آرشیف

2014-12-20

بنیاد فرهنگی جهانداران غوری

یادآوری مرگ وآخرت وتفکردربی وفایی زندگی دنیا وزوال وزودگذری لذت های آن
 

یادآوری مرگ وآخرت وتفکردربی وفایی زندگی دنیا وزوال وزودگذری لذت های آن
 

قسمت چهارم و آخرین قسمت مقاله مولانا معتصمی

 

یکی ازمؤثرترین راههای کم شدن محبت دنیاوحرص ودلباختگی به ثروت ومال ودارایی، یادمرگ وآخرت واندیشیدن دربی وفائی وزوال پذیری زندگی دنیااست.
ماباچشمان سرمشاهده می کنیم که انسانهابه دنیا می آیند وپس ازمدتی می میرند ویک انسانی که خیلی زیادعمرکند تا120 سال زنده است ولی اغلب مردم در70 و80 یاپایان ترازآن وفات می کنند.اگرانسان اززمان کودکی تاجوانی الی پیری غذاهای بسیارخوب ولذیذ ونوشیدنی های گوارا، لباس های گران قیمت وقشنگ، استفاده کند ودرقصرهای وکاخ های باشکوهی وبلند منزلهای مجلل زندگی کند، وماشین های لوکس ومدل بالارا سوارشود وثروت های فراوانی راگردآورد وبه قدرت ومقام بزرگ رسد ومردم را نوکر وچاکرخودقراردهد، بازهم می میرد کی می میرد، وزمانی که مرد تمامی آنچه را که درزندگی فانی دنیاگذرانده است، به مثابه رؤیای برای او، قرارمی گیرد،رؤیای که پس ازبیداری متوجه می شودکه هیچ چیزی دراختیارش نیست. به هرحال مرگ یقینی است ودربی وفائی دنیاشکی نیست ولی انسان دراثرغرق شدن درلذت های زندگی وروبروگردیدن به کشمکش های آن، به نحوی رفتارمی کند که گویااصلاً مرگی درپیش او نیست وبرای ابد وهمیشه دردنیازنده می باشد. لذامحبت دنیا وپول وثروت دردلش جای می گیرد وبسیاربه آن حریص ودلباخته می گردد.
بناء فکردرفنای نعمت های دنیا وزندگی آن ویادآوردن مرگ وآخرت، انسان را تکان می دهد، وشیفتگی اورابه دنیا وملذات آن کم می سازد. بدین جهت درقرآن وحدیث این موضوع زیاد یادآوری می شود. رسول اکرم(ص) سفارش نمودند وگفتند:« اکثرواذکر هازم اللذات الموت» (یادمرگ راکه لذت هاراقطع می کند، زیادنمایید.)
ونیزفرمودند:«کفی بالموت واعظاً»(مرگ به حیث پند دهنده کافی است.) 
قرآن عظیم الشأن زندگی دنیارالهو ولعب ومتاع قلیل نامیده وتصاویرمختلفی راازبی وفایی وزوالآن ارائه داده است. واین نوع آیات به قدری زیاداست که خواننده قرآن با آسانی پی می برد که یکی ازاهداف اساسی آن، این است که به مردم به گوید«های مردم! بدانیدشمادردنیامسافرهستید به آن دل نبندید که آن ناپایداراست برای زندگی ابدی آخرت خودراآماده سازید. » دراینجابه ذکرشماری اندکی ازآنهااکتفامی نمایم.
1-«واضرب لهم مثل الحیوة الدنیاکماء انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیماً تذروه الریاح- وکان الله علی کل شئ مقتدراً المال والبنون زینة الحیوة الدنیا والباقیات الصالحات خیرعندربک ثوابا وخیراملا» کهف:
