آرشیف

2016-7-22

عصمت الله راغب

گویند؛ عبدالله امروز به حضور جوانان سخنرانی کرد!

به نقل از رسانه ها امروز آقای عبدالله در همایشی ساختگی که اشتراک کننده گان آنرا اشراف زاده گان  سپیدار می ساخت، سخنرانی کرده است و نامش را گذاشته همایش جوانان.
معلوم نیست در این همایش ایشان چی درفشانی ها کرده باشد، به گمان زیاد ممکن عبدالله دست آوردهایش را وسلیتاً از طریق حاضرین، به رخ قاطبه جوانان کشیده باشد. دست آوردهای که زنده گی نسل جوان افغانستان را با دستانش به قهقرا برد، عامل به انزوا کشیدن جوانان شد، فرصت های کاری که از حکومت قبلی به میراث مانده بود آنها را با شریک قدرتش از میان برد….
جای تردید نیست که تعداد از حاضرین جوانان بودند، اما با یک تفاوت که جوانانی از جوانان نکتایی پوش که بنابه تعلقات…از قیمت خون مردمان بیچاره شریک سهم سپیدارهاستند. جوانانی که نه درد محرومیت ها را دیده اند و نه در آستانه ی فراموشیستند.
در این همایش کاش آقای عبدالله به حضور جوانانی سخنرانی می کرد که بخاطر رسیدن جناب عالی به سهم پنجاه پنجا قربانی دادند و یاهم به نوعی تا امروز عزادار و سوگوار اند.
ویا هم آقای عبدالله به حضور آنانی سخنرانی می کرد که از بیکاره گی جناب شان در تحقق عملی شدن حد اقل همان سهم پنجا فیصد و عدم رسیده گی به خواسته های مشروع نسل جوان بخصوص فراهم سازی زمینه اشتغال سرانجام سند های تحصیلی شان را به آتش کشیدند و برای چگونگی بیکاره گی شان نفرین ها فرستادند.
دست آورد هردو بزرگوار در عرصه ی رسیده گی به نیازهای جوانان از آنچه که در هنگام نیاز وعده دادند، تنها همین بود که از طبقه نسل جوان یک تن را در راس معینیت بیکاره ی بنام معینیت امور جوانان در چوکات اطلاعات فرهنگ قرار دادند؛ جای که تا امروز نه برنامه ی برای رسیده گی به نیازجوانان دارد و نه هم از فعالیت های اجرایی آن خبری در دست است.
خوب می بود آقای عبدالله زیر نام سخنرانی در همایشی جوانان کمی از تبلیغات رسانه یی می گذشت، با استفاده از فرصت، وجاهت و اعتبار از دست رفته خود را پس از گذشت دوسال و اندی در میان جوانان غیرسپیدار به عنوان یک شخص مسئول که ملت برای رسیدن به این مقام شان قربانی دادند به بررسی می گرفت. در میان جوانانی که پیامد زحمات و تلاش های بی دریغ شان عامل تشکل ریاست اجرایه در چوکات حکومت خاندانی شد، کاخ سپیدار از برکت سایه بال مرغ هما میسر نشد؛ بلکه از برکت جان فشانی و عرق ریزی های جانکا مردمان درجه دوم و سوم در خیابان ها بود که امروز صاحب این درگاه و بارگاه شد.
اما متاسفانه پس از حاصل مراد "ومن لم یشکر الناس لم یشکرالله" همه ی این ارزش ها را به فراموشی سپرد، نه اینکه سپاسگزاری نکرد، بلکه به نحوی از انحا توهین هم روا داشت.
پ.ن: دیگر جوانانی در انزوا کشیده،  زرگران مزور را در تاریخ خودشان خوب شناختند، تفاوت های از شعار تا عمل هم در جامعه ما خوب تعریف شد. بگذارید ایشان در حضور مشاورین و سهم داران کاخ گلون پاره کنند؛ زیرا بازی روزگار هم در همین است که کار را یکی می کند و مزد را دیگری می برد.
30 سرطان