X

آرشیف

آیا عوامل خارجی در شکست اصلاحات امان الله خان نقش داشت؟

مقدمه
امان الله خان در سال 1919 میلادی به پادشاهی افغانستان رسید و در همین سال استقلال کشور را به دست آورد ودر میان مردم به عنوان غازی و پادشاه مترقی و وطن دوست محبوبیت بالای کسب نمود. با این وجود اما؛ اصلاحات و تغییراتی که وی می خواست در افغانستان پدید بیاورد مخصوصاً بعد از سفر شاه به کشورهای اروپایی، روز به روز باعث نارضایتی و شورش مردم شد و سرانجام در 1929 م سلطنت امان الله خان را به سقوط مواجه ساخت. 
شکست اصلاحات شاه امان الله در واقع از سوی بسیاری از محققان ، شکست تجدد و ترقی خواهی در افغانستان نیز قلمداد می شود، لذا واکاوی جوانب گوناگون این مسأله به پژوهندگان کمک می کند تاگره های کور تقابل سنت وتجدد در افغانستان را تاحدودی بگشایند و دولتمداران و اصلاح گران آینده در روشنایی این تجارب گذشته ، سنجیده تر و آگاهانه تر قدم بردارند. 
نکتۀ اساسی اما؛ این است که آیا تنها علل وعوامل فرهنگی و اجتماعی داخلی، علت فروپاشی پادشاهی امان الله خان شد یا مداخلات و دست اندازی های بیرونی نیز در این میان اثر داشت؟ پرسش دیگر این است که اگر مداخله های بیرونی در سقوط سلطنت امان الله خان نقش داشت، این مداخلات وتحریکات به چه پیمانه و مقداری بود و به چه میزان و سطحی بالای حوادث مؤثر واقع شد؟
در این نبشتۀ کوتاه ، سعی می شود به صورت تحقیق کتابخانه ای و با استفاده از تحلیل و مقایسۀ آرای محققان معتبر، به منظور به دست آمدن درک حقیقی تر، از واقعیت های تاریخی و به منظور پیش گیری از تکرار حوادث ناگوار گذشته ، به پرسش های فوق، پاسخ روشن تری جستجو گردد. هرچند در این مجال اندک ، شاید نتواند به تمام جوانب قضیه کما حقهُ پرداخته شود اما ؛ انتظار می رود همین مختصر نیز به علاقه مندان این موضوع بسیار مهم که تاحدودی زیادی به سرنوشت تجدد وتمدن در افغانستان گره خورده است، خالی از فایده نباشد و قطعه های کوچکی از حقایق تاریخی کشور را آشکار سازد و در تصمیم گیری های آیندۀ دولتمردان مفید واقع شود.