(ای پیامبربرای آنان(که به دارایی دنیا می نازند وبه اولاد واموال می بالند) مثال زندگی دنیارا بیان کن که همچون آبی است که ازآسمان فرودمی آوریم وبه سبب آن نباتات زمین سرسبز شدند(ولی این صحنه دل انگیز دیرنمی پاید، باد خزان وزان می گردد وآنها زرد رنگ و)سپس خشک وپرپرمی شوند وبادها آنهاراپراکنده می سازند وخداوندمتعال برهمه چیزقدرت کامل دارد. دارایی وفرزندان، زینت زندگی دنیایند (وزوال پذیر وگذرایند) وامااعمال شایسته ای که نتائج آنهاجاودانه است، بهترین پاداش را درپیشگاه پروردگارت دارد وبهترین امید وآرزواست.
2- « ومالحیوة الدنیاالالعب ولهو وللدارالآخرة خیرللذین یتقون افلاتعقلون» (انعام:32) 
(زندگانی دنیاجزبازی وبیهودگی نیست البته جهان آخرت برای متقیان بهتراست، آیا عقل ندارید.)
3-«قل متاع الدنیاقلیل والآخرة خیرلمن اتقی ولاتظلمون فتیلاً این ماتکونوایدرککم الموت ولوکنتم فی بروج مشیدة»(النساء:78)
(بگوبهره مندی دنیا اندک است، برای هرکسی که پرهیزگاری کند، آخرت بهتراست، به اندازه رشته ای مورد ستم قرارنمی گیرید، هرجاکه باشید مرگ شمارادرمی یابد اگر چه درقصرهای محکم باشید.) 
4- «وماهذه الحیوة الدنیا الالهوولعب وان الدار الآخرة لهی الحیوان لوکانوایعلمون» (عنکبوت:64)
(این زندگانی دنیاجزبازی وبیهودگی نیست. البته زندگی اصلی فقط زندگی آخرت است کاش مردم می دانستند.)
5-«ومااوتیتم من شئ فمتاع الحیوة الدنیا وزینتها وماعندالله خیر وابقی افلاتعقلون» (قصص:60)(وآنچه ازاسباب عیش وعشرت وراحت وآرام دردنیا است. زینت وآرایش
(که زودازبین خواهدرفت) واماآن اجروثواب که درنزدخداوندمتعال است (به درجه ها بهتر وپایدارتراست) آیاشمانمی دانید.)
6-«یاایهالناس ان وعدالله حق فلاتغرنکم الحیوة الدنیا ولایغرنکم بالله الغرور»(فاطر:5) 
(ای مردم(خوب بدانید) بدون شک وعده خداوندحق است پس فریفته نکند شمارا زندگی دنیا ونفریبدشیطان شمارانسبت به خداوندشیطان فریبنده.)
7-«ان الذین یرجون لقائنا ورضوابالحیوة الدنیا واطمأنوا بها والذین هم عن آیاتناغافلون اولئک مأواهم النار بماکانوا یکسبون»(یونس:)
(کسانی که به ملاقات ماامیدی ندارد وبه زندگی دنیا دل بسته اند وبرآن مطمئن شده اند وکسانی آنان ازآیات بی خبراند، جای شان درجهنم است به سبب اعمال بدی که انجام می دهند.
8- « اعلموا انماالحیوة الدنیالعب ولهو وزینة وتفاخر بینکم وتکاثر فی الاموال والاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج مصفراً ثم یکون حطاماً وفی الآخرة عذاب شدید ومغفرة من الله ورضوان وماالحیوة الدنیاالامتاع الغرور- سابقوا الی مغفرة من ربکم وجنة عرضها کعرض السموات والارض اعدت للذین آمنوا بالله ورسله ذالک فضل الله یأتیه من یشاء والله ذوالفضل العظیم»(حدید:)
(بدانیدکه زندگی دنیا(هرگز این قدرارزش ندارد که انسان همیشه مشغول آن باشدآن) تنهابازی، سرگرمی، آرایش وپیرایش، نازش درمیان همدیگر، ومسابقه درافزایش اموال واولاداست وبس. دنیاهمچوبارانی است که گیاهان آن، کشاورزان را به شگفت می آورد- سپس گیاهان رشد ونمومی کنند، وبعدگیاهان را زرد وپژمرده خواهی دید، وآن گاه خرد وپرپرمی گردند، درآخرت عذاب شدیدی(برای دنیاپرستان) وآمرزش خوشنودی خدا(برای خداپرستان) است. اصلاً زندگی دنیاچیزی جزکالای فریب نیست.
