آرشیف

2015-1-3

استاد محمد سعید مشعل غوری

شرح حـــــال استاد محمد سعید مشعل غوری

حاجی محمد سعید (مشعل غوری) فرزند حاجی محمود خان غوری است که درسال 1295 هجری شمسی در قریه نیلی السوالی تیوره ولایت غور متولد و بدامان پدرفاضل و هنرپرورش تربیت یافته، علوم متداله را نزد پدر، عمو و اساتید محل فراگرفته. مشعل از دوران طفولیت به هنر ، شعر و ادب علاقه خاص داشت و پدرهنرپرورش که استعداد فطری اورا مشاهده میکرد در تربیه او سعی بلیغ میفرمود. مشعل خط ثلث، نستعلیق و شکسته نستعلیق را زیبا نوشت و اشعارمناجات، حمد، نعت و قصاید و اقسام شعررانیکوسرائیده، اشعاراوماننداکثرشاعران کهسار مملوازوصف طبیعت باامتزاج ظرافت و خوش طبیعی است. مشعل بعدازوفات پدرمرحومش درحوالی سال 1320 شمسی غرض کسب بیشترعلم و هنر و تحقیق در مکتب بهزاد از غور مسکن اصلی اش به هرات نقل مکان نمود. در هرات بحیث معاون صنایع فنون ملی که تحت ریاست افتخاری حباب ملکیار تاسیس یافته بود تعین گردید. مشعل درموسسه صنایع فنون ملی شعبات میناتوری، حکاکی، حجاری، سرامیک، مجسمه سازی، سراجی و امثال آن دائر و به فعالیت آغاز نمود. مشعل در شعر شیوه خاصی دارد و از شعرای درجه اول معاصر بشمار می رود و بزبان اصطلاحات غور سخن میزند و اشعاری خاص بزبان و لغات عامیانه غور و هرات نیزسروده است. مشعل میناتوریست مشهور است وقتیکه یک میناتوریست شاعرهم باشد اشعار او باآمیزش و نفایس طبیعت امتیاز خاصی می بخشد که آن کیفیت و زیبائی دراشعاردیگر شعرا کمترسراغ می شود. مشعل انواع شعرراسروده و از عهده آن بخوبی برآمده است. اشعارو نوشته های مشعل خیلی زیاداست که قسمت کلی آن درزمان  حمله روسهابه افغانستان ازبین رفته و سوختانده شده است . استاد مشعل دورهء چهار ساله را سناتور انتخابی ولایت غورات در مجلس سنا یا
(مشرانوجرگه) بودند و آنچه نقص و انتقاداتی را که درساحه سنا دیده بودند کتابه بنام ((خالیگاه های سنا)) در دورء سناتوری خویش نوشته اند که فعلاء مفقود است. 
استاد محمد سعید مشعل یکی از چهره های تابناک هنر نقاشی و منیاتوری معاصر کشور است. وی خدمات شایانی را در عرصه گسترش و ترویج سبک میناتوری و نقاشی بهزاد انجام داد استاد نه تنها در داخـــل کشور، بلکه بیرون از مرز های این سر زمین هنر خیز و هنر پرور از نام و شهرت برخوردار بود که هنرمندان چیره دست به هنر نقاشی و منیاتوری او عرج فروانی قایل اند.
اگر به آثار و تابلو های بجـــــا مانده استاد به دقت نظر انـــدازی شود، دیده می شود که وی چگونه در ناله پرندگان درخشندگی و طروات گلها و شگــــــوفه ها ، غرش و مستی امـــــواج دریا ها
