسي و احترام به حقوق ديگران نهادينه شده و ديكتاتوري و فرهنگ جاهلي و زور گویی و استبدادی،  دفن شده، اما هنوز برخي وارث فرهنگ منحط تجاوز و استبداد و غصب را در جهان بر عهده دارند كه در جهان كنوني ما مصداق بارزی دارد، داعش و طالبان و مدافعان وحشت در افغانستان طالبانيسم و یا داعش و اعمال فاشيستي آنان و شايد تأملي است در ريشه‌هاي اين واقعيت كه چرا افغانستان هنوز در مسير پيشرفت قرار نگرفته و هنوز درگير منازعات قومي و قبیله ای است و چه كساني هنوز از نژاد پرستي قبیله ای و قومی حمايت مي‌كنند و بهره می برند؟  آيا مسئولين و رهبران سياسي افغانستان مخصوصا قوم پشتون به اين اصل مهم وقوف ندارند كه قوميت پرستي ريشه بسياري از مشكلات سياسي و فرهنگي و مانع رشد و توسعه اقتصادي سياسي  و فرهنگي در يك كشور مستقل است و آيا براي هميشه نمي‌خواهند بر اين مشكلات فايق آيند؟

افغانستان کشوری است در آسیایی میانه که دارای قومیت های متعددی می باشد و از این نظر ناهمگون ترین کشور در آسیایی میانه است. برخورداری از قومیت های مختلف و تنوع فرهنگی می تواند یکی از منابع قدرت در افغانستان محسوب شود. اما در عین حال که تنوع قومی یک فرصت ملی برای کشور دارنده ی آن تلقی می شود، غفلت از آن به همراه سیاست های نادرست، با تحریک جنبش های قومی می تواند تنوع قومی را به یک تهدید امنیتی جدی مبدل سازد. در این زمینه غفلت از نارسایی ها، عقب ماندگی ها و محرومیت ها، عدم سیاست گذاری صحیح از جمله تمسک به سیاست هایی در راستای یکسان سازی فرهنگی و حذف قومیت ها و تاریخ و هویت آنها می تواند محرکی باشد برای خیزش های قومی که وحدت و تمامیت ارضی کشور را مورد تهدید قرار می دهد.

در این راستا کشورهای با نفوذی که در افغانستان دخالت دارند و با توجه به ادامه ی طبیعی پراکندگی قومیت ها در افغانستان، به طرق مختلف کوشیده است تا به ناآرامی ها و نارضایتی هایی در میان اقوام دامن زده و آتش ناسیونالیسم قومی و قبیله ای را در میان آنها برافروزد. امروزه قراردادن فرهنگ قومی و قبیله ای در مقابل فرهنگ ملی و سایر اقوام، تلاش برای برجسته ساختن تفاوت های اقتصادی و فرهنگی با مناطق دیگر تضعیف وحدت اجتماعی و ملی، تحریکات خارجی از سوی کشورهای دیگر و تغذیه ی مالی و اطلاعاتی گروه های ملی گرای قومی از اقداماتی است که در این زمینه همواره از سوی دشمنان افغانستان دنبال شده است.  هم چنین تفاوت های قومی و مذهبی موجود در افغانستان همواره دست آویزی برای دشمنان و برخی کشورهای منطقه بوده تا از آن طریق امنیت افغانستان را تهدید کنند. فرقه گرایی قوم و ناسیونالیستی یکی از مهمترین چالش های امنیت منطقه ای و ملی افغانستان در چند دهه ی گذشته و امروز بوده و همواره تنطیم روابط با اقوام دیگر را با دشواری مواجه ساخته است. وجود تفاوت های قومی- مذهبی از مهمترین مولفه های تاثیر گذار بر عدم شکل گیری روابط دوستانه با اقوام دیگر بوده و برجسته سازی آنها به دلایل مختلف، از سوی کشورهای با نفوذ گاهی تنش ها در این حوزه را به بالاترین سطح ممکن کشانده و چالش های جدی را  ایجاد کرده است. تحولات شکل گرفته در افغانستان پس از مسلط شدن طالبان در افغانستان  و ظهور گروه داعش نیز، بیش از پیش بر این چالش دامن زده و شرایط پیچیده ای را برای افغانستان رقم زده است. دمیده شدن در آتش اختلافات قومی امروز کشور را  با شکلی دوباره در جنگ های داخلی و انزوای منطقه ای قرار داده است. افزایش شکاف بین اقوام و  اقلیت ها با قومیت مختلف تضعیف اتحاد و انسجام و تنش با دیگر اقوام از مهم ترین تهدیدات ناشی از فرقه گرایی و تشدید اختلافات در میان اقوام می باشد که به طور هدف دار از سوی عاملان ناسیولیسم قومی و فاشیستی پی گیری می گردد.