بریکدیگرپیشی بگیرید برای رسیدن به آمرزش پروردگار تان وبهشتی که پهنائی آن همسان پهنای آسمان وزمین است. برای کسانی آماده شده است که به خدا وپیغمبرانش ایمان داشته باشند. این عطای خدااست، وبه هرکس که بخواهدآن را می دهد، وخدا دارای عطای بزرگ وفراوان است.)
اگرانسان به معنای این آیات باکمال دقت فکرنماید، به خست وپستی دنیا که هزارها انسان را فریفته است پی می برد.لذت ها، شادی ها وخوشی های زندگی دنیا درنزدش ذلیل وبی ارزش معلوم می گردد وزندگی واقعی وارزشمند راصرف زندگی آخرت می شمارد وبه آن دل می بندد وبه آن امید ش را بسته می سازد وبرای آن آمادگی می گیرد وزندگی دنیا وبهره گیری ازآن را تنهاگذرگاهی برای رسیدن به آن دانسته ووسیله ای برای عمارت وآبادساختن آن قرارمی دهد.
بناء برای هرمسلمان، خصوصاً برای ثروتمندان ودنیاداران، خیلی ضرورت است گاه گاهی منظره مهیب وهولناک مرگ را درنظرشان مجسم سازند ولحظات فراق وجدایی ازدنیا، لذت ها، خانواده، فرزندان، ثروت ها، وسرمایه های شان را درنظر آرند ودر تنها گردیدن خود درقبربیندیشند وصحرای محشر وحساب وکتاب آنجارابه یادآورند.
وگاهی به هدف عبرت گرفتن درزیارت اموات به قبرستان بروند وپس ازسلام ودعای مسنون این شعرخیام را زمزمه کنند.
ای دیده کورنه ای گورببین
وین عالم پرفتنه وپرشورببین
شاهان وسران وسروران زیرگلند
روی های چومه دردهن مورببین
یااین شعرمولانارومی را دکلمه نمایند.
روبه گورستان دمی خاموش نشین
آن خاموشان سخنگوراببین
لبک اگریک رنگ بینی خاک شان
نیست یکسان حالات چالاک شان 
گاهی خویشاوندان ودوستان ووابستگان خودراکه درگذشته اند به یادخودآورند که چه خواسته ها، آمال، آرزوها، آرمانهای داشتند وچطوربازندگی وداع نمودند ورفتند، وپیکرهای شان درزیرخاک،خاک گردید ولحظاتی می آید که آنان نیزبه این کاروان می پیوندند. وبه سرنوشت آنان روبرومی گردند واین ثروت ها وسرمایه های که شب ها وروزهارا درافزون ساختن آنها فکرمی کردند، به جامی گذارند وبه آه وحسرت ازآنها جدا می گردند.
شکی نیست چنین یادی ازمرگ انسان راازخواب عمیق غفلت بیدارمی سازد واوبه خود می آید وازخودمی پرسد که چرااین طورمست گونه ودیوانه وار بدنبال دنیا ومنافع مادی می رود وعاشق ودلباخته ای ثروت وسرمایه گردیده است، وشب وروز برای افزایش آن سعی وتلاش می نماید وخودرادرپی آن خسته ومانده ساخته است. آیابرای آن است که خوردنی های لذیذ ونوشیدنی های گوارارا برایش فراهم سازد ولباس های گران قیمت، شیک ومدروز را برایش آماده گرداند، وخانه مجلل ووسائل سواری خوب برایش تهیه گرداند. اگربرای این است پس آنچه دارد، افزون ترازاین نیازهای اوست. یابرای این است که سرمایه ای رابیندوزد تابازماندگان اوبه عیش ونوش بپردازند، این چه نفعی به اومی رساند،شاید اوزمینه فساد، گناه ومعصیت وعیاشی را برای