، حسن و مقبولی و تناز پریرویان و وجد و سماع صوفیان ، طوریکه حافظ ، جامی ، مولوی و عطار نیشاپوری در شعر می سرودند وی در هنر نقاشی و میناتوری خویش مجسم مینمود. او با نگاه هنرمنــــدانه درک قوی، چـــــرخش اسرار آمیز قلم نقاشی احساس درونی را به حیث بهترین و بزرگترین اثر های هنری خویش را به وطن داران خویش هدیه میکرد. اقلب هنر شناسان به این عقیده اند که نقاشی را باید به شعر مقــــدم شمرد زیرا نقاشی زبان عمومی است و همه اقوام و ملل از آن بهره میبرند. هر چند مکتب هنری استاد کمـــــال الدین بهزاد با گذشت زمان رنگ عوض میکند ولی نمود ها و جلوه ای برازنده هنری این مکتب به همه رسالت هایش حفظ گردیده است. زیرا تداوم شیوه این مکتب را میتوان در وجود هنرمندانی جستجو کرد کــــــه قسمت اعظم زندگی پربــــــار خود را با تحمل مشکلات فروان در احیای این هنر دلسوزانه وقف نموده و در پرتوی رهنمود چنین ابر مردان هنر است که نام نـامی مکتب و هنرستان بهزاد را در محیط ادبپرور هرات زنده نگه داشته است.
استاد مشعل از جمله چهره ها هنری و بــــــا اعتبار فرهنگی کشور است که هنر نقاشی و میناتوری را در سطح افغانتسان  به حیث یک میراث فـــرهنگی حفظ کرده است، زیرا به اساس ابتکار او 38 سال قبل از امروز هنر میناتوری جــز مضامین دارلمعلمین وقت هرات در آمد و صد ها شاگرد صنوف عالی آن ادب گاه را از همان وقت بصورت عملی و نظری در ســـاحه هنر میناتوری آموزش داده است که بیشتر آنها به صفت معلم هنر ها ظریفه در سر تا سر کشور تقسیمات و توظیف گردیده اند. مفکوره تاسیس لیسه استاد کمـال الدین بهزاد و خانه هرات نیز از ابتکارات آن استاد بزرگوار می باشد. که بعد از فراغت از این لیسه به پوهنخی هنر های زیبا پوهنتون هرات شامل میگردند. استاد محمد سعید مشعل با وجود کبرسن و مریضی قلبی که طی سالـــهای اخیر دامن گیرش شده بود هرگز خود را به بستر بیماری نینداخته بلکه در اتاق هنری اش از آموزش دادن شاگردان جدید به تدوین آثار و فرآورده های ادبی و هنری اش مــــی پرداخت و از علاقه مندان و شیفته گان هنرش کـــه همیشه بدیدار او می شتافتند با گرمی استقبال می کرد. سر انجام این هنر مند شهیر کــــــه او را بهزاد ثانی لقب داده بودنـــــد به عمر 84 سالگی در سال 1376 خورشیدی در هرات چشم از جهانی فانی پوشید و در جـوار مزار حضرت امام فخرالدین رازی ( رح ) بخاک سپرده شد. روح اش شاد باد
.


