آرشیف

2015-2-1

محمداکرام اندیشمند

ارتش سه ملیارد دالری؟

روزهای قبل وزیردفاع افغانستان از افزایش بودجۀ اردو(ارتش) تا سه ملیارد دالر سخن گفت. این بودجه برای تقویت ارتش از سوی ایالات متحدۀ امریکا پرداخته می شود. همچنان وزارت دفاع و برخی از مقامات دولت افغانستان اظهار داشتند که شمار نفرات اردو تا دوصد هزار افزایش میابد.
مسئولین نظامی و امنیتی کشور و برخی از تحلیلگران تقویت اردو و به خصوص افزایش نیروی بشری ارتش را که تا دوصد هزار نیرو مدنظر گرفته شده است، یکی از نیازهای اساسی در جهت تحقق صلح و ثبات میدانند. بسیاری از آنها کمیت هفتاد هزار نفری اردو را که در آغاز تشکیل ادارۀ مؤقت از سوی امریکا و هم پیمانان بین المللی اش در افغانستان رویدست گرفته شد یک گام ناقص و ناکافی تلقی می کنند. در باور و برداشت برخی از دولتمردان و تحلیلگران ایجاد یک اردوی دوصد هزار نفری نه تنها برای ایجاد صلح و ثبات با غلبه بر جنگجویان مخالف دولت یک نیاز مبرم است، بلکه در بازداشتن دخالت همسایگان به ویژه جلوگیری از دخالت های پاکستان و ایران نیز یک امر ضروری پنداشته می شود.
اما پرسش اصلی این است که این دیدگاه ها و برداشت ها تا چه حد به رفع بحران در کشور که همانا ختم جنگ و تحقق صلح و ثبات و انکشاف افغانستان در عرصه های مختلف حیات است، می انجامد؟
در این تردیدی نیست که افغانستان در جهت مقابله با نیروهای تروریزم و دهشت افگن نیازمند یک اردوی منظم و مجهز است، اما برای تأمین صلح و ثبات پایدار و پیشرفت در عرصه های مختلف حیات که مستلزم و متضمن آن صلح و ثبات محسوب می شود به بسیار چیز های دیگر غیر از نیروی نظامی نیاز است. ارتش و اردو تنها بخش کوچک این نیاز ها می تواند باشد. این در حالیست که داشتن اردوی دوصدهزار نفری با بودجۀ سه ملیارد دالر جای بحث و اما و اگر های فراوان دارد. اگر امروز این ملیارد ها دالر بودجۀ ارتش را ایالات متحدۀ امریکا تأمین می کند، افغانستان فردا این ملیارد ها دالر را از کجا بدست خواهد آورد؟
آیا اردوی دوصدهزا رنفری که از کمک ملیارد ها دالر امریکا تشکیل می شود، فردا با قطع این کمک ها کماکان وجود خواهد داشت؟ آیا اردوی پنجصد هزار نفری دولت حزب دموکراتیک خلق در دهۀ هشتاد که به کمک های بی حساب شوروی ایجاد شد و نیرومند ترین اردو در تاریخ معاصر افغانستان بود، با قطع آن کمک ها دوام یافت؟
از جانب دیگر اردوی دوصد هزار نفری که نه با امکانات و توان اقتصادی کشور بلکه با پول و کمک امریکا ساخته می شود تا حامی و حافظ دولت افغانستان باشد، دیگر آن دولت و دولتمداران کشور تا دوام این ارتش و این کمک ها رو به سوی امریکا و پشت به سوی مردم خود خواهند داشت. هر چند که همین اکنون هم بسیاری از مقامات دولتی در کرسی اقتدار نه در فکر خشنودی و رضایت مردم بلکه در اندیشۀ کسب رضا و رغبت خارجی های کمک دهنده و حامی دولت افغانستان هستند. برای دولت و زمام داران کشور،  ارتش دوصد هزار نفری با بودجۀ سه ملیارد دالری امریکا یگانه نقطۀ اصلی اتکای آنها بر قدرت خواهد بود. با شکل گیری و وجود چنین ارتش متکی و وابسته به کمک خارجی نه تنها که استقلال، حاکمیت ملی و دموکراسی رنگ میبازد بلکه قطع کمک خارجی به ارتش که روزی حتماً اتفاق خواهد افتید، به فروپاشی ساختار وابستۀ سیاسی و نظامی  کشور منجر می شود.
تحقق صلح و ثبات در افغانستان پیشتر از آنکه در گرو اردوی دوصدهزار نفری باشد، درگرو  جلب اعتماد و اطمینان مردم افغانستان به دولت شان نهفته است. دولت افغانستان نقطۀ اتکای خود را در جهت تحقق ثبات و صلح به جای ارتش به کسب این اعتماد متمرکز کند. این اعتماد از طریق ایجاد اداره و مدیریت سالم و خدمتگذار به مردم و اتخاذ سیاست های صادقانه و عادلانۀ ملی در تمام عرصه های حیات ایجاد شده می تواند.
برخی از سیاستمداران و تحلیلگران کشور ما به این گمان هستند که ایجاد ارتش دوصد هزار نفری افغانستان توسط ایالات متحدۀ امریکا و تجهیز ارتش با سلاح و وسایل امریکایی متضمن ثبات و امنیت افغانستان و عامل بازدارنده از دخالت همسایگان در کشور ما است. پایه های چنین دیدگاه و گمان را توهم حضور دایمی و کم از کم حضور دراز مدت نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان تشکیل میدهد. اما نکتۀ قابل پرسش این است که شکل گیری و تداوم روابط افغانستان با همسایگانش با بدبینی و سوء ظن به جای تفاهم و اعتماد متقابل در اتکا به قوای امریکایی و ناتو و کمک های مالی و نظامی آنها تا چه حد با منافع و مصالح ملی ما سازگار است؟ از یک طرف هنوز بسیار زود است که این گمان و برداشت مشتاقان حضور دایمی و دراز مدت نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان در ست باشد که امریکایی ها افغانستان را بر پاکستان ترجیح دهند. و از طرف دیگر حضور نظامی امریکایی ها و ناتو در افغانستان نه تابع تمایل و خواهش هوادارن آنها در افغانستان بلکه منوط به اراده و تصمیم خود آنها است. وقتی نیروهای امریکایی و ناتو منافع خود را در بیرون شدن از افغانستان تشخیص کنند و افغانستان را ترک بگویند، آنگاه دیوار اتکای افغانستان در جلوگیری از دخالت همسایگان هم فرو می ریزد. سیاست عاقلانه این است که دولتمداران کشور ما از حضور امریکایی ها و ناتو در جهت ایجاد اعتماد با مردم خود و با همسایگان خویش بهره گیری کنند، نه بر عکس آن.
یکی از نکات مبهم و پرسش برانگیز در زمان طرح اردوی دوصد هزار نفری و ازدیاد بودجۀ اردوی افغانستان از سوی ایالات متحدۀ امریکا، احتمال توزیع اسلحه از سوی امریکایی ها به مناطق قبایلی پاکستان است. هنوز بدرستی معلوم نیست که این خبر تا چه حد صحت دارد و آیا و اقعاً واشنگتن به چنین اقدام خطرناک دست خواهد زد؟ توزیع اسلحه به مناطق قبایلی پاکستان با سیاست تأمین صلح و ثبات در افغانستان و پاکستان و با استراتیژی مبارزه علیه تروریزم و مواد مخدر در منطقه تضاد آشکار دارد. توزیع اسلحه به مناطق قبایلی پاکستان چیزی جز به معنی تقویت مثلث افراط گرایی، مواد مخدر و تروریزم چیز دیگری نیست