آنان آماده می کند. اگرچندمحفل مهمانی وختم قرآن راکه اغنیاء وثروتمندان را درآن دعوت می دهند وبه شکل رسم ورواج وعنعنه پس ازمرگ او برای او برگذار نمایند، آیااوبه آن ازعذاب های قبر وآتش جهنم نجات حاصل می کند. یااین که مال را به خاطراین جمع می سازد که به آن عشق ومحبت دارد، این کاراحمقانه ای است که عاقل به آن اقدام نمی ورزد، لذاجای آن رسیده که محبت مال وحرص آن را ازقلبش بیرون سازد وبه آن حیث یک وسیله نگاه کند.
لذابه آنچه دارد، قناعت کند وبه شکل نورمال وعادی به کار وبار ومعامله اش ازراه مشروع ادامه دهد ونیتش این باشد، که به این سرمایه هم نیازهای زندگی اش را برآورده سازد ومحتاج دیگران نباشد، وآنچه زائد ازنیازهای اوست اگرخداخواسته باشد به راه دین وخدمت به خلق مصرف سازد، وبه آن آخرت خودرا آبادگرداند ورضای الله را بخرد وبه انسانیت نفع رساند.
آخرین سخن
ای تاجرمسلمان! این پایان لحظاتی است که ازشماخواسته بودم که بامن همراهی کنید، نمی دانم که آیاشما همراهی را درنیمه راه ترک کرده اید یاتااینجا آن راادامه داده اید اگرجواب مثبت باشد وشماباهدف بهره گیری ازآغازتااینجا بامن بوده اید پس مطمئنم که ثمره آن را گرفته اید، دید شما نسبت به دنیا، زندگی، ثروت وسرمایه تغییریافته است وامید می رود که دراثرآن اخلاق، سلوک ورفتار شمانیزتغییریابد. این دوراز انتظار نیست؛ چون آنچه عرض شد دراصل سخن این بنده حقیر، نیست بلکه ارشادات کتاب الله وسنت رسول الله است. ارشادات قرآنی است که خداوند(ج) آن راشفای برای بیماری های نفسانی ورحمت برای جهانیان ونسخه هدایت برای انسانیت قرارداده است. آری قرآن کتاب انقلاب آفرینی که سرنوشت ملیونهاانسان را دگرگون کرده است ومسیرتاریخ بشریت راتغییرداده است.
متفکرشرق علامه اقبال لاهوری ازنقش انقلاب آفرین ودگرگون سازقرآن، حیرت وشگفت زدگی خودرا چنین ابرازداشته است.
فاش گویم آنچه بردل مضمراست
این کتابی نیست چیزی دیگراست 
چون رود درجان جان دیگرشود
جان که دیگرشد جهان دیگرشود 
به امیداینکه این توصیه های قرآنی ونصایح ایمانی برجان مارفته وبرقلب وروح وروان مااثرگذاشته وتعهدجدیدی را درقبال دین وآیین نجات بخش اسلام ازماگرفته ودرآینده بکوشیم تارسالت خودراکماحقه اداکنیم تاآنکه باذخیره هنگفت واندوخته گرانبها ازاین دیارفانی به سوی سرای جاویدانه آخرت رخت سفرببندیم.
ای الله رب العالمین! مابندگان گناه کارتوایم ولی باکمال عجز ونیاز به سوی توبرگشته وازکرده خود پشیمان شده ایم وازتومسئلت میداریم که گناهان وستم های ماراببخشائی ونفس های ماراازمحبت دنیا، حرص، بخل، کبر، حسد وغفلت ودیگررذائل اخلاقی پاک گردانی وبه محبت ذات خود وپیامبر وفکرآخرت وتمام فضائل اخلاقی آراسته سازی. وتوفیق عمل وعبادت مخلصانه وتقوا واستقامت درشریعت عنایت فرمایی وازعذاب های دهشت انگیز قبر وازسختی های طاقت فرسای روزقیامت نجات بدهی.
یامجیب دعوة المضطرین استجب دعائنا (پایان مفاله)