امروز اقوام دیگر از لحاظ فرهنگی کاملا ترد شده است در افغانستان بین ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم افغانستان به زبان دری صحبت می‌کنند و زبان پشتو به عنوان زبان دوم میان توده‌های مردم رایج است، اما امروز طالبان مردم را مجبور کرده‌اند در اداره‌ها، رسانه‌ها و دیگر اماکن دولتی به زبان پشتو صحبت کنند. وضعیت حقوق بشر، حقوق زنان وآزادی‌های اجتماعی برای سایر اقوام به شدت محدود شده است. مدارس و دانشگاه تنها برای پسران و دختران از مدرسه و دانشگاه منع شده اند،  اگر کسی از سوی طالبان جنایتی مرتکب شده و یا حق کسی را بگیرند مردم نمی‌توانند حقوق از دست رفته خود را از آنها باز پس بگیرند. یک عده‌ بی‌سواد بر اکثریت مردم که سال‌ها تجربه داشته‌اند حکومت می‌کنند که متأسفانه هیچ کسی حق اعتراض به آنها و انتخاب ندارند. هیچ کس و هیچ نهادی امروز صدای مردم افغانستان را نمی‌شنود. طالبان با كار و آموزش و ورزش و آزادى پوشش و هر آن چه به حقوق انسانى زنان مربوط مى شود، مخالف هستند. و اين نيمه ى جامعه ى انسانى را صرفا وسيله ى زاد و ولد، برده گى و لذت جنسى، مى پندارند؛ تشكيل دولت فراگير، ادعايى پوچ بود و آن ها كم ترين انگيزه اى برای اقوام دیگردر قدرت حاكمه را ندارند؛ روشن شد در افغانستان تحت سيطره ى موحش آن ها، اعتدال، آزادى، حقوق مدنى و اجتماعى معنا ندارد و هر صداى مخالفى، چون گذشته، در خاك و خون غرق خواهد شد.

بودن تحت يك حكومت اسلامى تمام عيار، به معناى انكار موجوديت زن، تبعيض بر عليه او، و محروميت وى از همه ى حقوق ابتدايى انسانى است. هنگامى كه طالبان در سال 2021 به قدرت رسيد، طی بیست سال پس از ۲۰۰۱میلادی، تلاش‌هایی زیادی برای مشارکت بیشتر زنان در تمام بخش‌های جامعه صورت گرفت. طوری که در سال ۲۰۲۱، زنان افغانستان ۲۹.۳۹ درصد از ۴۰۰ هزار کارمند خدمات ملکی کشور را تشکیل می‌دادند. نمایندگان زن ۲۷ درصد از کرسی‌های پارلمان را در اختیار داشتند. ۲۲ درصد کرسی‌های مجلس سنا در اختیار زنان بودند. به همین ترتیب، زنان در قوه‌ی اجرائیه، کمیسیون‌های مستقل و قوه‌ی قضائیه نیز نقش‌های کلیدی را ایفا می‌کردند. حضور زنان در بخش‌های عمومی، از جمله ارتش ۱۰ درصد بود.

در فاصله ى دوسال اندی پس از قدرت گيرى آنان، زنان را از حق اشتغال، در كنار مردان، دانشگاه ها و در بيمارستان ها محروم كردند، كه منجر به توقف ارائه ى خدمات درمانى به زنان در بيمارستان هايى كه مردان در آن به كار مشغول بودند، گرديد. اين روند پيش بُرد سياست محروميت زنان، با بسته شدن مدارس دختران ادامه يافت و با طرح مقررات سخت گيرانه تر و اجراى آن در نهادهاى غيردولتى، كه به دختران خدمات آموزشى ارائه مى دادند، تكميل تر گرديد. از نهاد امر به معروف و نهى از منكر طالبان، از آن دفتر، كه نيمى از مردم هرگز آن را ندیده اند، دستورات متعددى علیه زنان و مردم افغانستان صادر می شود.

جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده امریکا بیست سال قبل با شعار حمایت از حقوق زنان و حقوق بشر، تأمین ثبات و ایجاد دولت مبتنی بر آرای مردم، به افغانستان آمدند. پس از این مدت، متوجه شدند که با موجودیت حکومت مقتدر و مشروع و جامعه آگاه، تطبیق برنامه‌های استراتژیکش در منطقه دشوار خواهد بود. سپس دوباره با لابی‌گری قطر و پاکستان، با گروه طالبان وارد تعامل شدند که سر‌انجام منجر به قتل هزاران انسان، صدها نیروی نظامی این سرزمین، نابود شدن زند‌گی مردم، ویران شدن اقتصاد و زیر‌بناها، غارت شدن سرمایه ملی و در نهایت سقوط افغانستان به سیاه‌چاله تاریخ شد.

امروزه شهروندان کشور به جای نان و غذا، خون دل می‌خورند. به جای آسایش و آرامش، در وحشت و دهشت به سر می‌برند. هر روز به بهانه‌های مختلف مردم غیر پشتون مورد آزار‌واذیت، شکنجه و قتل قرار می‌گیرند. به عزت و ناموس مردم تجاوز می‌شود. حتی کسی جرئت و حق پرسیدن را ندارد. درد‌آورترین مسأله این است که زنان و دختران به جرم زن بودن، از حق تحصیل که خداوند برای‌شان داده و به خواندن امر کرده است، محروم شده‌اند‌. افزون بر این، حتی دختران کوچک صنف اول از مادران خود خواهش می‌کنند که موهای‌شان را مثل موهای بچه‌ها کوتاه کنند تا بتوانند به مکتب بروند. فکر می‌کنم اگر گروه طالبان انسان باشند، در جامعه انسانی بزرگ شده باشند و در دامن مادر بزرگ شده باشند، این درد یک کودک که نه از شهوت و نه هم از بوالهوسی چیزی می‌داند را حس خواهند کرد.

