آرشیف
یلدا شب تابش نور بر تاریکی
شیرین نظیری
یلدا واژه سریانی به معنای «زایش ،زاییدن» و تولداست. یلدا اول زمستان و شب آخر پاییز است که درازترین شب سال است.
مردمان حوزه تمدنی باستان به این باور بودندکه فردای شب یلدا بادمیدن خورشید،روزها دراز تر میشوندوتابش نور ایزدی افزونی مییابد، پایان پاییزواول زمستان راشب زایش مهر یا زایش خورشید
میخواندند وبرای آن جشن بزرگی برپا میکردندوازاین رو به دهمین ماه سال دی (دی دردین زرتشتی به معنی آفریننده) میگفتندکه ماه تولد خورشید بود.
یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته،که کشاورزی،بنیان زندگی آنان راتشکیل میداد و در جریان سال باسپری شدن فصلهاوتضادهای طبیعی آشنابودند،براثر تجربه وگذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خودراباگردش خورشید وتغییرفصول و بلندی وکوتاهی روزوشب درجهت وحرکت وقرارستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه میکردندکه دربرخی ایام و فصول روزهابسیار دراز میشود ودرنتیجه درآن روزها،از روشنی ونورخورشید بیشتر میتوانستنداستفاده کنند.این باورپدید آمد که نور و روشنایی وتابش خورشید نماد خوب،خوش وسازنده بوده وباتاریکی وظلمت شب در نبرد وکشمکشاند.
مردمان دوران باستان وازجمله قوم آریایی خراسان،ازهندوایرانی_هند واروپایی، دریافتند که کوتاهترین روزها،آخرین روز پاییزوشب اول زمستان است وبلافاصله پس از آن روزها به تدریج درازتروشبها کوتاه تر میشوند،ازهمین روآن را شب زایش خورشید نامیده وآن راآغازسال قراردادند. بدینسان دردوران کهن فرهنگ اوستایی،سال بافصل سرد آغاز میشد ودراوستا،واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا«سَرِذَ» که مفهوم «سال» راافاده میکند،خودبه معنای «سرد» است واین به معنای بشارت پیروزی اورمزد براهریمن وروشنی بر تاریکی است.
درآثارالباقیه ابوریحان بیرونی،ص ۲۵۵، ازروزاول دی ماه،باعنوان «خور» نیز یاد شدهاست ودرقانون مسعودی نسخه موزیم بریتانیادرلندن،«خُره روز»ثبت شده،اگرچه دربرخی منابع دیگر«خرم روز» نامیده شده است.در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:
«یلداشب اول زمستان وشب آخرپاییزاست که اول جَدی وآخر قوس باشد وآن درازترین شب است درتمام سال ودرآن شب ویانزدیک به آن شب،آفتاب به برج جدی تحویل میکند.
سفره شب یلدا،«میَزد» نام داشت و شامل میوههای تروخشک،انار وانجیریا به اصطلاح زرتشتیان،لُرک
که ازلوازم این جشن بود،به افتخار وویژگی «اورمزد» و«مهر» یاخورشید برگزار میشد. نیاکان ما در این شب درکنارآتش گردآمده وبه ترانه خوانی وپایکوبی می پرداختند.
روز پس ازشب یلدا(یکم دی ماه)راخور روز (روز خورشید)ودی گان؛ میخواندند وبه استراحت میپرداختند وتعطیل عمومی بود.
قدیم ها یلدا را سخت شوم و نامبارک می انگاشتند. شعرا زلف یار و همچنین روز هجران را از حیث سیاهی و درازی به شب یلدا تشبیه می کردند.
***
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
سعدی
***
من از روز جزا واقف نبودم
شب یلدای هجران آفریدند
شعر شب یلدا فروغی بسطامی
***
هنوز با همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر شبان یلـدا را
شعر شب یلدا سعدی
***
روزهای تیره بر شبها فزود
عمر من شد یک شـب یلدای عشق
شعر فیض کاشانی
***
با خود از بهر تسلی شب یلدای فراق
هر چه گفتم ز زبان تو غلط بود غلط
محتشم کاشانی
***
روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف
گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست.
سعدی
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور