آرشیف

2015-1-14

پرتو نادري

منار جـام كهن سال ترين برج آجري در جهان

پس از اين تاريخ  باستان شناسي افغانستان روز بيست و هفتم جون دوهزارو دو ميلادي را  به حيث يك روز مهم و پر افتخار به حافظه خواهد داشت .
افغانستان محل تلاقي چندين تمدن بزرگ جهانيست و از اين نقطه نظر فكر ميشود كه اين كشور داراي يكي از ارزشمند ترين گنجينه هاي باستان شناسي جهان است .
با اين حال اين نخستين باريست كه سازمان آموزشي وعلمي – فرهنگي وابسته به سازمان ملل متحد، يونسكو در همين روز((منار جام ))را از جلسه يي كه در شهر بوداپست مركز مجارستان راه اندازي شده بود در فهرست آثار مهم جهان ثبت كرد .اين جلسه كه به وسيلهء دانشمند كشور هنگري((Tamas Fejerdy  )) گرداننده گي مي شد، علا وه بر منار جام هشت اثر و ساحهء فرهنگي ديگر از كشور هاي آلمان ، مصر ، هنگري ، هند ، ايتاليا  و  مكسيكو نيز در فهرست آثار فرهنگي جهان  اضافه گرديده است.
اساساً افغانستان به سال 1982 ميلادي از يونسكو خواسته بود تا منار جام در غور ، تنديس هاي بودا در باميان ، حوزهء باستاني آي خانم در تخار و ساحهء باستاني شهر هرات را در فهرست آثار فرهنگي جهان جاي دهد .
از آن شمار منار جام نخستين اثر فرهنگي افغانستان است كه به حيث يك اثر فرهنگي جهاني پذيرفته شده است .
در ارتباط به تنديسهاي بزرگ  بودا ديگر سخني و تقاضايي  وجود ندارد براي آنكه درماه مارچ سال 2001 ميلادي طالبان با استفاده از انبوه مواد منفجره و شليك سلاحهاي ثقيل آن دو تنديس بي نظير جهان را در فهرست فاجعهء فرهنگي خويش ثبت كردند .
حالا آن دو جايگاه خالي ميتواند براي نسل هاي آيندهء افغانستان و جهانيان بيانگر وحشت گروهي باشد كه به هيچ قيمتي حاضر نبودنداز خنگ بر بريت فرهنگي خويش پايين آيند و سر انجام سر برسر جهالت خويش كردند .
اين روز ها بحث هايي درارتباط به باز سازي تنديس هاي بودا اينجا و آنجا جريان دارد .
استاد امان الله حيدرزاد يكي از پيكره سازان نام آور كشور و عضو انجمن پيكره سازان ايالات متحد امريكا اظهار آمادگي كرده است كه او ميتواند پيكره هاي بزرگ بودا را در همياري با شاگردانش ظرف چند سال آينده باز سازي كند . به همين گونه از هم اكنون شماري از كشورهاي ذيعلاقه آماده شده اند تا هزينهء چنين باز سازي را بپردازند .
با اين حال شماري از باستان شناسان افغانستان اظهار نظر مي كنند كه دست كم جايگاه خالي تنديس كوچك بودا بايد همچنان خالي نگهداري شود . اين شمار باستان شناسان افغانستان به اين باوراند كه اين جايگاه خالي ميتواند خود تنديسي باشد از جهالت طالبان و آن هم در هزارهء سوم . گروهي كه بي علاقه نبودند تا هشياري و ايمان مردم را نيز با ريش وشلاق اندازه گيري كنند.
مسئالهء منار جام در سال 2002 ميلادي در سازمان جهاني يونسكو زماني به گونهء جدي مطرح گرديدكه اخيراً ((فرانچسكو باندراين))   مدير مركز حفظ ميراث هاي فرهنگي جهان وابسته به سازمان ملل متحد از كميتهء ثبت آثار فرهنگي جهان خواست تا به سرعت به درخواست افغانستان براي ثبت منارآجري جام رسيده گي شود.
به گفتهء  فرانچسكو باندراين از شمار چهار اثر وساحهء باستاني پيشنهاد شده منار جام ويژه گيهاي دارد كه ثبت آن را در فهرست آثار مهم باستاني جهان بيشتر موجه جلوه ميدهد .كارشناسان عرصهء باستان شناسي در يونسكو منار جام را يكي از سازه هاي خارق العادهء معماري و كهنسال ترين  برج آجري باقيمانده در جهان ميدانند.غير از اين گفته شده است كه منار جام سنت معماري كهن و سبك هنري قديم در منطقه را در آخرين حد كمال و زيبايي آن نمايندگي ميكند .
