آرشیف

“وحدت ملی” یکی ازواژه های خیلی مقدس وبا حرمت درقاموس زبان ما جا افتاده بود وهمچنان دربین افغانها یکی ازباورهای دینی تلقی می شد.اما متاسفانه امروز دشمنان وحدت ملی درحالیکه خود را پیش کسوتان وحدت قلمداد می کنند، این واژه را با وصف این همه تقدسش چنان بی ارزشش ساخته اند،انگار که این واژه تا امروز با تزویر این همه حرمت را با خود حمل میکرده است واین ارگ نشینان حجاب حقیقت را از آن برافگنده باشند.دیگر باورم درمورد وحدت ملی که کاخ نیشنان ما شعار میدهند، شکست؛دلم به حال این واژه سوخت که درمحدوده جغرافیای افغانستان اززی دشمنان" وحدت ملی" به آن خیانت فاحش صورت گرفت.تا امروز هر واژه که بدست این سیاسیون مزور افتاده به آن خیانت شده است. نمیدانم تا چی وقت این سیاسیون به ریش واژه گان زبان شوخی می کنند.اگر واقعاٌ اینها دشمنان "وحدت ملی" نیستند، پس چرا به آنچه که به وساطت با..ر.ک.ن(جان کری) با هم موافقه کردند،متعهد نیستند؟ تا وقتیکه جانکری درنزدشان حضوری فزیکی دارد با تن وجان وفاداری خود را نسبت به خواسته های کری مکار نشان میدهند،اما وقتی که از نزد شان غایب شد دو باره به ضد معیارهای "وحدت ملی" عمل می کنند…ای کسانیکه جز رسیدن به ارگ دیگر چیزی در رویائی تان نیست!!.با این اعمال قبیح تان انتظار قضاوت تاریخ را هم داشته باشید که از شروع معمای انتخابات تا امروز چی چیزهای را به ملت وهواداران تان به ارمغان آورده اید؟ از آغاز پیکارهای انتخاباتی تا امروز آنچه که از طرف این آقایون گذشت،همه ی آن خلاف ملاک ومعیارهای وحدت ملی بود، ازدشنام دادنها غیر اخلاقی تا متهم به لاییک و سیکولار،… همچنان برخورد فزیکی هوادران شان در کوچه وبازار وهنگر وغیره همه چیزهای است که تاریخ قضاوت خویش را به نسل بعدی به عنوان تجربه به نمایش خواهد گذشت. وای بر شما که نه درحیات سیاسی تان نام نیک داشته اید ونه هم درصفحات تاریخ، تاریخ که کار کرد تان را به آنچه که انجام میدهید به عنوان امانت به اعقاب تان می رساند.میترسم از آن روزی که فرزندت با خوانش تاریخ سیاسی تو پدر،که با سرنوشت سی وهفت ملیون افغان بازی می کنید؛برایت لعنت بفرستد…خواهش می کنیم اگر سرنوشت سی وهفت ملیون جمعیت نزد تان ارزش ندارد…از پیاور آور ومورخ نویس امانت دار بترسید که دربرابر نگارش اعمال تان از آدرس تاریخ احساس مسوولیت میکند وبه اخلاف فردا چهره های واقعی تان را به معرفی میگرد.تاریخ نویس با قلم و کاغذ دست داشته خویش سکوت نخواهد کرد، از همین حال از استعارات وکنایات "چاق سازی گوسفندان" ومکالمات ثبت شده کارمندان حکومتی مغایر با قانون انتخابات،فرار از مناظرات تلویزیون در عدم داشتن برنامه ومعلومات کافی ،مخاطب کردن به قاچاق بران،دزدان کابل بانک، تیم بیسواد وامثالهم که برای یکدیگر خویش این القاب را هدیه کرده اید ، برای مورخ نویس همه آن سوژه های است که در دل آن شنا می کند. به یاد داشته باشید که نسل معاصر با نسل قرنهای گذشته ازلحاظ ایدیولوژی متفاوت است؛ هرگز قضاوت شان یک طرفه نخواهد بود که همسان بعضی تاریخ های سیاسی امروز که ازاوایل همین قرن دردست است به اساس قوم وقبیله ستایش کند وغرور ملی وشخصیتی خود را فدای متاع دربارها کنند.هرگز! ازاین پس تاریخ از آدرس قوم تعریف نخواهد کرد بلکه از روی درایت وشایستگی، چهره های شما زعما ورهبران را به معرفی خواهد گرفت.این حکومت را که "نامش است وخودش نیست" زیر نام "وحدت ملی" میخواهید به مردم مژده دهید،این اقدام تان برای ملت چنان مبهم است،که ملت را به دنیا از خیالات وسردرگومی سوق داده است،تا هنوز هیج یک از رعیت ازین حکومت که همه مترصد به آن اند، تعریف جامعه وکامل که معرف این نوع حکومت نو پیدا باشد ندارند، فقط به عنوان یک شعار تا هنوز مردم انتظار دارند که شما زیرنام این نوع حکومت چی خواهید کرد.اما شما از این نام به عنوان یک وسیله برای سر گرم ساختن مردم استفاده میکنید ودر عقب آن بازی موش وپیشک ادامه دارد…نا گفته نباید گذاشت که این یگانه انتخاباتی است که درجهان به یک معما وسریال تبدیل شده است. که تحقق آنرا نخبه گان سیاسی غیرممکن دانسته واین نوع سیستم حکومت داری(وحدت ملی) را درافغانستان ازطرف دوجناح که جهت های مغایر باهم دارند درواقع دوسر را دریک کوزه میدانند.
ای ملت مجاهد پرورم!! بیدار ومحتاط باشید وبدانید،آنچه که این دوبزرگمرد میگویند شعارهای سرخرمن است که به اساس اراده ی دیگران(امریکا) به ملت تلقین می گردد وبس!!.

با حرمت: عصمت الله "راغب"