اکنون شرایطی را که گروه طالبان در افغانستان به وجود آورده است، پست‌تر و متوحش‌تر از جوامع انسان‌های اولیه و پیش از تاریخ است. انسان‌های اولیه با درک نیاز خواندن و نوشتن، برای تامین نیازهای اجتماعی‌شان، آن را اختراع کردند و سپس تمدن بشری با آن شکل گرفت. به گفته ویلیام جیمز دورانت، تمدن و پیشرفت امروزی بشر مدیون تلاش‌ها و ابتکارات انسان‌های اولیه است. بدین ترتیب، گروه طالبان از لحاظ فکری و شعوری، بسیار بودی و پست ‌ترند. نهایت جای تأسف و سرافکند‌گی برای ملت افغانستان و جامعه اسلامی است که به اجبار و توطیه زیر حاکمیت چنین انسان‌های متحجر و عقب‌گرا، قرار گرفته‌اند. بنابراین، گروه طالبان لکه‌ ننگ در تاریخ مردم افغانستان و بشریت است.

با تاسف‌ رهبران سیاسی که در چند سال گذشته خود را قهرمان و سردم‌دار تاریخ قلمداد می‌کردند، ادای امپراتورها را در‌می‌آوردند مردم را هیزم سوخت اهداف سیاسی‌شان ساخته بودند، اکنون مثل موش با زرهایی که طی بیست سال گذشته اندوخته‌اند، به غاری خزیده‌اند و بیرون آمده نمی‌توانند. اکنون دم همه‌شان در تله امریکا و قدرت‌های حامی طالبان گیر کرده و شرم‌سار و سرافگنده‌اند که حتا از عزت و ناموس خود شان دفاع کرده نمی‌توانند.

شهروندان مظلوم که در چنین  شرایطی زندگی می کنند ، به‌خصوص زنان و دختران افغانستان که از حقوق انسانی‌شان محروم شده‌اند، از جامعه جهانی، سازمان ملل متحد، سازمان عفو بین‌الملل، حقوق بشر و نهادهای حامی حقوق بشر، انتظار دارند که در کنار آن‌ها ایستاد شوند و از حقوق‌شان حمایت کنند. از سوی دیگر، از هر گونه تعامل سیاسی با طالبان و حمایت‌های مالی به این گروه تحت عنوان کمک‌های بشردوستانه که به مردم فقیر نمی‌رسد، جلوگیری کنند. نگذارند که افغانستان قبرستان آرزوهای زنان، کودکان و مردم غیر پشتون افغانستان شود. آن‌چه برای مردم مهم است، اقدامات عملی جامعه جهانی در راستای ایجاد حکومت مشروع و همه‌شمول است که تمام شهروندان کشور اعم از زن و مرد خود را در آن ببینند و آزادی‌های اجتماعی و حقوق‌شان تأمین باشد.

افزون بر این، آن‌چه مردم افغانستان را مأیوس و بی‌باور ساخته است، برخورد سیاسی جامعه جهانی در قبال جنایات گروه طالبان است. همیشه با ارایه یک گزارش غلط و بدون نتیجه، تأسف و نگرانی بدون اقدامات عملی در راستای جلوگیری از تداوم جنایت طالبان، اکتفا کرده است. این‌گونه برخورد جامعه جهانی درد مردم را دوا نمی‌کند، بلکه به گروه تروریستی طالبان جرئت و جسارت بیشتر برای تداوم ظلم و ستم با قرائت نادرست از دین، می‌بخشد.

بنابراین، در شرایطی قرار داریم که فغان و فریاد از هر سوی افغانستان بلند است.  فاجعه ای هر روزه یک ملت را تهدید کرده و می کند، اخبار بیکاری، مرگ، فرار، جنگ،ترور، آدم ربایی، گرسنگی، تجاوز، فرزندفروشی، کوچ اجباری، کشتار نظامیان سابق، فروش کلیه، سرکوب زنان و….. در این روزها در کانال های مردمی افغانستان بیداد می کند.

وقت آن رسیده است بسیاری از نخبگان افغانستان از خاطره نویسی ها و ارائه سخنرانی های تحقیقی پرطمطراق در باره افغانستان کم کنیم، و به آسانی هم از کنار طالبان رد نشویم که این روزها مسبب فقر و تنگدستی، مهاجرت،  و بدبختی بیشتر مردم شده است. به راهکارهای حل مسائل جاری توجه کنیم و این احساس را در مردم مان خودمان تقویت کنیم که با وجود مشکلات های زیادی، مصمم به کم کردن مصائب مردم خود هم هستیم. این کم توجهی ها، در شرایط کنونی اگر کاری انجام ندهیم و هم چنین  برای آینده مردم غیر پشتون خسارات های سنگینی خواهد داشت.

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.