بدون ترديد ثبت منار جام در فهرست آثار فرهنگي جهان به وسيلهء يونسكو براي جامعه فرهنگي افغانستان خبر بسيار خوش آيندي است؛ولي در عين زمان خبر ناخوش آيند در اين ارتباط اين است كه منار جام در فرداي همان روز در فهرست آثار فرهنگي در معرض خطر نيز جا داده شد.
اين امر بدين مفهوم است كه خطر سقوط، منار جام را تهديد ميكند .
بر اساس گزارشهاي رسمي يونسكو هم اكنون از شمار آثار ثبت شده در فهرست آثار فرهنگي جهان سي وسه اثر با خطر فروپاشي روبه رو است . هر چند يونسكو در چنين مواردي رشته برنامه هاي اضطراريي دارد تا از فروپاشي و نابودي اينگونه آثار جلوگيري كند ؛ولي عمدتاً اين حكومت ها و كشورها هستند كه ميتوانند اجراي موفقانهء چنين برنامه هايي را تضمين كنند .
منار جام يكي از تماشايي ترين ابنيه هاي تاريخي افغانستان است و گفته مي شود كه پس از قطب منار در دهلي بلند ترين منارآجري جهان است .
باستان شناسان عقيده دارند كه قطب منار به الهام از منار جام در اوايل سدهء سيزده هم ساخته شده است كه درازاي آن هفتادو سه متر اندازه گيري شده است .
در ارتباط به درازاي منار جام چه در مطبوعات كشور و چه در اسناد مربوط به سازمان ملل متحدرقم يگانه يي ذكر نشده است . چنانكه درازاي آن را گاهي 63/3متر وگاهي هم 65 مترنوشته اند غير از اين در بعضي اسناد ديگر درازي آن 63 متر قيد شده است .
قطر قاعدهء منار هشت متر اندازه شده است كه به بلنداي تقريباً دو متر از سطح زمين دروازهء كوچك ورودي به داخل منار ديده ميشود .
منار جام در ميان سلسله كوه هاي ولايت غور در خم دره يي در ساحل جنوب هريرود برپا شده است . اين منطقه از سطح بحر يكهزارو نهصد متر بلندي دارد.
بر اساس تخمين ها، دهكدهء جام در شصت و دو كيلو متري شمال شرق ولسوالي شهرك موقعيت دارد . در اسناد يونسكو گفته شده است كه اين منار به سال 1194 ميلادي در دوران سلطنت سلطان غياث الدين غوري 1163-1202 ساخته شده است و اما تا هنوز معلوم نيست كه تكميل منار چند سال را در بر گرفته است .
در شمارهء ششم كتيبهء نشريه انجمن حفظ ميراث هاي فرهنگي افغانستان –( سپك) آمده است كه سازندهء منار معماري بوده است به نام علي كه نام او در دو جاي در منار ديده مي شود  و به همين گونه در پاي
منار نيز نام شاه غياث الدين به چشم مي خورد . در ميان بعضي از آموزش ديده گان  ولايت غور يك چنين باور هاي وجود دارد كه سلطان غياث الدين ، علي را جهت ساختن چنين يادگاري از ثمرقند فرا خوانده بود .
ساكنان محل باور دارند كه آجر هاي به كار رفته در منار در دهكدهء ((شيرجه))تهيه ميشده است . و باز هم به روايت مردم علي دست كم هفت سال مشتاقانه كار كرد تا يكچنين يادكار بزرگي را در آن دره يي كه امروز خاموش و آرام به نظر مي آيد بر افراشت.
در شمارهء ششم كتيبه همچنان در ارتباط به ساختمان دروني و نماي بيروني منار جام چنين تصويري ارايه شده است :”
(( از پاي تا سر  منار، زينهء پيچا پيچي در دو كنارهء داخلي آن بالا رفته و به دالان بالايي مي رسد نماي بيروني منار با خشت هاي برجستهء فيروزه يي درخشان بر زمينهء گلابي و نوار نوشته سورهء نزدهم قرآن مجيد آراسته شده است .)) در گزارش كتيبه آمده است كه پژوهشگران در اين ارتباط كه آ يا منار جام بخشي از كدام مسجد و يا نمادي از پيروزي غوري ها بوده است هنوز به تحقيقات خويش ادامه مي دهند . اين در حاليست كه هنوز در اطراف منار نشانه يي از هيچ مسجد و مدرسهء مذهبي كشف نشده است. ظاهراً گمان ميرود كه ابنيه يي به اين شكوه و بزرگي ميبايستي در شهر بزرگي بنا ميشد نه در يك چنين درهء تنگي .
اين پرسشي است كه از سال ها بدين سو ذهن كارشناسان عرصهء باستان  شناسي را به خود مشغول ساخته است . منارجام سده هاي درازي به گونهء يك زيبايي فراموش شده در خم دره يي خاموشانه ايستاده بود.
شايد بتوان گفت كه از كشف آن بيش از پنجاه سال نميگذرد. چنان كه باستان شناسان روز هجدهم 1957 ميلادي را به نام روز كشف منار جام تلقي مي كنند.   در همين روز گروهي از باستان شناسان غربي به رهنمايي باستان شناس افغانستان احمد علي كهزاد به خم درهء در دهكدهء جام رسيدند كه ناگهان با آن تجسم زيبايي روبه رو شدند.
تماشاي منار، باستان شناس فرانسه يي را ((Andre Marieq Marieq  )) چنان شگفت زده ساخت كه براي يك لحظه احساس ميكرد كه با برج جادويي رو به رو شده است .
باستان شناسان به اين باور اند كه اهميت منار جام تنها در زيبايي آن نيست ؛ بلكه اين منار ميتواند كليدي باشد در جهت گشودن راز هاي دورهء غوريان در افغانستان .
پس از آن دانشمند ايتاليايي اندريه برنو  از منار جام ديدن كرد و در نتيجهء چنين ديدار هايي بود كه منار جام از گمنامي رهايي يافت و ظرف اضافه از چهل سال گذشته مسايل و موضوعات زيادي در ارتباط به چگونه گي ايجاد اين منار ، اهميت تاريخي و خطراتي كه متوجه آن بوده است در مطبوعات افغانستان و اسناد سازمان ملل متحد مطرح شده است .خطرهاي كه منار جام را تهديد مي كند ميتوان به دو دسته تقسيم بندي كرد .
نخست خطر هاي طبيعي دو ديگر خطر هاي كه در يكي دو دههء اخير ساكنان محل و گروه هاي تفنگدار به وجود آورده است .
با گذشت ساليان رودخانه هري تدريجاً ساحل جنوبي خود را تخريب كرده و بستر خود را به سوي منار گسترش داده است .چنان كه همه ساله در فصل بارندگي با افزايش سيلابها و بلند رفتن سطح آب رودخانه  خطرطبيعي چندين برابرمي شود .
بر اساس نخستين آزمايشهاي كه به سال 1971 ميلادي به وسيلهء كارشناسان صورت گرفته است منار جام به اندازه دو درجه به سمت شمال رو به سوي هري رود ميلان پيدا كرده است .
دو درجه ميلان براي يك چنين برج بلند و آن هم در وضعيتي كه تخريب هري رود كماكان ادامه دارد واقعاً ميتواند خطر بسيار بسيار جدي به شمار آيد.
اين در حاليست كه به گفتهء بعضي از ساكنان ولايت غور ظرف بيست و اند سال گذشته اين منار هر از گاهي آماج شليك گلوله هاي تفنگدارقرار داشته است .
رواياتي وجود دارد كه بعضاً گروه هاي تفنگدار به گونهء تفنن و نشانه زني قسمت هاي از برج را آماج گلوله هاي خود قرار مي داده اند . در اين سالها اين ابنيه ء بزرگ تاريخي افغانستان هيچ گاهي مورد مواظبت مقانات محلي قرار نداشته است .نگراني ها در ارتباط به آيندهء منار جام زماني افزايش يافت كه در سال 1995 ميلادي كارشناسي به نام  نجمي
پس از يك سفر به منطقه ، به سازمان حفظ ميراث هاي فرهنگي افغانستان – ( سپك) پيشنهاد كرده بودكه هر چه زود تر در امتداد ساحل جنوبي هريرود با استفاده از سنگ وسيم ديواري ساخته شود تا منار از خطر سقوط و فروپاشي نجات يابد.
بررسي هاي بعدي نشان داد كه تخريب ساحل هريرود يگانه خطري نيست كه منار را تهديد ميكند ؛ بلكه كندن كاري هاي خود سرانه در اطراف منار به وسيلهء ساكنان محل و پروژهء راه سازيي كه از نزديكي هاي منار ميگذرد همچنان آينده منار را به خطر انداخته است.