نقش انگلیس
شاه امان الله بعد از رسیدن به قدرت به صورت یک جانبه استقلال کشور را اعلان کرد و بعد از نبرد سوم افغان – انگلیس و متارکۀ جنگ، استقلال افغانستان از سوی بریتانیا نیز پذیرفته شد. هرچند در اوایل« مردم از تمام اقشار جامعه اعم از روشنفکران ، دهقانان ، مالداران ، تجار و پیشه وران به حمایت از امان الله خان برخاستند» (امیری،1389، ص 86) اما؛ بعد از چندی اصلاحات وتغییرات امان الله خان به چالش مواجه شد و در نهایت حکومت امان الله خان سرنگون گردید.
در مورد اینکه دولت انگلستان و حکومت هند برتانوی – که از مظنونان اصلی دخالت خارجی در این قضیه به حساب می آید- در باب سقوط سلطنت امانی چه نقشی داشت «بحث های بسیاری صورت گرفته است. مؤرخین و نویسندگان افغانی چون غبار ، رشتیا و محی الدین انیس، نقش انگلیس را بدون اینکه شواهد مؤثقی ارایه نمایند ، صِرف از روی قیاس عینی در سقوط امان الله خان تایید کرده اند.از طرف دیگر شاعر ودانشمند افغانی خلیل الله خلیلی… و شاه آقا مجددی … نظریۀ دخالت انگلیس را در تحریک اغتشاشات ضد دولت امانی رد نموده اند.»(نوید، 1388 ، ص 229) خانم سنزل نوید همچنان به نکتۀ دیگری اشاره می کند که واقعا قابل تأمل است. وی ضمن شرح شرایط آتش بس مردم شینوار با دولت امان الله خان در سال 1926 ،می گوید که شروط اقوام شینوار عبارت بودند از :« طلاق ملکه ثریا، تبعید فامیل طرزی، لغو هیأت های نمایندگان خارجی به جز انگلیس، لغو قوانین جدید، تخفیف مالیات و شمولیت علما در امور دولت.»( همان ، ص 215). در این میان اینکه تمام نمایندگی های خارجی لغو شوند و اما نمایندگی انگلستان باقی بماند خودش رابطۀ بین شورشیان شینوار و دولت برتانیه را نشان می دهد. 
ظاهرطنین نویسنده وخبرنگار افغان در اثر خویش « افغانستان در قرن بیستم» به نقل از سید قاسم رشتیا می آورد که انگلیس ها هیچ وقت امان الله خان را با افکارش وبا حرکاتش در مجاورت هندوستان قبول نداشتند. مسلم بود که جلو امان الله خان را بایستی می گرفتند. (طنین، 1384، ص 56) او همچنان در این مورد از قول انتونی هایمن محقق انگلیسی می نویسد: « شکی نیست که خصومت امپراتوری بریتانیا که البته در آن وقت هندوستان را تحت کنترول داشت یکی از عوامل بود… برادران مصاحبان[ نادرخان وبرادرانش]که ساکن هندبرتانوی بودند می توانستند از آن سوی خط دیورند کمک های را برای خود فراهم کنند.» ( همان، ص 57)
میرغلام محمد غبار مؤرخ شهیرکشور که از طرفداران نظریۀ دخالت انگلیس در سقوط امان الله خان به حساب می آید، ضمن تذکر قرینه های دخالت انگلیس در یکی از دلایل خویش می نویسد:« در 28 حمل یک نفر ملا به نام عرضِ مطلب، در موضع درانی وغلجایی به خیمۀ شاه شتافت و با تبرچه ای که داشت قصد حمله به شاه نمود؛ اما دستگیر وتفتیش شد. از پوش کتابی که داشت یک تصدیقنامۀ انگلیسی به دست افتاد.» (غبار، 1386، ص 905) او علاوه می کند:« از طرف دیگر دولت امانی از جنبش ها وفعالیت های آزادی خواهی هندوستان غرض تخلیص آن… از سطلۀ امپراتوری برتانیه بیشتر از اندازۀ توان حمایت می کرد و احیاناً در سرحدات مشرقی … در رساندن اسلحه وپول دست می زد. [لذا] دولت انگلیس در داخل افغانستان و درسرحدات مشرقی آن، فعالیت های جدی تخریبی در پیش گرفت و… از عده ای عناصر ارتجاعی و اشراف و روحانی وهم، دوستان سابقه دار خود در افغانستان استمداد نمود.» ( همان، 922)
میرمحمدصدیق فرهنگ نویسندۀ « افغانستان در پنج قرن اخیر» اما؛ دخالت انگلیس را در سقوط امان الله یک نوع شایعه می داند که نه تنها در افغانستان؛ بلکه در اکثر کشورهای علاقه مند به آن دامن زده می شد. او می گوید:
شکی نیست که اعلان استقلال افغانستان و … ادعای آن در مناطق قبایلی با سیاست دولت برتانیه … در تضاد بود. همچنان تبلیغات شاه ، در کشور های اسلامی وشرقی علیه استعمار وهمکاری نزدیک با روسیۀ شوری، در لندن بدگمانی تلقی می شد. معذالک در جمله ای اسنادی که تاکنون در لندن و دهلی نو، انتشار یافته چنان سندی که به سهم گیری فعال آن دولت در تخریب دولت امانی دلالت نماید به نظر نرسیده ویا این بخش از اسناد محرمانه ، هنوز انتشار نیافته است. از دیگرسو… مقامات دیگری در سطح پایین تر و از همه اولتر کارکنان ولایت سرحد شمال مغرب هند و وزیر مختار و مامورین سفارت انگلیس در کابل … که با امان الله شاه، دشمن آشتی ناپذیر بودند، بدون شبهه در تحریکات … دست داشتند. (فرهنگ، 1385 ، ص 598) 
فرهنگ که سهم مقامات پایین رتبه تر دولت انگلیس را رد نمی کند در ادامۀ این مطلب می نویسد که:« نقش مشخص وزیر مختار [فرانسیس همفریز] در روز های اخیر پادشاهی امان الله شاه … به کلی مشکوک است… او [حتا] با شورشیان و از جمله شخص حبیب الله تماس علنی قایم کرد… اگر داستان تداوی حبیب الله را توسط جراح وزارت مختاری برتانیه که از زبان خودش روایت شده قبول کنیم ، احتمال همکاری وزیر مختار برتانیه با او تا درجۀ یقین بالا می رود.« همان ، ص 598-599)