استاد مشعل نیز ،  شگفت مردی بود که از هنر های فروان چون، نقاشی ، میناتوری، تذهیب ، تندیس ساز ی، خوش نویسی و سخنوری بهرۀ بسیار داشت. آثار بسیار پدید آورد و شاگردان بسیار را از هنر خویش ،بهره مند ساخت.  او در سال (1292) خورشیدی، در غور زاده شد؛ آن هم در خانواده یی که اهل ذوق و هنر بود .پدر ،هنر شناس هنر دورۀ تیموریان هرات به شمار میرفت و کاکایش نیز تذهیب کار بود و خوشنویس.  مشعل ،آموزش هایش را در غور آغازید و در کابل ادامه داد . پس از آن به زادگاهش برگشت و از زادگاهش به هرات شتافت تا نقاشی و تذهیب را پی گیرد و با ادبیات و شعر آشناگردد. در آن روزگار استاد خلیل الله خلیلی هنوز در هرات به سر می برد و مشعل از خرمن آگاهی های ادبی وی خوشه چید. او در کنار مشغولیت های هنری به کار های دیوانی نیز پرداخت ولی این کار ها، نه مانع آفرینش های او گردید ونه هم  اززیبایی و فخامت و استواری آفریده های هنری وی کاست. هرچند اورا  به شغل ها ی مهمی هم گماشتند ولی مردم به او به دیدۀ هنر مند می نگریستند نه  دولتمرد. ** او سال ها حاکم  جوند، کهسان وگلران  هرات بود ، زمانی معاون مرکزی خزانه داری کابل ، روزگاری سناتور انتصابی، چندی مدیر تحریرات  ولایت هرا ت و حتی رییس بلدیۀ آن شهر گشت ، ولی در آن روزگار نیز می آفرید و حتی در سال های اشتغال در بلدیۀ هرات ،بازار صنعتگران را ساخت که جایگاهی بود برای رشد استعداد هنرمندان و صنعتگران.  مشعل به تذهیب و نقاشی و میناتوری  مهری افزون تر داشت  و نگاه او او نیز به هنر دورۀ تیموریان هرات بود .تذهیب که نقاشی های بدیع برای زیباساختن کتاب های مذهبی وعلمی و فرهنگی و جنگ اشعار شاعران به کار میرفت و کناره ها و حاشیۀ برگ های کتب ها را با طرح هایی از شاخه ها وساقه و گل و برگ و بند های اسلیمی  و گل های ختایی می آراستن او را به خود کشانده بود و آثار دلنشینی در هنر پدید آورد که یکی از آن شمار ،تذهیب بخشی از قرآن پاک است که خوش نویسی آن به خامۀاستاد عطار و باخط ثلث صورت پذیرفته است. استاد مشعل، میناتوری  شیوۀ دورۀ تیموریان را که ترکیب بندی های متقارن و دایره وار زیبایی است با رنگهای غنی و سرشار با تمام دقایق و زیبایی آن پدید میآورد و این شیوه را بر روی کوزه و صراحی نیز برای شاگردانش آموخت. گج بری هرچند کار معماران است و اینک بار دیگر در خانه هایی که در هرات آبادمی گردند،باب شده است ؛ اما گج بری هنری و مقرنس کاری  تنها از هنرمندان این شیوه ساخته است و بس. این هنر با نقاشی ،پیوندی گسترده دارد برای این که گج بری هنری و مقرنس کاری و طاقچه بندی آذینی زیر گنبد ها و درگاه ها و ایوان ها ،با اسلیمی ها و گره بندی ها و نقش ونگار و ایجاد خط هایی با شاحه ها و گل وبرگ ،گج بری و مقرنس کاری، را آفریدۀ هنری می سازد.« از کار های به یاد ماندنی استادمشعل، در رشتۀگچ بری ، طراحی محراب شبستان مسجد جامع هرات است که با مهارت بی نظیری توسط شاگردان خود گج بری کرد و این اثر تا کنون نیز برجاست. از تندیس های کار دست او، میتوان از چهار اسپی نام برد که بر چهار گوشۀ حوضی در پارک گلها برا فراشته بود و هر  مسافر و جهان گردی که به هرات سفر می کرد ، نا گزیر باید از کنار همین راه  می گذشت و نظارۀ این تندیس های چهار گانه،Tمایۀ شگفی او می گشت ؛که با دریغ ،طالبان  آنها را نابود کردند.  استاد مشعل دلباخۀ همۀ هنر ها بو د و نه تنها به همۀ هنر ها مهر می ورزید، بل به بسیاری  آنها دستی هم داشت. خوش نویسی می کرد ؛ دوتار می نواخت و شعرمی سرودو  چون در روزگار وی، دیگر هنر قطاعان ، جلد سازان، جدول کشان و وصالان خریداری نداشت ؛ ورنه دست به دامن آن هنر ها هم می آویخت.  از او پژوهشهای تاریخی و دفتر های شعر نیز برجای مانده است که  آن شماردفتر های زیرین با خط زیبای محمد وزیر اخی کرخی، خوش نویس فرهیخته  و هنر  کتابت شده  است:
1. اشعار مشعل غور هروی با مراثی و تقریظ..
2.صیقل ایمان جلد نخست
3 صیقل ایمان جلد دوم.
4.صیقل ایمان جلد سوم.
شاید بتوان گفت که با شکوه ترین سایۀ دست وی نقاشی و تذهیب دل انگیز وی بر دیوار ساختمان ولایت هرات است  که اگر از نگاه سبک و شیوۀ کارش،  یاد آور  نگار گری هنر شکوهمند عصر تیموریان است؛ اما از نگاهی دیگر ، دیوار نگاری های نقاشان مغرب زمین را به خاطر می آورد و آذین کاری و تذهیب سققها، دیوار ها و نقلدانهای خانه ها را در هرات کهن. مشعل در دوران سیادت طالبان، رنج عظیم بر د؛ گنجینۀ بزرگ هنری وی رانابود کردند و سرانجام هم در همان روزگار، جان به جانان دادو کنار آرامگاه امام فخر رازی ،برای همیشه خوابید. «مشعل هنر» ، نام اثری از  استاد مشعل است و شایسته ترین لقب برای وی نیز، همین  مشعل هنر می تواندباشد.

درین هفتادسال از عمربیجاسوختم مشعل
کنـون بـایـد تـحـمـل کرد زیرا نیستم دیری