شاهدان عيني ميگويند ظرف دو دههء گذشته كندنكاري غير قانوني در اطراف منار بسيار گسترده بوده است . اين سالها گروه هايي به گونهء دوامدار شب و روز در اطراف منار مشغول كندنكاري غير قانوني بوده اند .كاوش هاي غير قانوني در سال هاي اخير در ساحات باستاني افغانستان زماني افزايش يافت كه طالبان با گرفتن خمس از آثار پيداشده در اثر كاوش هاي غير قانوني ، قناعت كردند.
اين امر به صورت غير مستقيم شبكه هاي قاچاق آثارتاريخي افغانستان تشويق كرد تا بدون دغدغه به كاوش هاي غير قانوني در ساحات باستاني كشور بپردازند .د رجهت ديگر در اين سالها در گيري هاي نظامي ، موقعيت دور منار و يك رشته عوامل ديگر سبب شد تا انجمن حفظ ميراث هاي فرهنگي نتواند به اجراي برنامه هاي عاجلي در اين زمينه بپردازد .با وجود چنين مشكلاتي سپك ، به سال 1997 ميلادي     برنامه بر پايي ديوار  سنگي را در امتداد ساحل جنوب هريرود روي دست گرفت .مواد ساختماني به ساحه انتقال يافته بود و هنوز سنگ روي سنگ گذاشته نشده بود كه دور ديگري جنگ ها در منطقه آغاز يافت .
اين دور درگيري ها تقريباً دو سال دوام كرد تا اينكه اندريه برونو               مهندس ايتاليايي و اكبري مهندس آب شناسي افغانستان و نماينده گاني از رياست آبده ها ي تاريخي شهر هرات به منطقه رفتند و متوجه شدند كه به جز سنگ ها، ديگر همه مواد ساختماني غارت شده است . با اين حال هيْت به انجمن حفظ ميراث هاي فرهنگي افغانستان تاكيد كرد كه پيش از رسيدن فصل بارنده گي و سيلاب هاي بهاري بايد ديوار سيم پيچ سنگي در امتداد ساحل جنوب هريرود ساخته شود .
كار ساختمان اين ديوار آبگردان به وسيلهء سازمان غير حكومتي پيام غور ، در همكاري مالي و تخنيكي انجمن حفظ ميراث هاي فرهنگي افغانستان سر انجام در فيبروري دو هزار ميلادي تكميل گرديد .غير از اين با استفاده از سنگ و چوب  در اطراف قاعدهء منار نيز متكايي ساخته شد . بعداً يك منبع حفظ ميراث هاي فرهنگي افغانستان در اسلام آباد اظهار داشت كه هم اكنون منار جام در موقعيتي مطميني قرار گرفته است .
انجمن حفظ ميراث  فرهنگي افغانستان پس از آن كه طالبان تنديس هاي بزرگ بودا در باميان را از ميان بردند دفاتر خود در كابل را تعطيل كرد .
از آن زمان تا كنون هيچ گروهي از باستان شناسان وضعيت منار جام را از نزديك برسي نكرده است . اخيراً يك منبع –سپك  در پاكستان گفته است كه بر اساس گزارش هاي رسيده از ولايت غور ديوار سنگي ساخته شده در ساحل هريرود به اثر سيلاب از بين رفته است.
چنين گزارش هايي نشان ميدهد كه يك بار ديگر منار جام با خطر فرو ريزي روبه رو شده است . منبع – سپك – همچنان اظهار داشته است كه قرا است در آيندهء نزديك گروهي از كار شناسان – يونسكو و سپك به منطقه رفته و وضعيت منار را از نزديك برسي كنند .
منار جام آن قامت بلند زيبايي ، سده هاي درازيست كه همچنان در دل سلسله كوه هاي غور در خم آن درهء دور  ايستاده و زيبايي خود را در آيينهء هميشه جاري هريرود تماشا مي كند .
آيا يك بار ديگر اسطورهء نارسيس در هيْت منار جام تكرار خواهد شد ؟
هيچ كس چيزي نميداند . گويي همه دلهره ها در هيت رود خانهء هري در كنارهء منار جام جاريست و سرود غمناك آن با صداي كلنگ كاوشگران غير قانوني در آن سوي مي پيچدو بر دل تنگي دره مي افزايد .

ايشاره ها
*  مير غلام محمد غبار در جلد اول افغانستان در مسير تاريخ  آغاز سلطنت سلطان غياث الدين را 1162 و سال مرگ او را 1201ميلادي نوشته است.
*  از يك نقطه نظر اين روايت شايد چندان از حقيقت به دور نباشد براي آنكه يك چنين هنر معماريي در سده دهم ميلادي در بخارا به اوج كمال خود رسيده بود .

پايان