نقش روسیۀ شوروی
هرچند در مورد دخالت روسیه در سقوط امان الله خان سوء ظن شدیدی در مقایسه به انگلیس وجود ندارد اما ؛ ظاهر طنین به نقل از سیدقاسم رشتیا، از اتحادیۀ که امان الله خان می خواست بین ترکیه، ایران و افغانستان ایجاد شود که مقابل روس و انگلیس باشد.( طنین ، 1384 ، ص 58) یاد می کند که در نتیجۀ آن:« هم انگلیس ها به امان الله بدگمان شدند و هم روس ها نسبت به افغانستان. و نتیجۀ آخر آن بود که هیچ کدام نه تنها به امان الله خان در وقتی که مصیبت به سر او آمد کمک نکردند؛ بلکه تا اندازه ای هم برخلافش حرکت کردند.» ( همان،ص 58 )
از جانب دیگر سنزل نوید « حمایت امان الله خان از مسلمانان آسیای میانه و پناه دادن به سید میرعالم خان امیربخارا ، علی رغم اعتراض وفشار های دولت بلشویکی».( نوید ، 1388، ص 87) را باعث ناخوشنودی شوروی می داند و می گوید در آن زمان افغانستان خواهان به رسمیت شناختن استقلال بخارا وخیوه شده بود و حتا از انگلیس برای این منظور کمک خواسته بود. اما با این وجود، بعد از سقوط کابل و رفتن شاه امان الله به قندهار« غلام نبی خان چرخی سفیر افغانی در شوروی با یک قطعه عسکر چند صد نفری هزاره وترکمنی از آن طرف آمو… داخل شده و تا دولت آباد پیش می آید… غلام نبی خان در 2 ثور بعد از یک جنگ شدید شهر مزار شریف را اشغال نمود… و تمام ولایت بلخ زیر ارادۀ غلام نبی خان قرار گرفت.» ( غبار، 1386 ، ص 905) این موضوع که تلویحاً همکاری شوروی با غلام نبی خان را نشان می دهد، بیان گر آن است که با وجود خطرات احتمالی از ناحیۀ پان اسلامیزمی که امان الله خان ادعا می کرد، حکومت بلشویکی نمی خواست دشمن سرسخت انگلیس در افغانستان سقوط کند وکسی دیگری که ممکن است متمایل به انگلیس باشد ، جای او را بگیرد.

نقش دیگر ممالک دور و نزدیک
از این دو همسایۀ قدرت مند افغانستان که بگذریم ظاهراً ترکیه و ایران با رژیم امان الله خان مشکل خاصی نداشتند وبه نحوی به خاطر قدرت مند شدن کشور های اسلامی با همدیگر همکاری نیز داشتند. فرانسه که در آن زمان در بخش های از جهان سلطه داشت احتمالاً افغانستان را به انگلیس و روس وا نهاده بود وعلاقه مندی ویژه ای برای مداخله برعلیه امان الله خان نداشت. کما اینکه اگر فرانسه به انگلیس و قدرت آن در آبهای گرم به چشم یک رقیب نگاه می کرد ، بایستی از حکومت امان الله خان که خود را داعیه دار مقابله به سلطۀ انگلیس قلمداد می کرد حمایت می نمود. ایالات متحده نیز در آن زمان و بعد از جنگ جهانی اول ، در موقعیتی نبود که بخواهد در این گوشۀ دنیا در منطقه ای که تاحدودی قلمرو استعماری امپراتوری انگلیس به حساب می آمد مداخله ای داشته باشد. 

نتیجه گیری
از تمام آنچه گفته شد، می توان استنباط کرد که هرچند انگلیس و حکومت هند برتانوی دل خوش چندانی از امان الله خان نداشتند؛ اما با این وجود تا هنوز کدام سند و مدرک مدللی که مداخله و نقش سازمان یافته ومستقیم انگلیس را در براندازی سلطنت شاه امان الله ، در یک مقیاس کلان نشان بدهد، به دست نیامده است. این گفته اما بدان معنا نیست که در سطوح پایین تر هم، از طرف برخی از افراد وحلقات متعلق به دولت انگلیس؛ هیچگونه مداخله و تحریکاتی بر علیه پادشاهی امان الله خان صورت نگرفته است. البته غیر از انگلیس کشور های دیگر دور ونزدیک از طرف مؤرخان ونویسندگان در قضیۀ سقوط شاه امان الله چندان مورد سوء ظن واقع نشده اند که به صورت جدی روی آن بحث وفحص صورت گیرد. بنا بر این در نهایت باتوجه به آنچه گفته شد می شود ،چنین نتیجه گرفت که در باب شکست اصلاحات وسقوط حکومت امان الله خان بیش از آنکه مداخلات بیرونی و دست اندازی های قدرت های استعماری تأثیرگذاشته باشند، شرایط عینی فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مدیرتی و اقتصادی آن زمان افغانستان و خصوصیات ذهنی و شتاب زدگی و بی تجربه گی شاه امان الله خان یا به عبارت ساده تر همان «عوامل داخلی» نقش داشته است.

 

 

منابع و مآخذ

1- امیری، جمشید.(1389).سرنوشت بدفرجام دموکراسی درافغانستان.کابل: انتشارات سعید
2- طنین، ظاهر.(1384). افغانستان در قرن بیستم. چاپ دوم. تهران: انتشارات عرفان
3-غبار، میرغلام محمد.(1386). افغانستان در مسیر تاریخ.کابل: انتشارات خاور
4-فرهنگ، میرمحمدصدیق.(1385).افغانستان در پنج قرن اخیر.چاپ بیست ویکم. تهران: انتشارات عرفان
5- نوید، سنزل. (1388).افغانستان در عهد امانیه. ترجمۀ: محمدنعیم مجددی. چاپ دوم، هرات:انتشارات احراری

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.