آرشیف

2015-2-4

عبدالحی نزهت

افغانستان بــــن بست نظامی سیاسی

در آن زمان که پای تفنگداران آمریکایی و انگلیسی به کشور جنگ زده و مصیبت زده ما کشانیده شد اکثرآ ساده لوحانه می اندیشد ند ,که سرانجام آمریکا به این حرکت خود افغانستان را چون آلمان –جاپان و یا کوریایی جنوبی بعد از جنگ در ..تنعم.وافر همه ابزار زندگی فرو خواهد برد, بحران بیش از سه دهه جنگ و مداخلات کاملآ فروکش خواهد کرد.
دولت طالبان و القاعده که مسبب حمله ءیازده سپتمبر قلمداد شده بودند به اندکترین فشار های  حملات هوایی زمینی راه فرار را به قرار ترجیع داده وبه محل ا اصلی خودبرگشتند , این سریعترین پیروزی آمریکا غرب و ناتو در یک کشور آسیایی با هزاران میل دور تر از آمریکا و اروپا بود.استقبال مردم افغانستان ازین یورش نماینانگر یاس و ناامیدی مردم این سرزمین بوده, که از جنگ و برادر کشی به ستوه آمده و راه برون رفت از بحران و جنگ داخلی در این مداخله جهانی میپنداشنتد.مردم انتظار کمک های سخاوتمند ها جامعه جهانی را در عرصه های اجتماعی اقتصادی ونظامی داشتند با وصف آنکه مقدار کمک ها ومساعدت های جامعه جهانی به چندین میلیارد دالر میرسد ولی اثرات این کمک ها در زندگی عملی دهات وقصبات واکثر شهرهای این سرزمین به اندازۀ آن کمک ها قابل لمس نیست ،بحران امنیت حرکت صعودی داشته که یک پرابلم ودشواری بزرگ مبدل گردیده ناتو وجامعه جهانی از نگاه امنیتی ونظامی به اثر فریب وتزویر پاکستان به بنبست مواجه شده در تلاش اند که نیروهای خویش را از افغانستان خارج سازند،یوروش امریکا ومتحدین  آن  به افغانتسان در اصل شعار عمدۀآن مبارزه علیه تروریزم بین المللی بود حال با تشدید حملات طالبان والقاعده در حقیقت ناتو راه فرار میجوید این واقعا یک بن بست سیاسی ونظامی است . حال از آن تاریخ ده سال سپری شده نتایج مثبت و عملی این مداخله برای این جامعه چه ارمغان آورده است آیا این حرکت صرف عکس العمل به مقابل القاعده و طالبان بعد از 11 سپتمبر بود ؟ ویا نقشه و پلان های پشت پرده این تحرکات نظامی تنها افغانستان نبوده بلکه پیشبرد سیاسیت های استعماری بریتانیا کبیر در قرن 19 که با پیدایش شوروی به بن بست رسیده بود ,با این عمل مسیر حرکت همین نیرو ها به صوب آسیایی مرکزی بازمیگردد.اگر افغانستان که فعلآ در گرداب بحران و  جنگ داخلی دوباره در گیر شده با موجودیت ناتو به سوی سقوط و نابودی به لبه پرتگاه رسیده است درین صورت بازیگر منطقوی همان دولت پاکستان میباشد .با تکبر و غرور ازین بحران سود میجوید .و افغانستان دست پا بسته دوباره به کرنیل ها و جرنیل های پاکستانی و اگذار گشته ,سیاست های غرب و آمریکا در باره پاکستان آن چنان مبهم و پیچیده است که مردم افغانستان وپاکستان و سیاست مداران کشور ما درک دقیق ازین سیاست ها که در طول ده سال بکار رفته است ندارند! درافغانستان سیاست گذاران دپلوماسی نا کار آمد سیاست مداران ,دشمن آشتی ناپذیر را برادر خطاب میکنند .دشمن که بدوتاسیس آن تا حال به حیث همسایه به این کشور هیچ نوع سازش و حرکت صلح جویانه از وی به مشاهده نرسیده , و همیش در جهت نابودی اقتصاد و همه مزایایی اجتماعی افغانستان گام برداشته است, و جاسوسان و عوامل نفوذ این دشمن, به دستان بازمصروف فعالیت های تخریبی اند،پراگندگی نیرو های ملی و میهنی و عدم تحرک و فعالیت این نیرو ها ناشی از ضعف و عطالت آنهاست .میدان سیاسی دیپلوماسی و نظامی کاملآ به سود این دشمن آشتی ناپذیر بوده اگر کنفرانس استانبول بتواند تعهدات کتبی  از کشورهای همسایه راجع به عدم مداخله در امورات داخلی کشور مارا حصول نماید این امربادرنظرداشت مناسبات ایران  امریکا ویک تازی ها ی پاکستان غیر ممکن است, این سناریوی به سود نظامگران پاکستانی وایرانی تمام شده وناتو چارۀ جز تسلیمی افغانستان بدست پاکستان ندارد.وخروج آبرومندانهء این نیروهای را پاکستان تضمین نموده, وافغانستان بحیث یکی از صوبه های پاکستان محسوب خواهد شد ویا دولت ضعیف بوحود خواهد آمد که فقط لابی ها پاکستانی که در آن عنکبوت وار در جولان خواهند بود.